نام رمان : تحت پوشش
نویسنده : دیمن
مقدمه
نا خودآگاه تسلیم میشوم !
این طعم عسلی نگاهت است که مرا رام میکند
داشتم چپ چپ نگاش میکردم که گفت: چته بازم اخلاقت خوش شد
اهسته زمزمه کردم :مگه تو برام اخلاقم گذاشتی.. فکر کنم شنید اخه یهو اخماش رفت تو هم .
..اوه اوه داره میاد سمتم جان خودم اصلن قول نمیدم درگیر نشم همینطور که
گارد گرفتم انگشت اشارمو میگیرم سمتش میگم :
-جان خودم …اهورا اگه یه قدم دیگه بیایی جلو میزنم داغونت میکنم فاصله تو حفظ کن… هنوزم داره میاد
بمیری که تهدید روت اثر نداره هنوز داره میاد جلو اونم با یه کوه اخم…. منم اخمامو میکشم تو هم که میگه :
-ببین آراه …برای بار اخر میگم درسته تو از همه نظر تو پوششی واماده اما یادت نره
شاهرخ ادم زرنگیه …هیچ دلم نمیخواد مث دفعه قبل تو دردسر بیفتی…
– با این حرفش انگار خاطره اخرین کارمون پیش چشمم زنده شد … اخی اهورا داره چی مگه…
اصلا یادم نمیره … قضیه برای۱ سال پیشه ..زمانی که تازه فارغ التحصیل شدم .فوق
لیسانسم رو تو مهندسی نرم افزاری تو س
-ببین آراه …برای بار اخر میگم درسته تو از همه نظر تو پوششی واماده اما یادت نره
شاهرخ ادم زرنگیه …هیچ دلم نمیخواد مث دفعه قبل تو دردسر بیفتی…
– با این حرفش انگار خاطره اخرین کارمون پیش چشمم زنده شد … اخی اهورا داره چی مگه…
پیشنهاد می شود
رمان هوایی هوایت زمینی | غزل نارویی
قسمت دانلود
لینک های دانلود پاک شده
Vaghan injoiri tamoom mishe ya jelde dovomi ham hast?lotfan javab bedin mamnoon
جلد دوم پیدا نکردم فعلا اگر باشه قرار میگیره حتما 🙂
رمان فوق العاده ای فقط لطفا جلد دومش رو بزارید ممنون
ترخدا جلد دومشو پیدا کنینن???? بار هزارمه میخونم و یهو وسطش تموم میشه??