خلاصه رمان : دانلود رمان الزام به ماهتاب گاهی آدمی اجبار به کاری می‌شود.و گاهی اجبار به آدمی.گاهی این اجبارها شیرین و گاهی تلخ است.و گاهی این اجبارها جوری به دل می‌نشیند که دیگر دلت نمی‌خواهد از دل خارجش کنی.تا اجباری نباشد، کینه‌ای به‌وجود نمی‌آید.تا کینه‌ای نباشید، عشقی به‌وجود نمی‌آید.ممکن است فردا روزی، عاشق کسی بشوی که از او کینه به دل داری.پس ببین و بدان عشق ناگهانی ست. با آسانسور کوچکی که آنجا بود به طبقه‌ی دوم رفتیم. جلوی واحد یازده ایستادیم؛ پدر زنگ را فشرد. بعد از چند ثانیه در باز شد، پسری ده ساله و بور جلوی در حاضر شد. با چشم‌های قهوه‌ای و مژه‌هایی درشت ما را نظاره می‌کرد. لبخندی به اندازه‌ی صورتش زد.  سلام، خیلی خوش آمدین؛ بفرمایید. پدر ...

معرفی رمان: دانلود رمان پسرک بی رنگ و رخ _ به اقتضای سرنوشتی موروثی، روح سفید یک مرد در کالبد سیمین خود به اسارت کشیده شده و دلش در مسیر عشقی محال پا گذاشته است. حال یک فقدان در تقدیری آشنا، راه را برای هم‌دلی هموار می‌کند اما نحوستی کاذب و زمزمه‌هایی واگرا، اختفایی برای عشق در نهان‌ها رقم می‌زند.   دانلود رمان پسرک بی رنگ و رخ   قسمتی از رمان: دانلود رمان عاشقانه پسرک بی رنگ و رخ _ آدرین ابروهایش را درهم می‌کشد، چیزی که در مغزش رژه می‌رود را باید به زبان بیاورد، در غیراین‌صورت محال است بتواند آرام بگیرد. - ببین باران، بذار یه چیزی رو بهت بگم، این کار من نیست. درسته شوخی‌های بچگونه با شما کردیم، ولی اون نقشه‌ی من ...

معرفی رمان: دانلود رمان قلب خونین شیطان _ مرز بین عشق و نفرت باریک است و عشق می‌تواند نفرت را از قلب سیاهی بزداید. شیطانی دلشکسته از خیانت انسان به او و عشقی نافرجام، سوگند عذاب دادن فرزندان آدم را می‌خورد. چیزی قلب شکسته‌اش را بهبود نمی‌بخشد و سایه‌ی انتقام زندگی‌ و سرزمینش را در برمی‌گیرد. غافل از سرنوشتی که تقدیر برایش رقم زده و قلب خفته‌ای که هنوز در سینه‌اش می‌تپد، می‌کوشد تاوان گناهی ناکرده را از دختری به شباهت عشق نافرجامش بگیرد. روزنه‌ی روشنایی طغیان به پا می‌کند. طغیان فرمانبران سرزمین تاریکی که فاجعه می‌آفریند و سرانجام جدال عشق یا نفرت، همیشه مبهم است.   دانلود رمان قلب خونین شیطان     قسمتی از رمان: دانلود رمان قلب خونین شیطان _ دیوید به قصد در آغوش کشیدن راشل ...

مقدمه: دانلود مجموعه اشعار بانوی اردیبهشتی _ کم‌کمک خواهد رسید، فصل زیبای بهار خوش به حال روزگار.​ بانوی اردیبهشت، آفتاب بی‌غروب باش! در این سرزمین خفته خورشیدی پر نور باش! در این لاله‌زار، لاله‌ای خوش‌رو باش! آری بانوی اردیبهشت... می‌دانم که در گیتی؛ فقط نام تو را باید نوشت... .   دانلود مجموعه اشعار بانوی اردیبهشتی   قسمتی از مجموعه: دانلود مجموعه اشعار بانوی اردیبهشتی _ عشق یعنی: بانوی اردیبهشت، پرواز در کوچه‌های سرنوشت. عشق یعنی: نغمه‌ی گنجشکان آسمان که آوای‌شان پر شده در کهکشان. عشق یعنی: هستی بانوی بهشت که می‌دانم بهترین اشعار را خواهد نوشت! *** ای‌ زاده‌ی خاک بهشت بیا در ماه‌ اردیبهشت تا مردمان باور‌ کنند، نوروزی نیست بی‌بانوی اردیبهشت. *** پر می‌زند دلم از برای هوای بهشتی ماهی که «اردیبهشت» حک شده بر آسمان آبی‌اش می‌پیچد در هوا بوی خاک باران خورده‌اش. به راستی هوای خوش اردیبهشت می‌سازد، نیمی از زندگی را... . *** من می‌دانم؛ که در این نزدیکی‌ست دختر ...

خلاصه رمان: دانلود رمان نگاه آلوده به عشق _ عماد عاشق و دلباخته دختری میشه و بعنوان محافظ مخفی به او نزدیک میشه تا دورتادور کنارش باشه ولی بعد می‌فهمه برادر ناتنی‌اش قصد داره ازش انتقام بگیره اونم از طریق مردی که…   دانلود رمان نگاه آلوده به عشق   قسمتی از رمان: _مادر مواظب باش. از پیاده رو برو. وای ماهور سریع بری. خیلی مراقب باشی. _عه خاتون، توروخدا بس کن. این‌جوری که تو دلواپسی، استرسم بیشتر میشه. در خونه رو برام باز کرد. نگاهش رو پشت سرش چرخوند، وقتی دید هنوز نگهبان در حواسش نیست. آروم زمزمه کرد: _میگی چیکار کنم؟! دست خودم نیست. از یکطرف دلم می‌جوشه آقا یکدفعه سر برسه، تو رو ببینه داری تنهایی میری. روزگار همه مون رو سیاه کنه. فقط سریع برو ...

معرفی رمان: دانلود رمان مارول _ تا به حال حس کردید که شاید متعلق به این دنیا نیستید؟ مثلاً طوری که هرگز بی‌رحمی انسان‌ها و آن چرک بد رنگی که روی شهر مثل یک سطل پر از لجن ریخته را درک نکنید؟ مارول، رمانی‌ست روایت‌گر انسان‌هایی‌ست که دست و پنجه نرم کردن با اتفافات روتین برایشان خیلی پیش پا افتاده و ساده است! آن‌ها در زمان سفر می‌کنند و از بعدی به بعد دیگر می‌جهند. بعد از ورود به دنیای غیرواقعی، آن‌ها باید سراسر دنیا را برای یافتن معجزه‌گرها زیر پا می‌گذاشتند و این تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسید اما نه برای اشخاصی با قدرت‌های انسان‌های آن بعد از جهان! موفقیت، دور نیست، سرانجام آرامش پس گرفته می‌شود یا نه در هاله‌ای از ابهام ...

خلاصه رمان: دانلود رمان دروغ شیرین آناهید زند دانشجوی پزشکی است او که سالها عاشقانه پسر عمه خود کاوه را دوست داشته فقط به خاطر یک شوخی که از طرف دوست صمیمی خود با کاوه انجام میدهد کاوه او را ترک میکند و با همان دختری که او را به انجام این شوخی تحریک کرده بود ازدواج میکند. آناهید افسرده شده محل کار خود را عوض میکند تا دیگر با کاوه برخورد نداشته باشد . آناهید در آنجا با آرتام مهرزاد دکتر متخصص قلب اشنا میشود . آرتام که بسیار زیباست و موقعیت خوبی دارد وقتی کارهای آناهید را میبیند بخاطر اینکه به آناهید کمک کند ماشینو پارک کردم. دوست ندارم پیاده شم. فضای تاریک و سکوت پارکینگ بهم آرامش میده. چه روز مزخرفی ...

خلاصه رمان: دانلود رمان عشق آمازونی جلد دوم _ جلد دوم رمان عشق آمازونی، در ادامه ماجراهای طنز یزدان و هانا است و اما با حضور شخصیت های جدید که هر کدوم یه طنزی رو رقم می زنن. دلارام عشق یزدان و هانا که عجیب با یزدان سر لج افتاده… دریا دختری دیوونه تر از هانا، که دوست داره زود شوهر کنه و نیمه گمشده اش رو پیدا کنه، ولی از بخت بد روزگار، هر بار یه ضد حال می خوره!   دانلود رمان عشق آمازونی جلد دوم   قسمتی از رمان: - یعنی الان واقعا قراره هانا تو فیلم بازی کنه؟ روشنک یه لحظه نگاهش رو از گوشی برداشت و یه چیپس انداخت تو دهنش و گفت: - آره نقش اول رو بهش دادن. - احتمالا نقش اوله ...

معرفی رمان: دانلود رمان ماهی که در شب تاریک درخشید _ چیزی از پا گذاشتن دختر کوچولوی معصوم به آن خانه نقلی و پرمحبت نگذشته بود که سر و کله انسان دیوصفتی پیدا شد و خورشید را از آسمانشان دزدید.‌ آرزوهای آزیتا غروب کرد و ناامیدی دنیایش را در بر گرفت. مدت‌ها از آن اتفاق می‌گذشت. درست در بیست و پنجمین سالگرد مرگ رویاهای دخترانه‌اش، تصمیم گرفت که با یک هدف بزرگ، وارد عمارت کوروش شود. او می‌خواست ماهی شود و میان ناامیدی‌ها در تابان‌ترین شکل خود بدرخشد و امید را فریاد بزند.   دانلود رمان ماهی که در شب تاریک درخشید   قسمتی از رمان: دانلود رمان ماهی که در شب تاریک درخشید _ اما من می‌خوام يه گرگ بشم سهراب می‌دونی چرا؟ چون شیرها ادعا ...

خلاصه رمان: دانلود رمان عشق آمازونی جلد اول _ هانا یه دختر شر و شیطون، نترس، ماجراجو و دیوونه، نه از اون دیوونه های معمولیا، خیلی خیلی دیوونه! با دوستش روشنک می‌خوان که برن آمازون، آرزوشونه، و اینم یکی از همون دیوونگیاست… برنامه یه سفر برزیل رو می چینن که به بهونه اش برن آمازون، اما شانس همیشه با هانا یار نیست و روشنک نمی تونه باهاش بره، اما هستیار نامزد روشنک، یه همسفر اجباری جور می کنه، همسفری که اهل سینما و هنره و از قضا، چند وقتیه وضع کار و بارش خوب نیست… همسفر اجباری هاناهم دیوونست، ولی جنس دیوونگی هاش فرق داره… یه دیوونه ترسو!   دانلود رمان عشق آمازونی جلد اول   قسمتی از رمان:  با درد عجیبی که توی کتفم پیچید، آخ جان ...