مقدمه: دانلود مجموعه اشعار ایستگاه قطار _ در یک ایستگاه قطار، تنها به انتظار تو نشستهام. چشم به این راه آهنی دوخته و به شوق دیدار تو پلک نمی زنم باشد که پایان این انتظار به وصال بکشد. بازهم زمان آن قرار نانوشتهی پیر رسید قدمهای سردم به نیمکت انتظار رسید بازهم یک ایستگاه پر از سایهی آدمها چشمهای منتظر و منِ تنها بازهم خاک رد انداخته بر ایستگاه منم و قرار خیالی و مرور خاطرهها التماس پر سکوت دیوار و شیشهها صدای گمشده در ازدحام یادها بازهم زمان عبور گذشته از حالم رسید مرزهای ذهنم باز شد و به نوشتن رسید آغاز سکوتهایم با فریاد شد زمان تا به صبح سرگردانیهایم رسید دانلود مجموعه اشعار ایستگاه قطار قسمتی از مجموعه: لذت سرما به تن خریدهام ایستگاه خالی ...