دانلود رمان گرگ بند ⭐️

خلاصه رمان :

دانلود رمان گرگ بند می‌گویند توبه‌ی گرگ مرگ است! بهراد افشار همان گرگی بود که می‌بایستی سرانجام‌اش مرگ باشد و بس. مردی که باغ وحش کاملی را در خود داشت، گرگ صفتی که بقایی برای کسی نداشت، مار خوش خط و خالی که هم‌چون خفاش، خون‌خوارِ قهاری بود و این روباه حیله‌گر موشِ موذی و کثیفی‌ست که در تیز بودن‌اش به عقاب شهرت دارد. بهراد قانون‌های زیادی را دور زده است، ولی نقاب‌ها که بیافتند و پرده از حقایق برداشته شود؛ صفحه‌ی جدیدی از باورها به نمایش می‌ایستد

دیگه تا کی باید دلِ تنگم رو سرکوب می‌کردم و دم نمی‌زدم؟ چرا؟ چون من خطاکار بودم، من روی برگشتن نداشتم!

پوزخندی کنج لبم جا خوش کرد. هه خطا! چه خطای کوچیک و احمقانه‌ایی رمان پلیسی  که من رو از خیلی چیزها محروم کرده بود، از… .

کلافه سرم رو به چپ و راست تکون دادم و قصد کردم گلابی بگیرم برای شستن قبر این بدبخت، اینی که از من هم بی فک و فامیل‌تر بود. فاصله‌ی قبرستون تا دکه رو با چند گام بلند طی کردم و بعد از خریدن گلاب برگشتم سمت قبری که دیگه بعد از این

دانلود رمان گرگ بند

دانلود رمان گرگ بند

 

چند ماه به خوبی آدرسش رو از حفظ شده بودم. همین‌که به قبر رسیدم با دیدن صحنه‌ی روبه‌رو نفسم حبس شد. داشتم درست می‌دیدم؟ بعد از چند سال؟ پریناز؟ لبخندی روی لبم نقش بست. همیشه خودم رو برای این لحظه آماده کرده بودم ولی هنوز هم نمی‌تونستم اون‌جوری که پیش‌بینی کرده بودم باهاش روبه‌رو بشم! رمان عاشقانه چشم‌هام رو بستم و بعد یک نفس عمیق بازش کردم و با پاهای لرزون راه افتادم سمت قبر. همین‌که بالای سرش رسیدم صدای زجه‌ش به گوشم خورد:

– دل‌تنگتم رفیق، هنوزم بعد دو سال نتونستم فراموشت کنم یاسی!

هق زد و دلم لرزید. اشک ریخت و آتیش به جونم انداخت. ناله کرد و رعشه به تنم افتاد. روبه‌روش نشستم و با صدایی که سعی داشتم آروم به نظر برسه گفتم:

– خوشحالم که توی این یه مورد بی‌معرفتی نکردی پریناز، خوشحالم که من رو هنوز یادت نرفته!

تندی سرش رو بالا آورد و با چشم‌هایی که نم اشک درش هویدا بود بهم خیره شد. خیلی نگذشته بود که چشم‌هاش گرد و گردتر شد؛ اِن‌قدری که گفتم الانِ سکته رو بزنه و تمام! لبخندی به روش پاشیدم:

– آره، درست می‌بینی خودمم!

با تته‌پته گفت:

– تو… تو… !

نتونست جمله‌‌ش رو کامل کنه؛ به همین دلیل خودم کاملش کردم:

– آره من زنده‌م پری.

حیرت‌زده و با چشم‌های دریده به سنگ قبر خیره شد که حرفش رو خوندم و دوباره جوابش رو دادم:

 

پیشنهاد می‌شود

رمان مُعَمَر | ریحانه نصیری

رمان مروارید الوان | ریحانه السادات خسروی

دانلود رمان عروس اقیانوس

دانلود رمان سلطنت گیسو جلد دوم

امتیاز شما به این رمان

منتشر شده توسط :REZA_M در 721 روز پیش

بازدید :2759 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

گرگ بند

نویسنده

پریسان خاتون

ژانر

پلیسی/ عاشقانه

طراح

فاخته

تعداد صفحات

500

منبع

رمانکده

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



افزودن نظر