رمان تازیانه ی باران ⭐️

معرفی رمان:

رمان تازیانه ی باران _ آرام تک دختر محبوب خانواده‌ی کیانی حالا پس از سال‌ها منتظر بازگشت نامزد محبوبش است. اما دست تقدیر همه چیز را واژگون می‌کند! به جای آن مازیار خام و عاشق سابق، این‌بار مردی جوان‌ و پخته رو به روی آرام ظاهر می‌شود.

همه چیز را دست‌خوش تغییرات قرار می‌گیرد و آرام ساده‌لوحانه دوست دارد همه چیز را مثل سابق ببیند. اما هیچ چیز قرار نیست طبق میل پیش رود. چرخ گردون روزگاه اتفاقاتی بی‌بدیل و باورنکردنی در جلوی راه او قرار می‌دهد که گاه تحملش را به زوال می‌کشد اما این بین احساساتی پرماجرا او را درگیر می‌کند.

 

رمان تازیانه ی باران

رمان تازیانه ی باران

 

قسمتی از رمان:

ﺗﻮ زندگی ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ!

ﺍﯾﻨﻮ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ

ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﻡ،

ﺍﺻﻼً ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ، ﺍﻣﺎ ﺷﺪ…

ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ

ﻧﻤﯿﺸﻪ، ﺍﻣﺎ …

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ، ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻭﺟﻮﺩ

ندﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ اما ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ، ﺍﻭﻧﻢ ﻧﻪ ﯾﮑﯽ، ﻧﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ! ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺳﺮﻡ ﺁﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ!!!

ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ، ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺧﻢﮐﺮﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ!!

ﻭ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ، ﮐﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩ، ﮐﻪ حزین ﻫﻢ ﺑﻮد!

ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﮔﺬﺭ…

ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺳﭙﺮﯼ…

ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺯﯾﺎﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ،

ﺍﻣﺎ…

ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ دریافتم:

ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ!

میگویند گذشت زمان می تواند مرهمی باشد برای تک تک زخم هایی که جبر ناجوان مردانه ی روزگار بر دلت کاشته اما…

 

 

پیشنهاد می‌شود

رمان جانان‌ من باش | شکوفه فدیعمی 

رمان خون کور: بال‌های سقوط | میکایلا 

رمان ترانه دوری

رمان دنا کوه نیست

4.6/5 - (9 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 400 روز پیش

بازدید :6057 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

تازیانه ی باران

نویسنده

سلما دادگر

ژانر

عاشقانه

طراح

ستاره سیاه

تعداد صفحات

887

منبع

رمانکده

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 2 )


  1. Arta گفت:

    قشنگ بود خوشم اومد چندتا قسمتشو واقعا حرص خوردم و اشکم دراومد ولی در کل خوب بود و اینکه بعضی قسمتاش مشخص بود از چندتا رمان دیگه کپی شده….

  2. بهار گفت:

    رمان قشنگی بود بخونیدش…..بهاربانو

افزودن نظر