دانلود رمان خانه ی وحشت ⭐️

خلاصه:

دانلود رمان خانه ی وحشت  سه تا دختر نوجون که برای دانشگاه میرن شمال و برای اقامت به خونه ایی میرن که اتفاقای ترسناک واسشون میوفته نگاهی به دختراکردم،هردوخواب بودن،تمام راهو خودم رانندگی کردم،الانم واقعاخوابم میاد.امیدوارم یه رستوران این نزدیکاباشه که بتونم استراحت کنم.دختراروصدازدم.

نام رمان: خانه وحشت
نویسنده: عاظفه کلهرزاده کاربر انجمن نگاه دانلود
ژانر: عاشقانه ترسناک

قسمتی از رمان خانه ی وحشت »

ـ رویا
ساعت ۸ صبحه،خیلی خستم،به تابلوی سبزکنارجاده نگاه کردم،ساری۲۰km .
_ بلاخره رسیدیم

_تران،شیدا،بیدار شین داریم میرسیم.
ترانه دستاشوکشیدوبه اطراف نگاه کرد.باذوق دوتادستشو به هم زدو گفت:
_وای خدایااینجابهشته؟چقدرقشنگه،وای رویاببین چقدرهمه جاقشنگه

دانلود رمان خانه ی وحشت

دانلود رمان خانه ی وحشت اختصاصی یک رمان

 

میدونستم ترانه اولین باره میادشمال،دلم میخواست ازاول

جاده بیدارش کنم تا همه جاروببینه ولی میدونستم خستست وازدیشب استرس داشت
ـ روزای تعطیل انقدرهمه جامیگردونمت تا قشنگی این بهشتو ببینی
مهدیس که باصدای مابیدارشدشروع کردبه غرزدن
ـ چه خبره اول صبحی؟بزارین بخوابم دیگه،اه
ـ باشه توبخواب،منم که ۴ ساعته دارم رانندگی میکنم هیچ
ترانه که تازه متوجه خستگی من شدبانگاه مظلومش گفت
ـ میخوای من رانندگی کنم؟
ـ نه عزیزم اولا که تواصلا اینجاروبلدنیستی دوما که الان دیگه میرسیم.
شیداکه دیگه کاملابیدارشده بود باخستگی گفت
ـ وای استخونام چسبید به هم فلج شدم بابا،نگه دار یه جا گشنمم هست
یعنی اون لحظه فقط دلم میخواست فکشو پیاده کنم
ـ منم که گفتم الان میرسیم
شیداکه عصبانیتمودید دیگه حرفی نزد واردشهرشدیم وکنار

 

رمان پلیسی:

رمان دوست نداشتنت مبارک | میم پناه

رمان بی‌هویت | اِیوین الف

دانلود رمان مهتاب اندود

دانلود رمان تقصیر

رمان با ماهی ها غرق می شوم

3.4/5 - (5 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 2884 روز پیش

بازدید :6666 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان:

نویسنده

نویسنده:

ژانر

موضوع:

طراح

طراح:

تعداد صفحات

تعداد صفحات:

منبع

منبع:



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 4 )


  1. فائزه گفت:

    آشغال به تمام معنا

  2. sahar گفت:

    بدنبود ….بهترازینشو خوندم

  3. ارشیا گفت:

    خیلی خوب بود?
    فقط جلد دومش میاد یا نه؟

  4. نویسنده گفت:

    رمانش از نظر من زیاد خوب نبود اولین اینکه بیشتر بجای اینکه ترسناک باشه عاشقانه بود بعدش پایانش خیلی تلخ بود به نظرم شخصیت های داستان باید به آرامش و به همدیگه می رسیدن و این خیلی عجیب بود که هر کسی از راه میرسید عاشقه ترانه می شد اول رامین و بعد روحه و بعدش هم دانیال این خیلیی کلیشه ای بود و امیدوارم رمان فصل۲ داشته باشه وگرنه خیلی بد تموم شد دست نویسنده رمان درد نکنه امیدوارم رمان های بیشتر و بهتری بنویسن

افزودن نظر