پیوندیست ناگسستنی، میان قلب و چشمانت.تو دقیقاً کل زیبایی خلقت خدایی تو…آری، تو همان فرشتهی عشق و مهربانی ایرد یکتایی. شاید هم مَلکی بیپر و بال میان اجتماعی..پروردگارا، ای خالق هستی در حیرتم از خلقتت!چه محشرانه به خلقتش نشسته بودی و چه زیبا به خلق پیکرش بر بوم زمین دست بردی.زبانم متکلم از توصیف این همه زیباییست و عقل،متحیر از این همه بردباری و آراستگیست! نفس حبس شده در سینه و چشم خیره بر فرشتهای زیبا در قاب زمین است… .
***
کردگارا، رحمتی کن تا شاید تَعَشُق من همچون
شمیمی بر دل باز بوزد… .
شاید که مهرَم مُهر شود در سینهاش، یا شاید هم غَلت خورد در قفسهی سینهام!
«اِسرانجائیل»
یا رب! بانوی عشق و محبت دو عالَمت را، روانهی این دنیا کردی؛
مگر نمیدانی بندههایت تشنهی ذرهای عطوفت و مودت هستند؟!
نگران از چیده شدن بالهای زیبایش هستم… .
قسم به خدایی که خدای منی، کافیست یکبار یال پرواز بگُشاید و در خانهی قلبم فرو آید.
چنان حصاری از عشق اطرافش میکشم،
که هیچ خلقی نتواند نگاهش کند؛ چه برسد که در هوای تو لمس کند!
***
خداوندا، به من صبری عطا کن
مبادا چشم من سوی کسی باشد؛
مبادا دست من در دست کسی باشد؛
مبادا پای من لغزش بیوفتد!
الهی…
مرا آنچنان پاکیره حفظ کن،
که شایستهی بانوی تو باشم.
***
سوگند به چشمانت،
سوگند به چشمانی همچون آب زلال است.
قسم به فُواد مقدست؛
به فُوادی که تهی از هرگونه کبودی و تیرگیست… .
قسم به ذات پاک خدا، که تو سروش نایاب دو علمی.
دانلود دلنوشتهی اسرانجائیل
قسم به قرآن انجیل و تورات،
به الله و تثلیث و یهوِه؛
که نیست بانویی همانند تو… .
سوگند به اسرانجائیل،
به زیبای روی زمین.
***
فرشتهی زمینی،
هنگامی که نگاهها به سمت تو کشیده میشود؛
نفس در سینهها حبس،
تپش قلبها کم،
چشمها چراغانی میشوند؛
و من چون دیوانهای، در گوشهای فریاد میزنم:
– نگاهش نکنید! آن مال من است.
***
به قربانت ای دادار گیتی،
تمام کبریا و صباحتت را به چشم میتوان
در اسرانجائیلت دید.
عجبا از این محیرالعقول… !
***
هرچند قلم عاجز از وصف آن همه زیباروییست؛
امّا مینویسم برای دل بیقرار از رخسارت.
سخن میگویم از نگاهت،
از چشمانت؛ از چشمانی به کشیدگی یک آهو
از صورت نازت، پوستی به سفیدی یک پرتو ماه
از زبان شیرین سخنت،
از پیکر خوشتراش و خوشقامتت… .
دلنوشته های دیگر انجمن یک رمان:
دلنوشتهی از کوچه پس کوچههای قلبم | HORYA_A
دلنوشتهی متظاهر به شادی | Nasi _84
دلنوشتهی سوز فراق | سما شمس، شقایق سیدعلی
دلنوشتهی به دنبال او |پناه سازگار
دوست داشتنی نوشته شده بود.