دانلود رمان جانم میرود

دانلود رمان جانم میرود

 

دانلود رمان جانم میرود

خلاصه :

مهیا به دلیل دوستی با نازنین به راهی کشیده می شود که در شان خودش و پدرِ جانبازش نیست با زخمی شدن شهاب پسر نظامی و مسجدی برای دفاع از مهیا و آشنایی با خانواده مهدوی زندگی مهیا دگرگون می شود…

 

پیشنهاد می شود

دانلود رمان مردی حکم می دهد اختصاصی یک رمان

 

قسمتی از متن رمان :

رژ لب قرمز را بر لبانش کشید و نگاه دوباره ای به تصویر خود در آیینه انداخت با احساس زیبایی چند برابر خود لبخندی زد شال مشکی را سرش کرد و چتری هایش را مرتب کرد با شنیدن صدای در اتاق خودش را برای یک جروبحث دوباره با مادرش آماده کرد زود کیفش را برداشت و به طرف در خروجی خانه رفت مهلا خانم نگاهی به دخترکش کرد

ــــ کجا میری مهیا
ـــ بیرون
ـــ گفتم کجا
مهیا کتونی هایش پا کرد نگاهی به مادرش انداخت
ـــ گفتم کہ بیرون
مهلا خانم تا خواست با او بحثی کند با شنیدن صدای سرفه هاے همسرش بیخیال شد

مهیا هم از فرصت استفاده کرد و از پله ها تند تند پایین آمد
در خانه را بست که با دیدن پسر همسایه ای بالایی
نگاهی به آن انداخت

پسر سبزه ای که همیشه دکمه اخر پیراهنش بسته است و ریشو هم هست نمیدانست

چرا اصلا احساس خوبی به این پسره ندارد با عبور ماشین پسر همسایه از کنارش به خودش آمد.

به سرکوچه نگاهے انداخت با دیدن نازی و زهرا دستی برایشان تکان داد و سریع به سمتشان رفت

نازی ــ به به مهیا خانوم چطولے عسیسم

مهیا یکی زد تو سر نازی

ـــ اینجوری حرف نزن بدم میاد

با زهرا هم سلام و احوالپرسی کرد
زهراتو اکیپ سه نفره اشان ساکترین بود و نازی هم شیطون تر و شرتر
ــــ خب دخترا برنامه چیه کجا بریم ??

زهرا موهای طلایشو که از روسری بیرون انداخته بود را مرتب کرد و گفت
ــــ فردا تولد مامان جونمه میخوام برم براش چادر نماز بگیرم

تا مهیا خواست تبریک بگه نازی شروع کرد به خندیدن
ــــ اخه دختره دیوونه چادر نماز هم شد کادو چقد بی سلیقه ای
زهرا ناراحت ازش رو گرفت مهیا اخمی به نازی کرد و دستش را روی شانه ی زهرا گذاشت

ـــ اتفاقا خیلی هم قشنگه بیا بریم همین مغازه ها یی که پیش مسجد هستن اونجا پیدا میشه

 

لینک دانلود رمان حذف شد

پیشنهاد می شود

رمان قانون ساعت شنی |بهاربهادری کاربر انجمن یک رمان

 

4.2/5 - (5 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 2153 روز پیش

بازدید :10199 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان : جانم میرود

نویسنده

نویسنده : فاطمه امیرے

ژانر

ژانر: عاشقانه ، مذهبی

طراح

طراح : هکرقلب

تعداد صفحات

تعداد صفحات : 689



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 19 )


  1. اسما گفت:

    سلام رمان بدی نبود اما چندتا جای ایراد داشت
    اول اینکه چیزی که به شدت تو ذوق میزد ضعیف بودن بیش از حد مهیا بود … تمام مدت این دختر یا بیمارستان بود یا تو خونه اب قند میدادن دستش یا سرم بهش وصل میشد یا دائم در حال گریه و عجز و ناله بود…مثلا اونشب که شهاب رفت که زهرارو بیاره دیگه اون همه گریه و اینا نداشت که!!دوم اینکه پایان داستان اصلا پایان نبود ، حس میکردی وسط همه چی یهو مهر پایان زدن انگار که ناقصه!هی چندبار نگاه کردم شاید من اشتباه دیدم اخزش نبوده…ولی موضوعی بود که میشد خیلی بهتر روش کار کرد خسته نباشید

  2. فاطمه امیری گفت:

    سلام دوست عزیز،ممنون که وقت گذاشتید و رمان رو خوندید،ضعیف بودن مهیا جز مهمی از داستان بود که در جلد دوم متوجه منظورم میشید،رمان پایانی نداره بلکه جز دوم هم داره

  3. فاطمه گفت:

    رمان عالی هستش عالی فقط ای کاش بد تموم نشه
    من تو سروش میخونم واقعا دست مریزاد فقط یه سوال حداقل جزوی از رمان واقعی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  4. م.م.ص گفت:

    سلام.بنده اجازه تایپ و انتشار این رمان رو در کانال تلگرامیم دارم؟!

  5. ریحان گفت:

    سلام ممنونم واقعارمان فوق العاده ای بود.فقط من خیلی دنبال جلددومش گشتم اماپیدانکردم اسم جلددوم رمان چیه؟؟؟اصلاجلددوم نوشته شده؟؟؟؟

  6. ریحان گفت:

    سلام مننو واقعا رمان فوق العاده ای بود.فقط من هرچی گشتم جلددوم رمان رونتونستم پیداکنم!!!اسم جلددوم رمان چیه؟؟؟اصلانوشته شده یانه؟؟؟من بی صبرانه منتطرجلدوم رمان زیباتون هستم

  7. آتنا گفت:

    سلام خانم امیری. ممنون از رمان زیبا تون.آیا این رمان جلد دوم داره؟اگه داره کی تو سایت گذاشته میشه؟ ممنون میشم اگه جواب بدین.به شدت منتظر جلد دوم این رمان زیبا هستیم.با تشکر.

  8. آرسنات گفت:

    از خانم امیری صمیمانه تشکر میکنم اما ذکر مکان ها بهتر است با مطالعه بیشتر باشد مثلا علی بن مهزیار امامزاده نیست بلکه از محدثین می باشد پل کارون دو طرفش رود است ودرختی وجود ندارد معراج شهدای اهواز که بیرون شهر تقریبا قرار دارد این مکان گلزار شهدا نیست؟که در رمان ذکر شده بازهم سپاس

  9. .... گفت:

    سلام خانم امیری عزیز .خیلی ممنون از رمان زیباتون خیلی داستانش جالب بود
    میخواستم بدونم جلد دوم این رمان نوشته شده یانه؟؟؟
    از شما کمال تشکر رادارم بخاطر این رمان زیبا

  10. 00 گفت:

    سلام خانم امیری واقغا رمان زیبایی بود من این رمان رو ۳ بار خوندم و به همه ی دوستام معرفی کردم
    فقط چرا جلد دوم نداره؟؟ من بی صبرانه منتظرم. ممنون.

  11. Z.m گفت:

    سلا رمان عالی بود من هر چقدر میخونم خسته نمیشم ممنون بابت این رمان
    لطفا اگر جلد دوم هست خبر بدید😍✨

  12. نویسنده گفت:

    سلام . جلد دوم رمان رو هر چی می گردم پیدا نمی کنم میشه راهنمایی کنید؟

  13. نویسنده گفت:

    سلام رمان عالی بوده فقط جلد دوم داره؟
    اپه داره میشه بگید؟

  14. نویسنده گفت:

    سلام میشه بگید باید فصل یا جلد دومشو از کجا گیر بیارم یا کجا تو کدوم سایت قرارش میدین؟

  15. ...... گفت:

    سلام ببخشید جلد دومش رو از کجا بخونیم؟
    خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی این رمان عالی هست

  16. yeganeh گفت:

    جلد دومش کجاستتتتتتتتتتتتتتتت
    بدینشششششششششششششش

  17. نویسنده گفت:

    سلام وقت بخیر
    این رمان فروشی هستش ؟
    من تو سایت رایگان پیدا کردم و خوندم .
    نویسنده ، این رمان رو رایگان قرار دادند ؟
    پیشاپیش ممنون از پاسخ گوییتون🌹

افزودن نظر