دانلود رمان گاهی عشق از پشت خنجر میزند(جلد اول)

دانلود رمان گاهی عشق از پشت خنجر میزند(جلد اول)

 

دانلود رمان گاهی عشق از پشت خنجر میزند(جلد اول)

 

 

خلاصه رمان:

دانلود رمان گاهی عشق از پشت خنجر میزند(جلد اول) یک رمان متفاوت در مورد یک دسته انسان متفاوت… رمان شخصیت اصلی نداره…شخصیت اصلی داره ولی شخصیتی که همه رو بهم مرتبط میکنه و نقطه مرکزی دسته است رویاست. رویا دختری شاید متفاوت! اینجا تفاوت و حقیقت موج میزنه . یک رمان کاملا متفات ! با یک انتقام شروع و با یک انتقام تموم میشه ولی این بین اتفاقاتی میفته که میشه بال و پر داستان پایان تلخ نیست. شیرین هم نیست. پایان اونجوریه که باید باشه. حق!

 

پیشنهاد می شود

دانلود رمان تمام ناتمام من

 

قسمتی از رمان :

کلید رو چرخوندم و در رو باز کردم . خسته و بی رمق رفتم توی اتاقم. لباسم

رو عوض کردم.روی تخت ولو شدم. چشمام رو بستم و سعی کردم روی مبحث امروز فکر کنم. یهو در باز شد و چهارتا خرس پریدن داخل.اناهیتا پرید رو شکمم . پگاه شروع کرد به قلقلک دادن . چشمام رو باز کردم و با اخم گفتم : به شما یاد ندادن در بزنین؟

پگاه زد توی پام و گفت: تف تو گورت که قلقلکی نیستی … سگ تو روح شده!

من: صد بار نگفتم این جمله رو تکرار نکن؟!

سیما کنار من دراز کشید و سرش رو روی قلبم گذاشت و گفت: آه عشقم!

صدای تپش قلبت بهترین ژلوفنی است که تا کنون دیده ام … مرا آرام میکند این ندای آرامش را از من نگیر…!

سرش رو هل دادم و گفتم: باز چی زدی؟!

خندید و لپم رو کشید و گفت: بالاخره بلند شدی! ایول ! ایول !

ترانه گفت: رویا هواست باشه ها. این دوره زمونه دخترا هم …

سیما محکم بالشت رو توی صورتش کوبوند گفت : عههه . ببند دهنتو.

ترانه گفت: رویا هواست باشه ها. این دوره زمونه دخترا هم …

سیما محکم بالشت رو توی صورتش کوبوند گفت : عههه . ببند دهنتو.

 

پیشنهاد می شود

رمان مدرسه تسخیر شده | هکر قلب کاربر انجمن یک رمان

 

لینک دانلود پاک شده است

3.9/5 - (9 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 2134 روز پیش

بازدید :8534 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان : گاهی عشق از پشت خنجر میزند

نویسنده

نویسنده : ام دات کا اچ

ژانر

ژانر: انتقامی و عاشقانه

طراح

طراح : نگار 1373

تعداد صفحات

تعداد صفحات : 795 PDF



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 14 )


  1. سمیرا گفت:

    جالب نبود نتونستم تا آخر بخونمش

  2. Fateme گفت:

    حتی ارزش خوندن هم نداره
    فوق العاده لوس و چیپه

  3. مریم گفت:

    سلام من سه تا رمانو خوندم
    راستش من تو زندگیم خیلی سختی کشیدم و از همه کس نارو خوردم با اینکه تو کتاب بارها اشاره شده بود تخیلات نویسنده اما من همش رو از ته ته وجودم درک کردم و میدونم همین الان خیلی هاش تو واقعیت داره اتفاق می افته
    نصیحت همیشگی من به بچه هام این بوده که نزارن کسی بهشون حسودی کنه و به هیچ کس بی دلیل مهربونی نکنن که همین هم حسادت طرف رو تحریک میکنه
    فقت یه سوال دارم من تا آخرین لحظه فکر میکردم ارمیا و رویا خواهر برادرن ، چرا؟
    یه جا رویا جدی گفت نکنه تو برادر گم شده ی منی و بعدشم دائم رو شباهتشون تاکید می شد

  4. MozhGaN گفت:

    سلام خسته نباشید …
    پر از حس هم مثبت هم منفیه این رمان.شاید بهتر باشه بگم این رمان نیست مجموعه زمانه چون داستان زندگی چندین نفر بود! امان از رویاهای زندگی ما که باعث بدبختی‌های ما میشن این رمان س جلده س حلدیه کاملشم هست…
    پیشنهاد می‌کنم..
    ولی راستی این رمان از همه سایتها پاک شده ب درخواست نویسنده تو گروه های درخواست هم نیست؛
    اینجا چرا هست؟

  5. سمیره گفت:

    سلام خسته نباشید من واقعا ازخوندن این رمان ناراحت شدم واقعا ارمیا در حق رویا بد کرد ، راستی خیلی بده وگناه هست وقتی کسی با کسی تصادف میکنه بگه با فلانی ازدواج کن ،ازدواج دوباره ارمیا ونادیده گرفتن رویا ظلم بزرگ بود برا رویا وادادنش به کارهای بد دیگه، امیررایا وهمسرش بعد ار فراموشی رویا واقعا بد کردن در حق رویا آخر رمان چه شد ؟رویا باید برهپیش دوستش زندگی کنه در تنهایی ، وارمیا واامیررایا خوشیخت و بدون ذره ای پشیمانی و در آخر شما جلد ۴ رمان مینویسید ؟ تاحداقل یکی هم شده رنگ خوشبختی را ببینه حتی شده تو رمان تشکر

  6. سمیره گفت:

    سلام جلد ۴ رمان می نویسید تا حداقل بفهمیم سرنوشت رویا چی میشه یا باید فکر کنیم رویا آدم بده این رمان بود و بعدا خوب شه وار دوستش زندگی میکنه ومادر بزرگ زن ارمیا با ترتیب دادن ازدواج ارمیا با نوه اش الان تو بهشته وفقط رویا در حق ارمیا وبقیه ظلم کرده

  7. ندا گفت:

    توزندگی روزمره همه ادما اشتباه هست رویا هم یه سری اشتباه ها داشت اما نه اینکه دیگه انقدر تقاص پس بده اگه بخوایم منصفانه بگیم درحق رویا بیشتر ازهمه ظلم شد این رمان رو میشد خیلی جالب تر جمع بندی کرد من از اول رمان منتظر ازدواج رویا و امیررایا بودم

  8. ترنم اریانژاد گفت:

    عالی بود
    خیلی روم اثر گذاشت تونستمم درکش کنم چون منم یه همچین زندگی راگزراندم…..
    فقط ای کاش تعداد فصلاش کم بود…..

  9. Sandy گفت:

    چرا اینقدر بد تمومش شد آخه بابا حداقل رویا با امیرریا ازدواج میکرد دیگه اینا که از اول تا آخرش هی میخواستن از هم دیگه انتقام بگیرن ولی خوبیه رمان این بود که تو زندگی واقعیههممون اتفاق میوفته بدون اینکه بعضی وقتا خودمون بفهمیم

  10. mliw گفت:

    رمان خوبی بود ولی درحق رویا خیلی ظلم شد و اینکه جلد ۴ هم بنویسید تا ببینیم سرنوشت رویا چی میشه

  11. Halma گفت:

    سلام شاید در زندگی این ظلم ها نسبت به کسی بشه ، رویا کسی هسته که با اشتباهات و ظلمها که دیگران در حقش کردن بیشتر تو مرداب گرفتار شد جلد ۴ می نویسید بخوانیم ببینیم زندگی رویا و دوستای که باهاش ماندن و کنار هم زندگی میکنن چی میشه بسیار غم انگیز و تاسف برانگیز بود

  12. Atiye گفت:

    سلام ببخشید کسی ایمیلی ایدی چیزی از نویسنده این کتاب داره ی راه ارتباطی با ایشون ی کار مهم دارم باهاشون

  13. باران گفت:

    من کامل خوندم خیلی بد بود همه خوشبخت شدن و فقط رویا موند امیررایا با تارا ارمیا با رضوان پگاه ارتمن ارتین طهورا و….. اما رویا بخواطره ترانه و پگاه انتقام گرفت و اخرش پگاه خوشبخت شد این یعنی فقط رویا بده امیررایا باید از پگاه انتقام میگرفت خودت یکی بیاد بگه میخوام طلاقت بدم و خودم بچه دارم و باهات رابطه نداشته باشه چیکار میکنی؟خیلی بد بود/

افزودن نظر