خلاصه رمان: دانلود رمان سودای ضمیر روایتگر مریلا، خبرنگار موفق روزنامه «هاردون»، برای مصاحبه با مدیر شرکت «لیوتینا» مجبور میشه بار سفرش رو ببنده و به تگزاس بره. خوشحال از اینکه قراره با معروفترین آدم تگزاس ملاقات کنه؛ اما خبر نداره که این آدم معروف یک دیوانهست! درحالیکه به سمت اتاق کار رئیسش میدوید، به افراد سر راهش تنه میزد و با عذرخواهی سر به هوایانهای از کنار آنها رد میشد. ناگهان تلما از اتاقکش بیرون آمد و باعث شد که مریلای سر به هوا با او برخورد کند و تمام پروندههایشان با هم روی زمین بیفتد و قاطی شوند. مریلا سرش را بالا آورد و نگاهش میخکوب چشمان آبی تلما شد. تلما با دیدن مریلا با آن کت و دامن ...