دانلود رمان برج زهرمار و دخترشیطون بلا جلد دوم ⭐️

خلاصه رمان:

دانلود رمان برج زهرمار و دخترشیطون بلا جلد دوم آرام که از پدرش متنفر و مدام ازش درحال فرار بود به طور اتفاقی با آرسام آشنا میشه آرسام هم مردی بود که شخصیتش دقیقا مخالف آرام شیطون بود اما خب برحسب اتفاقاتی آرام به آرسام پیشنهاد یه ازدواج سوری میده تا بتونه از دست پدرش راحت بشه آرسام هم که هدفش ضربه زدن به پدر آرام بود این پیشنهادو قبول میکنه (علت تنفر توی جلد اول هست)با نقشه های آرام و آرسام ضربه بزرگی به پدر آرام زده میشه طوری که با اونهمه ظرری که سر شرکتش میاد سکته میکنه و خونه نشین میشه در این بین هم آرسام و آرام دلشونو بهم میبازن و تصمیم میگیرن ازدواج سوری شونو عاشقانه ابدی ادامه بدن در این بین دختری که عاشق آرسامه(آرمیتا)و معشوقه اول آرسام محسوب میشد اما بهش خیانت میکنه و به آمریکا میره به ایران برمیگرده و سرراه آرسام قرار میگیره رمان جدید باهاش حرف میزنه و از عشقش به آرسام میگه اونم پسش میزنه به خاطرهمین آرمیتا نقشه ای میکشه که با یه تصادف کاری کنه آرسامو از آرام دور کنه توی تصادف آرسام حافظشو از دست میده خبر مرگ آرسام باعث افسردگی آرام میشه تا اینکه بعد از دوسال به زور کیانا(همسرامیر)که به یه جشن تولد میره متوجه آرسام میشه اما اون دیگه آرسام نبود اشکان پاکنژاد بود آرام تلاش زیادی برای اینکه اشکان باور کنه که آرسامه میکنه اما وقتی سردی اونو میبینه و اینکه با آرمیتا نامزدی کرده پاشو عقب میکشه اما یکهو اتفاقی که نباید بیفته می افته

جلد اول رمان

دانلود جلد اول رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا

گفتن او عشق من نیست

اما من باور نکردم

گفتن در جست و جوی عشقت نباش

اما من تسلیم نشدم

دانلود رمان برج زهرمار و دخترشیطون بلا جلد دوم

دانلود رمان برج زهرمار و دخترشیطون بلا جلد دوم

 

حکم فراموش شدنت قابل امضا نبود

هضم نبودنهایت قابل انکار نبود

جنگیدمو ماندم تا شاید روزی پیدا شوی

پیدا کردنت زمان برد اما پیدا شدنت سخت ماند

و این بود سرانجام عشقمون یکی  رمان طنز بود دیگریم هست اما روزگاری برای ما نبود:)

من رئیس این خراب شده هستم یا نیستم؟

امیر_بلا به دور این چه حرفیه خانوم مدیر عامل شکسته نفسی میفرمایید

یاشار_یکم آرومتر آرام الان شهرداری باور میکنه شرکتمون خراب شدس میاد باقی مونده هاشو جمع میکنه بدبخت میشیم

بسه…بســـــــــــــه…اینقدر روی اعصاب من راه نرید… وقتی من یه چیزی بهتون میگم باید بگید چشم وقتی میگم خودتونو بندازید تو دریا نباید حرف بشنوم فقط اطاعت

محکم کوبیدم رو میز و از شدت خشم نفس نفس زدم یکهو امیر از سرجاش بلند شد به سمت در خروجی رفت که با خشم به سمتش اشاره کردمو داد زدم:

کجا سرتو انداختی پایین میری؟

امیر_دارم میرم شنا یاد بگیرم این آرسام خدا بیامرز همش بهم میگفت بدبخت شنا یاد بگیر بدرد میخوره یه همچین روزاییرو میدید زیادم بیراه نمیگفت

دستمو به شقیقه هام گرفتمو روی صندلی ریاستم آوار شدم آرنجمو روی میز گذاشتمو سرمو بین دستام گرفتم چشمامو روی هم بستمو ناله ای کردم نمیفهمه من الان خیلی جدیم نباید باهام شوخی کنه اونوقت دست از مسخره بازی کردن برنمیداره:/

امیر_من نمیفهمم این همه اعصاب خوردی برای شیرینیه؟

 

رمان های توصیه شده :

دانلود جلد اول رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا

رمان ناکار | س.سرحدی

رمان نمی‌خواستم یک مقتول باشم | میم پناه (مهسا پناهی)

دانلود رمان سرآغاز عاشقی

دانلود رمان درخشش ماه در سایه انتقام

رمان اسپرسو (سه جلدی) ⭐️

1.3/5 - (3 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 951 روز پیش

بازدید :15943 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

برج زهرمار و دخترشیطون بلا جلد دوم

نویسنده

کیانا بهمن زاد

ژانر

طنز/عاشقانه/کلکلی

طراح

ستاره سیاه

تعداد صفحات

250

منبع

رمانکده

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 4 )


  1. Hadis_hs گفت:

    دستتون درد نکنه اومدم دیدم جلد دومشو گذاشتید خیلی خوشحال شدم🥺💜
    کیانا جان واقعا رمانایی که مینویسی عالین ایشالا موفق باشی🥺💕💜

  2. fatemeh-sh گفت:

    نخوندمش ولی موضوعش تکراریه تقریبا شبیه به رمان گناهکاره

  3. Helma گفت:

    قشنگ بود ولی فصل اول خیلی خیلی خیلی بهترو قشنگ تر بود این فصل یه کوچولو ضعیف بود به قول معروف نویسنده آب بسته بود توش

افزودن نظر