معرفی رمان: رمان داو اول _ ساجده دانشجوی سال سوم مهندسی کامپیوتر است که همیشه زیر سایه خواهرهای زیباتر از خودش زندگی کرده است. او درصدد ازدواج، با یکی از همکلاسی‌هایش است که با افتادن در دام یک رسوایی، زندگی‌اش بیش از پیش دچار آشوب می‌شود. تلاش برای برگرداندن همه‌ چیز به حالت عادی، او را در مسیری پیش‌بینی نشده قرار می‌دهد.   رمان داو اول     قسمتی از رمان: به جوش کوچیک روی چونه‌م، داخل آینه دستشویی دانشکده، نگاه کردم و آروم فشارش دادم. اتفاقی نیفتاد؛ به نظر می‌رسید تا یک هفته‌ی دیگه هم این جوش قرمز رنگ از بین نمیره. در دستشویی باز شد و دو دختر سال پایینی که من از روی قیافه اون‌ها رو می‌شناختم، وارد شدند. یکی از اون‌ها گریه می‌کرد ...

  • داو اول
  • زهرا.ا.د
  • زهرا.د
  • تعداد صفحات : 664
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 54
ادامه و دانلود

مقدمه: مجموعه دلنوشته آزرده ضمیر _ دل در قفسش بی‌قراری می‌کند و سیاهی شب بر خانه حکومت. می‌دانی، تیرگی شب‌های پس از تو جور دگری‌ست! هر چه چراغ روشن می‌کنم، بر تاریکی‌اش فائق نمی‌آیم! راستش را بخواهی وحشت دارم، از این قیرگونی بی‌انتها! شاید در میان همین تیرگی‌ها، خنجر زهرآلود دلتنگی در سینه‌ام فرو می‌رود.   مجموعه دلنوشته آزرده ضمیر   قسمتی از دلنوشته: شب که می‌رسد، خورشید که غروب می‌کند، ماه که در میانه‌ی پارچه‌ی سیاه آسمان هویدا می‌شود، دستی از جنسِ داء، دور گردنم حلقه می‌گردد، و آنقدر گردنم را می‌فشارد تا طعم اکسیژن از خاطرم رخت می‌بندد؛ اما... اما همین‌که برای همیشه با این دنیای مملو از نبودن‌ها وداع می‌کنم، رهایم می‌سازد، و این جنگ هر شب ادامه دارد! نبودنت نمی‌کُشد مرا؛ تنها زجرکُشم می‌سازد! *** سیاهی شب دست دراز می‌کند، و یادواره‌های پیشین را از ...

  • مجموعه دلنوشته آزرده ضمیر
  • راحله خالقی
  • فائزه اکبری
  • تعداد صفحات : 22
  • عاشقانه
  • بازدید: 51
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان نقاش نقش _ او فوق‌العاده است! در هنگامه‌ی پستی و بلندای زندگی جوانی‌اش، او به جبران عشقی که بر دلش جوانه نمی‌زند، به سودای قدرتی پوشالین می‌رود. و قدرت، قرار است همیشه دست و پاگیر باشد، حتی آن زمان که او در منجلاب گرگانی درنده، دست یاری به سوی روباه نقاشی‌هایش می‌کشاند. او فریب می‌دهد، بی‌رحم می‌شود، دوست می‌دارد و در نقشِ نقاشِ نقش‌ها، او پرده می‌اندازد از نقش قلم‌مویش بر رازهایی که مُهرشان در لابه‌لای الماس‌هاست و بر مِهرهایی که گم می‌شوند لای گلوله‌های روباه‌ و گرگ‌صفتان. او شاید روزی ملکه‌‌ی جهنم خود شود و شاید هم هدفش همان باشد که روزی بتواند با خود تکرار کند، آیا به راستی "او فوق‌العاده‌است؟" رمان نقاش نقش قسمتی از رمان: انگشتانش در میانه‌ی راه ایستادند. برای ...

  • نقاش نقش
  • الیف شریفی
  • مائده شمس
  • جنایی / معمایی
  • بازدید: 368
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان چند کام حسرت _ مجازات می‌شوی؛ اما به کدامین گناه؟ حسرت می‌خوری؛ اما به کدامین آرزو؟ من گناهکار بودم؛ اما مجازات تو کمی زیادی برایم سنگین بود.   رمان چند کام حسرت   قسمتی از رمان: از جام بلند شدم و پوزخندی بهش زدم. به طرف آشپزخونه رفتم خدا رو شکر تنها خوبی این کارم، همینه که قهوه درست کردن رو با انواع قهوه‌سازها به خوبی یاد گرفتم. دوتا ماگ از داخل کابینت برداشتم. لعنتی چرا دوتاش هم‌رنگه حالا چطور تشخیص بدم؟ آهان! مال اون رو تو دست راستم، قهوه سالم هم برای خودم تو دست چپ. شیشه کوچیک حاوی دارو رو از تو لباسم بیرون اُوُردم. زیر چشمی یه نگاه به پسره انداختم چشم‌هاش رو بسته بود. مقدار زیادی از دارو رو ...

  • چند کام حسرت
  • اسماء نادری
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 207
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 1219
ادامه و دانلود

قلب جنگجوی خورشید🌞 جلد دوم کتاب دختر مهتاب🌙 ۵۳۲ صفحه ٫کاوردار ٫طلاکوب ٫لبه نارنجی ٫ آستربدرقه رنگی✨ همراه با ۷ تا هد🎁یه + ارسال رایگان + بسته‌بندی ویژه فقط تا 11 اسفندماه   جهت خرید به فزوشگاه مراجعه کنید کتاب قلب جنگجوی خورشید (جلد دوم دختر مهتاب)

  • قلب جنگجوی خورشید جلد دوم دختر مهتاب
  • سو لین تن
  • فانتزی / عاشقانه
  • بازدید: 720
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: رمان عملیات پر دردسر آتریسا یک دختر شیطون و مغرور، که سر دسته یک گروه پنج نفره تو دانشگاه هستش، آن ها دنبال کارهای هیجان انگیز و پر خطر هستن و معتقدن که با انجام این کارها به نحوی به مردم کمک می‌کنند.از قضا در یکی از عملیات هایشان...آیا دوست دارید که نتیجه اش را ببینید؟ که چه اتفاقی می افتد؟ پس تا آخر این رمان با ما همراه باشید. انگشت هام رو تو هم قفل کردم و صورتم رو به شمع ها نزدیک کردم چشم هایم رو بستم و از ته دلم آرزو کردم و بعد از چند ثانیه که در اون حالت بودم چشم هایم رو باز کردم، که چهار جفت چشم کنجکاو بهم خیره شده بودن.  حالا ...

  • رمان عملیات پر دردسر
  • سارینا بانو
  • ستاره سیاره
  • تعداد صفحات : 500
  • عاشقانه، طنز، پلیسی
  • بازدید: 1675
ادامه و دانلود

مقدمه: مجموعه دلنوشته های منع شده _ در کدام قصه نوشته شده‌ای...؟ که نه میبینمت... نه می‌خوانمت... نه توان خواستنت را دارم؟... من منع شده‌ام، در اوج رویایت!   مجموعه دلنوشته های منع شده   قسمتی از دلنوشته: احساساتت... نشان از چیست زیبای من؟ خطاب به من، رو به او می‌گویی: " دوستت دارم! " آه... نخواهم این نفس تنگی را، از سوز درد حرف‌هایت! *** هم‌زیست شدی... . معشوق گم‌شده در کردار من! چه کردی با دل من؟ که در دوریِ تو، آرام نماندم... . شکستم جام مجنون را... آری، شکستم! منِ عاشق چرا فرهاد کوهکن را شکستم؟! *** ناگفته‌هایم... تکرار نشدنی‌ست! گویی در انحنای جان، قلب بر کف داده‌ام. ناگفته‌هایم... دلنوشته ها آه‌شان دامانت را خواهد گرفت! گویی زین پس زندگی به کام‌مان تلخ خواهد شد؛ اما کجاست آن رهبر سرایی‌هایت؟ کجاست آن حس خوش بوی عید پیراهن بنفشت؟ *** تنهایی‌هایت... چه آشنا... ...

  • مجموعه دلنوشته های منع شده
  • ماه راد
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 22
  • عاشقانه
  • بازدید: 456
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان میسوفونیا (جلد سوم منحوس) _ در پس پردازش مغز از حقایقی که وجود دارند، مسائل طوری در ذهن ما پابرجا می‌شوند که هیچ نقطه انطباقی بر اصل خود ندارند. حالا که او بیشتر از یک نفر را درون خود جای داده، به ناچار با جاری شدن خون سمت اهداف آن اصوات حرکت می‌کند. میان همه‌ی رنجش‌هایی که سوزش دستانش به دور جان دوپایان تحمیلش می‌کنند، مغز به ناچار از پانسمان کردن جراحت حقیقتی که سال‌هاست بهبود یافته دست می‌کشد؛ حقیقت وجود مادر.   رمان میسوفونیا (جلد سوم منحوس)   دانلود جلد اول و جلد دوم دانلود رمان منحوس دانلود رمان روح مردگی (جلد دوم رمان منحوس)   قسمتی از رمان: با هر ضربه، تیزی اون نور سفید، شکاف جمجمه‌م رو بازتر می‌کرد. ضرباتی پشت سر هم که ...

  • میسوفونیا (جلد سوم منحوس)
  • مینو.م
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 773
  • فانتزی / ترسناک
  • بازدید: 607
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان سایه ی من _ قصه از جایی شروع میشه که مینا با عشق به تدریس وارد یک روستای دورافتاده و به محض ورود، توی خونه فعالیت های ماورایی شکل میگیره... در این بین، اون به خاطر تصمیمش برای استقلال و شجاعت بیشتر به جای ترک خونه، تصمیم به تماس با صاحب خونه میگیره تا با کمک اونا بتونه مشکل و حل، و به زندگیش توی روستا ادامه بده... اما ورود صاحب های واقعی خونه فقط اوضاع رو بدتر و رازهای بیشتری رو فاش می‌کنه...   رمان سایه ی من   قسمتی از رمان: دو ساعت از وقتی که حرکت کرده بودم می‌گذشت. دیگه از جاده‌ی شلوغ خبری نبود، حالا دیگه تنها چیزی که‌‌ می‌دیدم درخت‌های دو طرف جاده‌ی خلوت و آسفالت و جنگل‌های ...

  • سایه‌ی من
  • زهرا باقری
  • فائزه اکبری
  • تعداد صفحات : 844
  • ترسناک / معمایی
  • بازدید: 3741
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : رمان معجزه ستودنی راجب یه پسر مجرد که کلا با ازدواج مخالفه و میخواد از ایران بره که با یه دختر تصادف میونه و اون حافظه اشو از دست میده…. پسره چون میخواد به مشکل نخوره نمیزاره بره پیش پلیس و نگهش میداره تا حافظه اش برگرده.بالاخره میای بیرون دیگه. من که میدونم یک ساعته باز رفتی جلو آیینه رو دماغ خوشگلت زوم کردی.جیغ بنفشی کشیدم و به سرعت به طرف در رفتم و قفلش رو باز کردم خودم رو آماده کردم تا چند تا الفاظ رکیک که از فرانک یاد گرفته بودم رو بارش کنم. که با دیدن جای خالیش بادم خوابید و خواستم به اتاق برگردم که صدای مامان متوقفم کرد: رمان معجزه ستودنی   - مهرانا بیا پایین ...

  • رمان معجزه ستودنی
  • مریم نامنی
  • ستاره سیاره
  • تعداد صفحات : 500
  • عاشقانه
  • بازدید: 2968
ادامه و دانلود