خلاصه: دانلود رمان آسمان آبی دلمبا صداي گوشيم   چشم از تلويزيون گرفتم. طبق معمول سارا بود. سلام سارا...سارا:   سلام ريحانه خوبي؟   مرسي   خوبم تو خوبي؟جونم عزيزم!به عادت هميشگيش، اول به سينما دعوتم كرد و بعد، شروع كرد به تعريف از دوست پسر مزخرفش!اما تو جواب پيشنهادش، نه قاطعي گفتم و گوشي رو قطع كردم.اين دختر هيچ وقت نميفهمه، هميشه وقتي كار از كار ميگذره تازه متوجه مي شه چه اشتباهي كرده. گوشي رو روي مبل پرت كردم و به سمت اشپزخونه رفتم. الان يه چايي ميچسبه و بعدم خواب... زير كتري رو روشن كردم و به اپن تكيه دادم. به اشپز خونه نگاهي انداختم،اشپزخونه ايي كه فقط با مامان پري قشنگ و مرتب بود، آشپزخونه ايي كه با مامان پري تميز بود و ...

  • نام رمان: آسمان آبی دلم
  • نویسنده:رها
  • طراح:Lady Green
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:760
  • موضوع: عاشقانه
  • بازدید: 4519
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان نوشیدنی تلخ پلک های تبدارم رو روی هم گذاشتم و سرم رو به پشتی صندلی تکیه دادم.سعی کردم اتفاقات چند دقیقه پیش رو از ذهنم پس بزنم ولی مگه ممکن بود!ضربان قلبم به اوج رسیده بود و هر چقدر هم نفس عمیق میکشیدم بی فایده بود.خیره به قطرات درشت باورن که به شیشه ماشین ضربه میزد دستام رو روی فرمون گذاشتم و پیشونیم رو بهش تکیه دادم. التهاب بازدم های عمیق و تبدارم روی تمام صورتم پخش میشد و حالم رو خراب تر میکرد. برای بار هزارم صدای زنگ موبایل روی اعصابم خط کشید. تمام حرصم رو با کشیدن انگشتم روی صفحه لمس موبایل خالی کردم. -چیه؟-کجایی؟-قبرستون!چه فرقی داره؟-بیا ببینمت -هرچی میخوای بگی پشت تلفن بگو حوصله ندارم-نشنیدی چی گفتم انگار؟ عصبانیتم از خونسردی ...

  • نام رمان:نوشیدنی تلخ
  • نویسنده:پردیس نیک کام
  • طراح:braveays
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:181
  • موضوع:اجتماعی ، عاشقانه
  • بازدید: 2641
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان دختر طلاق مدرسه که تعطیل شد با تنها دوستم میشا راه با زگشت رو در پیش گرفتیم همیشه باهام برمیگشتیم خونه . آهو امروز خیلی خوب بود چقدر خوش گذشت با اون خیاطی کردن حرفه ایت خوب سمانه رو فیتیله پیچ کردی !خندیم و گفتم_جدی ؟ اما کاره خاصی هم نبود ولی خیلی بی ادب شده واقعا خوشم نیومد از برخوردش حتی خانوم کیانی ، دیدی چقدر بدش اومد ؟ خوب خیلی زشته آدم سره کلاس دبیر راحت هر حرفی دلش میخواد بزنه توروخدا بیخیال این طرح جدیدی که دادن بدوزیم و واسم میدوزی ؟ خجالت بکش هیجده سالته دختر به این بزرگی کارت رو میدی دست من ؟  تو پیش زمینه داشتی بلد بودی ، من چی ؟ بچگی کلاس نرفتم که ...

  • نام رمان:دختر طلاق
  • نویسنده:فاطمه رنجبر
  • طراح:Lady Green
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:975
  • موضوع:اجتماعی ، عاشقانه
  • بازدید: 5520
ادامه و دانلود

دانلود مجموعه شعر خواب های طلایی     مقدمه : دانلود مجموعه شعر خواب های طلایی _ میدانم که میدانی اما با این حال از خودم میپرسم چرا خواب هایمان همیشه سیاه وسفید اند .... چرا رنگی نیست ؟ اما چرا من همیشه چشمانت را عسلی میبینم و لبخندت را نقره ای و دستهایت را دو ستاره ی روشن ، اصلا چرا تو در خوابهایم طلایی هستی؟

  • نام مجموعه : خواب های طلایی
  • شاعر : مسیحه زاد خو کاربر انجمن یک رمان
  • طراح : braveays
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 33
  • موضوع : عاشقانه
  • بازدید: 2103
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان فندق فندق رمانی است از سرگذشت دختری بنام سوزان که پدر و مادرش را در زلزله ویرانگر بم از دست داده است و در ده سالگی توسط عموی بزرگ که خانه و کاشانه در کشور فرانسه دارد به امانت نزد خانواده ای از اقوام دور مادری در مازندان سپرده می شود.خانواده ای کوچک که تنها یک پسر دارند و به سوزان عشق می ورزند و او را دختر خود می دانند اما چند سال بعد...داستانی پر از هیجانات عاشقانه در کنار شیطنت های دختر زیبا اما بازیگوش داستان و پستی و بلندیهای یک سرگذشت دیگر به همراه غمها و شادیهایش به قلم (مهرا) تقدیم به دوستان عالیقدرم. دنیایی مملو از عشق و آرامش در کانون گرم خانواده برایتان آرزومندم. در ...

  • فنذق
  • مهرا (لیلا جهانگیری)
  • Lady Green
  • تعداد صفحات : 250
  • عاشقانه
  • بازدید: 4055
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان در جستجوی یک رؤیا مهراد برای انجام یک پروژه کاری راهی شهر دیگری شده و مجبور به اجاره موقت خانه‌ای برای سکونت می‌شود. اما حوادثی در این خانه رخ می‌دهد، که او را کنجکاو کرده، تا به دنبال منشأ آنها بگردد. در این بین ناخواسته درگیر عشقی ناب و بکر شده و دست‌یابی به این عشق رؤیایی ناممکن به نظر می‌رسد.مهراد در قدیمی رنگ و رو رفته را هل داده و داخل شد. بنگاه کوچکی بود در حاشیه شهر، که امید چندانی نداشت از اینجا هم به نتیجه‌ای برسد. تنها دو مرد یکی مسن‌تر و دیگری میان سال در آن حضور داشتند، که مشغول صحبت بودند. از پشت شیشه کدر بنگاه دیده بود، تمام مدتی که مشغول پیاده ...

  • نام رمان:در جستجوی یک رویا
  • نویسنده:فیروزه شیرازی
  • طراح:braveays
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:300
  • موضوع:اجتماعی ، عاشقانه
  • بازدید: 3713
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان رخ شنیدی میگن چه دردی میکشه ادمی که با سایه اش درد ودل میکنه وقتی هوا ابریه  ساده از این جمله نگذر، شاید زندگی فرصت دیوونگی رو یکبار به ادم بده ، بیا گاهی وقتا دیوونه باشیم ، اخه میدونی دنیای دیوونه ها خیلی با مزه اس ، اونم با یه لبخند شیرین ، بهش فکر کن ولبخند بزن ، شاید لذت زندگی همین یه لبخنده از پنجره کوچک اتاقم به بیرون نگاه کردم دلم گرفته بود از همه دنیا وادمک های چوبی شکل گرفته دورم ادمک هایی که خیلی وقت است به جرم دیوانگی انها را ندیدم من دیوانه ام دیوانگی جرم نیست دیوانه همیشه با لبخندش محکوم به تنهاییست اتاق سرد من ومن بودیم همدرد هم ، ...

  • نام رمان:رخ
  • نویسنده:و.رحیمی
  • طراح:braveays
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:50
  • موضوع: عاشقانه
  • بازدید: 3112
ادامه و دانلود

خلاصه:  دانلود رمان راه نرفته _ نگرانی بیش از حد باعث آزار خودش می‌شد؛ هنگامی‌که تصمیم می‌گیرد رشته تحصیلی خودش را کنار بگذارد و به کار دیگری که هیچ درآمدی ندارد و تازه باید جاهایی هم از جیب خودش خرج کند بپردازد، خستگی زیادی دارد اما...وقتی عاشق این کار باشی و بدانی خنده آوردن روی ل**ب کسانی‌که هم جنس خودت هستن اما توان مالی ندارند و نمی‌ توانند یکسری نیازهای خودشان را برآورده کنند چقدر حس خوبی دارد؛ بی‌خیال رشته تحصیلی می‌شوی! این رمان اختصاصی سایت یک رمان است مقدمه: قدم در راه عشق، گویی برای من ممنوعه است. گویی عشق راهی دست رمان اجتماعی  نیافتنی دارد، می‌ترسم بروم و دست نیافتنی شود. می‌ترسم بروم و از عشق دور شوم. مسیرش بیراهه دارد و ...

  • نام رمان : راه نرفته
  • نویسنده : مهدیه احمدی کاربر انجمن یک رمان
  • طراح : نگار1373
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 355
  • ژانر : عاشقانه، اجتماعی
  • بازدید: 3568
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان پرنسس قلعه کت اسپرت مشکی رنگم رو تنم کردم.ادکلن تلخم رو به گردن مچ دستام زدم.سویچ ماشینم رو برداشتم و بدون بردن محافظ یا راننده سوار ماشینم شدم وبه راه افتادم. جلوی ویلای اَردوان توقف کردم و چندتا بوق زدم. چندی نگذشت که دوتا از نگهبان ها در رو باز کردن و بهم سلام کردن. ماشین رو داخل ویلا بردم وازش پیاده شدم. نگاهی به باغ سرسبز اردوان انداختم این عمارت با این همه جلال شکوه باز هم خوف ناک و خفه کننده بود. یکی از نگهبان ها به سمتم اومد و گفت:سلام خیلی خوش اومدید...آقا منتظرتون هستن. به تکون دادن سر اکتفا کردم و داخل سالن ویلا شدم. راهم رو به طرف اتاق کار اردوان سوق دادم. به اتاقش که رسیدم بدون در ...

  • نام رمان:پرنسس قلعه
  • نویسنده:زهره شعرباف
  • طراح:Lady Green
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:460
  • موضوع:اجتماعی ، عاشقانه
  • بازدید: 12929
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان به من فرصت بده پشت شیشه ایستادم و داشتم نگاه میکردم هنوزایستاده بودم هنوزنیومده بود چادربه سختی روی سرم نگه میداشتم چندبارافتاددوباره سرم کردم اوم...بابام اومد ..بالباس راه راه ...دل بیچارم تاب وتحمل نداشت بااین وضعیت ببینمش باباپشت شیشه ایستادب غض راه گلوموگرفت که بابایم گوشی روبرداشت ته ریش داشت چقدشکسته شده بود چقدتواین یه ماه تغییرکرده بود دستام میلرزید گوشیی روبرداشتم وبابغض گفتم خوبی بابا؟ باباهم صداش پربغض بودمرد صبورخونمون مردعین کوه خونه ی دونفرمون بغض داشت که گفت خودت خوبی غزل بابا؟ خیلی سعی کردم بغضم نشکنه که گفتم خوبم بابایی خوبم چادرازسرم افتادروی سرم کشیدم وگفتم چکارکنم بابارضایت نمیدن پول خونه هم خیلی کمه دیه دوبرابرماه حرام بوده بابابابغض گفت باهاشون حرف میزدی -حرف زدم التماس کردم )باگریه گفتم (به پاشون افتادم فایده ای ...

  • نام رمان:به من فرصت بده
  • نویسنده:مسیحه زاد خو
  • طراح:braveays
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:707
  • موضوع: عاشقانه،کل کلی
  • بازدید: 10865
ادامه و دانلود