معرفی رمان: رمان آخرین برگ پاییز _ قصه نیلوست؛ نیلو دختری که از کودکی دچار یک عشق اشتباه میشود. عاشق پسر لاغر و نحیف هووی مادرش؛ هوویی که نه تنها چشم دیدن او و مادرش را ندارد بلکه از کودکی تمام مغز پسرش سامی را علیه نیلو و مادرش شستشو داده بود. نیلو دیوانهوار عاشق بود و سامی هر روز پرکینهتر! عاقبت یک شب سامی با تلنگری که به قلبش میخورد بیدار میشود و قصه دلدادگی آنها شروع میشود اما با بد شدن حال مادر سامی این عشق در نطفه کشته میشود. نیلو عشق را در خود کنترل میکند و تصمیم میگیرد آرام باشد اما التهاب و تب تند سامی تازه شروع میشود. رمان آخرین برگ پاییز قسمتی از رمان: قدم میزنم و برای بار ...