دانلود رمان رقص باد در باران ⭐️

معرفی رمان:

دانلود رمان رقص باد در باران _ شمیم درگذرگاه زندگی ش افراد زیادی را در کنار خود ندارد. او که در روزمرگی خود به سر می برد با شنیدن قتل خان عمویش به پرونده کمک می کند تا قاتل شناسایی شود و در این میان غریبه ای آشنا به او نزدیک می شود و بنا به ازدواج می گذرد. ازدواجی که ریشه های زجر در گذشته در آن دخیل است.

 

دانلود رمان رقص باد در باران

دانلود رمان رقص باد در باران

 

قسمتی از رمان:

مامان‌مهتاب و خانواده‌ی رهام، برای مراسم تشییع و دفن آقای‌ علیپور شرکت کردن؛ ولی من و رهام به خاطر وضعیتی که در اون زمان داشتیم در بیمارستان بستری بودیم و نتونستیم در اون مراسم شرکت کنیم.
بعد از مدتی، دیگه از اون دردها خبری نبود.

من و رهام به منزل پدری نامزد آقای علیپور رفتیم تا به وصیتی که آقای علیپور قبل از مرگش از من خواسته بود، عمل کنیم.
خونه‌ی اون‌ها یه خونه‌ی زیبا و بزرگ بود. از وضعیت خونه مشخص بود که اون‌ها خانواده‌ی سطح بالایی هستن. مادر هانیه جلوی در اومد و با روی باز از ما استقبال کرد.
– سلام! خیلی خوش اومدین. دانلود رمان عاشقانه رقص باد در باران بفرمایید.
ما رو راهنمایی کردن تا به سالن پذیرایی‌شون بریم و روی مبل بشینیم. مادر و پدر هانیه هم در مقابل ما نشستن.
رهام: ما از طرف خدابیامرز آقای علیپور اومدیم. ببخشید که دوباره اتفاقات بد رو یاد شما می‌اندازیم؛ ولی این وظیفه‌ای بود که خود آقای علیپور دم آخر به عهده‌ی ما گذاشتن.
مادر هانیه از جاش بلند شد گفت:
– هانیه توی اتاقش هست. اجازه بدین به خود هانیه بگم بیاد این‌طوری بهتره.

 

 

پیشنهاد می‌شود

رمان برخاسته از آتش | بیتا 

دانلود رمان کافه اسپرسو

دانلود رمان زندگی بی‌پایان

رمان برای مریم

رمان نگهبانان لاریویر | علی فتح الهی

 

امتیاز شما به این رمان

منتشر شده توسط :PARISA در 847 روز پیش

بازدید :11623 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

رقص باد در باران

نویسنده

سیما م

ژانر

اجتماعی معمایی پلیسی عاشقانه

طراح

رها امینی

تعداد صفحات

621

منبع

یک رمان

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 4 )


  1. F. Hoseini گفت:

    لطفا فایل پی دی اف را قرار دهید
    باتشکر

  2. سبحان گفت:

    خیلی رمان متفاوت و زیبایی بود ممنون از نویسنده ی عزیز

  3. نویسنده گفت:

    نمیدونم چرا نتونستم با شخصیت شمیم ارتباط بگیرم خیلی خشک و بی احساس بود متن کتابم ک انگار برای دهه ۵۰ بود جالب نبود ملا مخصوصا اون شعار های چرتو پرتش

  4. متین گفت:

    رمانو خوندم. از صفحه ی ۱۵۰ به بعدش جالب بود و کم کم به جاهای قشنگی میرسه من خودم از اونجاش که اونا به مرز میرسن خوشم اومد

افزودن نظر