خلاصه داستان:
دانلود داستان کوتاه اژه ای _ “اژهای” نام دیگر پرندهی زیبا و خوشصدا یعنی بلبل است و این داستان روایتی از زندگی یک پسر جوونه که به خوانندگی علاقه داره و صدای بسیار زیبایی هم داره و ماجرا از اونجا شروع میشه که آلبرت به سالن موسیقی میره و توی زندگیش صفحهای جدید باز میشه و سرنوشت بدترینها و بهترینها رو براش رقم میزنه.
دانلود داستان کوتاه اژه ای
قسمتی از داستان:
با صدای زنگ ساعت از خواب ناز پریدم. با عجله بلند شدم و به آشپزخونه رفتم، یکم آب به صورتم زدم از کمدم تیشرت سفید و شلوار کتان مشکی رو برداشتم و پوشیدم. موهای کوتاهم رو به سمت چپ حالت دادم و گیتارم رو برداشتم و روی دوشم انداختم، کفشهای اسپرت سفیدمشکیام رو پوشیدم.
سوار یک ماشین شدم و کارت رو به راننده دادم و گفتم:
– سلام جناب منو ببرید به این آدرس.
راننده یک نگاه کوتاه به کارت انداخت و گفت:
– چشم.
کارت رو بهم پس داد و راه افتادیم؛ داستان عاشقانه جلوی درب سالن پیاده شدم فکر کنم هزارتایی پله داشت!
پول تاکسی رو حساب کردم و سرم رو بالا گرفتم و به ساختمون نگاه میکردم ساختمون باشکوهی بود با ستونهای بلند. تا پای گذاشتم روی پلهی اول یکی با عجله اومد و بهم برخورد کرد، گیتارم از دستم افتاد و زمین پر از برگههای نُت شد؛ خم شدم و گیتارم رو برداشتم تا بلند شدم چشمم افتاد به یک خانوم قدبلند که از من یکم کوتاهتر بود و موهای مشکی لَخت داشت، پوستی سفید مثل برف و ابروهای شمشیری پر!
اخم کوچیکی مابین ابروهاش نقش بسته بود و با چشمای بزرگش که دل به سیاهی میزد غره میرفت.
پیشنهاد میشود
دانلود داستان کوتاه تلخ شاید کمی شیرین
مجموعه داستان کوتاه حوض ماهیهای بلوری | فرزانه رضانیا