معرفی رمان: رمان داس _ زوهار پسریست که می‌تواند نگاه یک روح را بر روی خودش احساس کند. روحی که مردم روستا می‌گویند، متعلق به یک زن نفرین شده است. تا این که...   رمان داس   قسمتی از رمان: همه‌جا را حال و هوای شادی و جشن، احاطه کرده بود. زنانِ روستا لباس‌های نو به تن بچه‌ها می‌پوشاندند و مردها از سمت زمین‌ها‌ی کشاورزی برمی‌گشتند، تا آماده شوند و فردا را در کنار خانواده‌هایشان جشن بگیرند. کمی خسته به نظر می رسیدند. زن‌ها همیشه در کارها پا به پای آن‌ها پیش می‌رفتند و کمکشان می‌کردند، اما آن روز را به خاطر مراسم فردا در روستا مانده بودند تا خانه‌ها را تمیز و بساط جشن را آماده کنند. به خاطر همین مرد‌ها، بیشتر از روزهای قبل کار ...

  • داس
  • مبینا موسوی
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 235
  • عاشقانه / فانتزی
  • بازدید: 2039
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه اینجا کسی ما را نمی‌ بیند _ احمد ساعی مردی متأهل و سی ساله‌ای که در شهر مشهد میان خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. فردی خوش اخلاق و مردم‌ دارانه‌ که هنوز پا به سن سی سالگی نگذاشته عجل به سراغش می‌آید؛ و بعد از آن معلوم می‌شود که آیا ظاهر او با باطنش یکی بوده یا نه؟! به راستی که چه چیز در آنجا انتظارش را می‌کشد؟! او از این دنیا چه چیزهایی برای آخرت خود ذخیره کرده بود؟! این داستان نه تنها روایت زندگی او، بلکه روایات تمام مؤمنین و گنه‌کاران و جایگاه آنان نزد خداوند متعال و در آخرت است.   دانلود داستان کوتاه اینجا کسی ما را نمی‌ بیند   قسمتی از داستان: میت را آرام ...

  • داستان کوتاه اینجا کسی ما را نمی‌ بیند
  • محدثه رستگار
  • زری مصلح
  • تعداد صفحات : 74
  • عاشقانه / اجتماعی / ترسناک
  • بازدید: 849
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان عشقی در پیچک‌ های آتش _ دختری به اسم دریا که زندگی عادی داره که تو سن هفده‌ سالگی یه اتفاق‌هایی براش می‌افته و مادر و پدر ناتنیش رو از دست میده و عاشق یه پسر میشه که اتفاقاتش از اون‌جا شروع میشه که سختی‌های زیادی می‌کشه و حقایقی فاش می‌شه که زندگی دریا دگرگون می‌شه.   رمان عشقی در پیچک‌ های آتش   قسمتی از رمان: از جام بلند شدم و از بهشت زهرا بیرون رفتم یکم قدم زدن بد نبود، کم‌کم قدم می‌زدم و اشک‌ها از چشم‌هام پایین می‌ریختن. با صدای ترمز ماشین که دقیقاً تو یه قدمیم بود، برگشتم که دیدم یه ماشین مشکی کنارمه و از توش دوتا مرد بیرون اومدن، منم یه قدم رفتم که فرار کنم که یهو ...

  • عشقی در پیچک‌ های آتش
  • دلارا اربابی
  • زهرا دشتبانی
  • تعداد صفحات : 165
  • عاشقانه / اجتماعی / طنز
  • بازدید: 3480
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه بی وثوق _  جیک بعد از خطایی که خواهرش مرتکب شده، هنوز درک نکرده، این‌که واقعاً خواهرش قصد عهدشکنی رو داشته یا نه؟! با حرف‌های گذشته و حقیقت‌های بیدار شده، همه‌چیز عوض می‌شه. جیک مونده و بی‌وثوقی که امونی به دیگران برای ثابت شدن خود نمی‌ده؛ چرا که خواهرش عهدی رو شکست که خونشون به بی‌وثوقی او منجر شد.   دانلود داستان کوتاه بی وثوق   این داستان کوتاه مرتبط به رمان راهی برای دست یافتن هست و توصیه میشه قبل از خوندن این داستان حتما رمان راهی برای دست یافتن خوانده بشه. دانلود رمان راهی برای دست یافتن     قسمتی از داستان: لنگون‌لنگون از پله‌های سنگی که وسطش فرشِ قرمز پهن بود، بالا رفتم. نفهمیدم چطور تونستم سر از جایی در بیارم که ...

  • داستان کوتاه بی‌وثوق
  • ستاره سیاه
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 64
  • درام / اجتماعی
  • بازدید: 826
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان شروع از پایان _ این رمان درباره‌ی یه دختر هست که یه روز که بیدار میشه متوجه میشه که همه مردن و فقط خودش زنده مونده ولی کم کم متوجه میشه که کسای دیگه‌ای هم زنده‌ان و اتفاقای غیرمنتظره‌ای که در انتظارش هستند...   رمان شروع از پایان   قسمتی از رمان: بهش نگاه نکردم‌، دستمو هل داد اونور و روشو کرد طرف پنجره و زیر لب غر زد: _ به درک که نمیبخشی... چه نازی میکنه واسه من. به سختی بغضم و خوردم که اشکام در نیاد، پسره‌ی پررو.... آدرس خونه‌ش و داد منم بدون گفتن حرفی فقط روندم.خونه‌ش تو یه محله‌ی خوب و خوش آب و هوا بود، اما چه فایده‌، کل شهرو بوی گند مرده گرفته بود، وقتی پیاده شدیم گفت: _ باید ...

  • شروع از پایان
  • سامان شهریور
  • زهرا.د
  • تعداد صفحات : 247
  • عاشقانه / فانتزی
  • بازدید: 3244
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه مکان نامعلوم _ خانواده‌ای برای مسافرت به سمت مقصد حرکت کردن. در بین راه ماشین اون‌ها به دلیل نقص‌فنی خراب شد. شب بود و مجبور شدن به خونه‌ای که داخل جنگل قرار داشت برن تا از موجودات جنگل در امان بمونن. اون‌ها وارد خونه شدن و اتفاقاتی براشون افتاد که.... .   دانلود داستان کوتاه مکان نامعلوم   قسمتی از داستان: ریچارد فیمن و لورا جونیور دو معلم فیزیک در مدرسه‌ای نزدیک شهر نیویورک هستن. اون‌ها چند سالی میشد که به دلیل مشغله کاری به مسافرت نرفته بودن. یک ماه به اتمام مدارس مونده بود که اون‌ها تصمیم گرفتن امسال کلاس تقویتی هیچ مقطعی رو بر عهده نگیرن تا همراه فرزندانشون به مسافرت برن. یک ماه گذشت و مدارس تعطیل شد. ...

  • داستان کوتاه مکان نامعلوم
  • مهدی تورانی
  • زهرا.د
  • تعداد صفحات : 36
  • درام / ترسناک / تریلر
  • بازدید: 699
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان تو پاییز زندگی کن _ این رمان روایتگر زندگی دختر مرفهی به اسم پاییز است که با پسری به نام فرهود قرار ازدواج گذاشته. با تمام مخالفت‌های خانواده‌اش این دو باهم ازدواج می‌کنند تا اینکه با اتفاقی زندگی هر دو نفر دگرگون می‌شود...   رمان تو پاییز زندگی کن   قسمتی از رمان: زیر لب غر می‌زنم. -باشه فرهود خان، بازم بدقولی، حالا بیا دارم برات! از پشت دسته گل رو روبروی صورتم میگیری و میدونی باز از بدقولیت ناراحتم. -عفو بفرمایید بانو! با لبخند بر می‌گردم سمتت، آخه مگه میشه از تو ناراحت شد! -علیک سلام، بازم بدقولی! آروم با نوک انگشتت میزنی به بینیم. -می‌دونی که درگیرم چشم آهوی پاییزی، رمان عاشقانه همین ‌یه ساعت هم برا دیدنت کلی منت می‌کشم بانو! پشت چشم نازک می‌کنم. -منت میزنی! می‌خندی، چال گونه‌ات ...

  • تو پاییز زندگی کن
  • ا.اصغرزاده
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 351
  • عاشقانه / معمایی
  • بازدید: 1377
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه کهکشان عجایب _ روزی مهدی داشت سفینه‌ش رو درست می‌کرد. دوستاش اومدن خونه‌ش و بهش برای درست کردن سفینه کمک کردن. اونا بهش گفتن حالا که سفینه درست شد، ما رو به یه سیاره ببر. مهدی پرسید: «کدوم سیاره؟» گفتن: «مریخ» اونا سمت مریخ حرکت کردن اما یکی از دوستان مهدی دکمه پرواز با سرعت نور رو زد. اونا بعد از دوازده ساعت سفر با سرعت نور به یه سیاره عجیب رسیدن که...!   دانلود داستان کوتاه کهکشان عجایب   قسمتی از داستان: خونه خودم بودم و مشغول درست کردن سفینه‌م بودم. زنگ خونه رو زدن. رفتم در رو باز کردم. دیدم رامتین، مانی، دانیال، مهدیس و طهورا هستن. اونا سوار ماشین‌های شارژی‌شون بودن. گفتن: - سلام در رو باز کن ما ...

  • داستان کوتاه کهکشان عجایب
  • مهدی تورانی
  • sunflower
  • تعداد صفحات : 72
  • طنز / فانتزی
  • بازدید: 726
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان لیلی عاشق است _ این رمان داستان دختری که نازپرورده و عزیز کرده‌ی خانواده‌ی خودش و خانواده‌ی خاله‌اش هست! پدر و مادر لیلی بعد از ده سال دعا و درمان به لیلی رسیدن و شرایطی که لیلی داره باعث بیش از حد بچه موندنش شده! داستان از تولد 18 سالگی لیلی و علاقه و وابستگی بیش از حد اون به پسرخاله‌اش شروع میشه! شهاب (پسرخاله‌ی لیلی) در شرف ازدواج با همکار خودش سپیده‌ست اما باید دید واکنش اون به این همه وابستگی لیلی چیه و آیا اون هم حسی به لیلی داره؟ شهاب 9 سال با لیلی اختلاف سنی داره و یه جورایی اونقدر همه ی مسئولیت‌های لیلی رو با میل خودش انجام داده که حکم برادر بزرگتر ...

  • لیلی عاشق است
  • هستی71
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 593
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 7141
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه فرمانروای دورگه (جلد دوم خیزش تاریکی) _ چهار سال از اون واقعه شوم می‌گذره و کاسپین هنوز نتونسته با مرگ مارتین و عزیزانش کنار بیاد؛ اما از طرفی این بار، سایه شوم تاریکی تا جهان انسان‌ها هم امتداد پیدا کرده و در حال گسترشه! پس کاسپین باید برای همیشه این مسئله رو حل کنه. مسئله‌ای که شاید فداکاری‌های زیادی رو هم می‌طلبه... .​   دانلود داستان کوتاه فرمانروای دورگه (جلد سوم خیزش تاریکی)   دانلود جلد اول و جلد دوم فرمانروای دورگه دانلود داستان کوتاه فرمانروای دورگه (جلد دوم آخرین قربانی) دانلود داستان کوتاه فرمانروای دورگه (جلد اول ولیعهد گمشده) قسمتی از داستان: با باز شدن در طلایی‌رنگ که به خاطر استفاده از مایعی شفاف براق به چشم می‌اومد. با قدم‌هایی محکم وارد اتاق ...

  • داستان کوتاه فرمانروای دورگه (جلد سوم خیزش تاریکی)
  • ریحانه مدنی
  • رها امینی
  • تعداد صفحات : 93
  • فانتزی / تراژدی
  • بازدید: 740
ادامه و دانلود