رمان تو پاییز زندگی کن ⭐️

معرفی رمان:

رمان تو پاییز زندگی کن _ این رمان روایتگر زندگی دختر مرفهی به اسم پاییز است که با پسری به نام فرهود قرار ازدواج گذاشته. با تمام مخالفت‌های خانواده‌اش این دو باهم ازدواج می‌کنند تا اینکه با اتفاقی زندگی هر دو نفر دگرگون می‌شود…

 

رمان تو پاییز زندگی کن

رمان تو پاییز زندگی کن

 

قسمتی از رمان:

زیر لب غر می‌زنم.
-باشه فرهود خان، بازم بدقولی، حالا بیا دارم برات!
از پشت دسته گل رو روبروی صورتم میگیری و میدونی باز از بدقولیت ناراحتم.
-عفو بفرمایید بانو!
با لبخند بر می‌گردم سمتت، آخه مگه میشه از تو ناراحت شد!
-علیک سلام، بازم بدقولی!
آروم با نوک انگشتت میزنی به بینیم.
-می‌دونی که درگیرم چشم آهوی پاییزی، رمان عاشقانه همین ‌یه ساعت هم برا دیدنت کلی منت می‌کشم بانو!
پشت چشم نازک می‌کنم.
-منت میزنی!
می‌خندی، چال گونه‌ات بهم چشمک می‌زنه و شیطونه میگه بپرم گازت بگیرماااا!
می‌فهمی، عقب عقب میری و انگشت ‌اشاره‌اتو جلو چشمام تکون میدی.
-آی‌ای‌ای، شیطونی نداریما!
لبمو کج می‌کنم و دسته گل رو تو هوا تکون میدم.
-مگه با تو میشه شیطونی کرد، خشک!
باز میخندی و دست به بغل میگی:
-همه چیز درست میشه!
چشمک می‌زنم.
-کی؟
نزدیک میشی…
-پس فردا بابام برمیگرده!
تقریبا جیغ میزنم.
-شوخی میکنی؟
سرتو به چپ و راست تکون میدی.
-اصلا!
دوباره جیغ می‌زنم.
-وای فرهود، وای وای وای!
با خنده کف دستتو جلو دهنمو میگیری.
-هیش، دختر، آروم باش، آبرومون رفت!
زیر چشمی ‌نگاهی به اطراف می‌ندازم و چیزی نیست که عزیزم، فقط چند نفر با خنده نگام کردن، حتما با خودشون میگن دختره دیونست، خب هستم دیگه جانم، دیوونه‌ی توام، دیوونه‌ی اخلاقت، خوبی‌هات، مهربونی‌هات! پایه‌ی دیوونگی‌هامی ‌و چی از ‌این بهتر!
با چشم به ماشین ‌اشاره میکنی.
-بریم، باید چند تا سفارش هم برسونم.

 

پیشنهاد می‌شود

دانلود رمان خیزش دادگر

دانلود رمان خانه‌ی من قلب توست

رمان راغ | نگار نظری

 رمان آشوب شعله‌ها | روناهی بازگیر

کتاب ال آی ⭐️

1/5 - (1 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 510 روز پیش

بازدید :1424 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

تو پاییز زندگی کن

نویسنده

ا.اصغرزاده

ژانر

عاشقانه / معمایی

طراح

فاخته

تعداد صفحات

351

منبع

یک رمان

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



افزودن نظر