دانلود رمان شیانا ⭐️

خلاصه:

دانلود رمان شیانا درباره دختری به اسم شیاناست که مشکل زیادی با جسمش داره، ولی خودش از این بیماری خبر نداره. از قضا، ناخواسته با یکی از روانپزشک‌ های تازه کار دوستش آشنا میشه که…

مقدمه: 

کسی که تکیه گاه نداشته باشه؛ تنهاست.
هیچکس نمی‌فهمه دردش چیه.
هیچکس نمی‌فهمه پشت  رمان اجتماعی هر لبخندش بغض پنهون داره.
کسی که یه خلاء بزرگ تو زندگی داره.

قسمتی از متن رمان :

رو تختم جابه جا شدم و یه آهنگ جدید پلی کردم. متوجه شدم  گوشیم درحال زنگ خوردنه. چشمم که به اسم روی صفحه خورد سریع جواب دادم.

دانلود رمان شیانا

دانلود رمان شیانا

 

– الو؟
هانیه:کجایی شیانا؟
– کجام به نظرت؟ خونه دیگه.
– دیوونه! امشب تولد تبسمه می‌خوایی نیایی؟
– خب زنگ نزد دعوتم نکرد، چی کار کنم؟
– باهم قهرین؟ بهم گفت بهت بگم بیای
مامانم هی داد می‌زد که برم ناهار بخورم.
– من باید برم. کارنداری؟
[هانیه باحرص]-خاک رمان عاشقانه توسرت! اصلا نیا!
و گوشی رو قطع کرد. به گوشی یه نگاهی کردم و گذاشتمش رو تخت و وارد آشپزخونه شدم.
مامان: کجایی؟ بشین! غدات یخ کرد.
[شادی با نیشخند]-داشتی با کی حرف می‌زدی؟دانلود رمان شیانا

لینک دانلود برداشته شده است

 

رمان های توصیه شده :

دانلود جلد اول رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا

رمان ناکار | س.سرحدی

رمان نمی‌خواستم یک مقتول باشم | میم پناه (مهسا پناهی)

دانلود رمان سرآغاز عاشقی

دانلود رمان درخشش ماه در سایه انتقام

رمان اسپرسو (سه جلدی) ⭐️

 

امتیاز شما به این رمان

منتشر شده توسط :PARISA در 2082 روز پیش

بازدید :3006 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان : شیانا

نویسنده

نویسنده : عاطفه علیزاده کاربر انجمن یک رمان

ژانر

ژانر : رئال، عاشقانه

طراح

ویراستار : بهار قربانی

تعداد صفحات

تعداد صفحات : 40



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 9 )


  1. شبنم گفت:

    من موندم چرا بعضیا رمان مینویسن. خوشم نیومد

  2. ati گفت:

    همه یه نظری دارن

  3. atia گفت:

    همه یه نظری دارن داستان زندگی که به صورت یه رمان نوشته شده

  4. مریم گفت:

    داستان با این که کمه اما به صورت رمان نوشته شده بخون زندگی خیلی مثل این داستانها که درک نمیکنید

  5. فاطمه گل گفت:

    وایییی من خیلی دوست داشتم با این که کم بود اما واقعا جالب بود اگه واقعا زندگی واقعی کسی باشه این داستان امیدوارم خوشبخت باشن

  6. ستاره گفت:

    متاسفانه فرهنگ ایرانی خودم خیلی بده و اینجور ادم هارو آدم حساب نمیکنن رمان خوبی بود پیشنهاد میکنم بخونید زود تصمیم نگیرین

  7. نسترن گفت:

    خسته نباشی عاطفه جان منتظر رمان بعدی هستم امیدوارم قلمت از اینم بهتر باشه

  8. Ali گفت:

    سلاممممم وای دختر باورم نمیشه که همچین داستان نوشتی خیلی جالب بود من کلا از این داستان خوشم میاد این که تونستی زندگی این ادم بنویسی خیلی عالیه موفق باشی آتی جان.

  9. علی گفت:

    ارزش خوندن داره

افزودن نظر