معرفینامه رمان تاریک و روشن: ارمغان یک برخورد، جاماندهای از نخستین نفس را به کالبد بازمیگرداند. تقلا بیثمر است! بصیرتی فرا انسانی مرز جنون و وهم را در هم میشکند و باورها را به سخره میگیرد. دستان کوتاه شده از دنیا به سمتش روی میآورند و مرد قصه را پایبند میکنند به این یاری! در تکاپو برای درک این دگردیسی، عشق جای خود را باز میکند و روحها در هم دمیده میشوند. نفخ صور دیگری در راه است... دانلود رمان تاریک و روشن قسمتی از رمان تاریک و روشن: صدای قدمهایی از ته راهرو آمد. حواسم به راهرو جمع کردم، تماماً چشم و گوش شد. بازم همونی رو که چند روز پیش دیدم رو دیدم؛ امّا اون که فوت کرد، چطور ممکنه؟! رو به حسام گفتم: - ...