دانلود رمان تاوان خواهم داد اما با عشق

دانلود رمان تاوان خواهم داد اما با عشق

 

دانلود رمان تاوان خواهم داد اما با عشق

 

مقدمه:

دانلود رمان تاوان خواهم داد اما با عشق اگر آسمان چشمان من امشب اشک‌باران است خیالی نیست! اگر فاصله ی بین من و تو به وسعت روزگاران است خیالی نیست! مرا همین بس، که عشقت در چهارچوب ویران وجودم پنهان است… “آذرخشِ آسمانم” باش (عارفه کشیر)

 

پیشنهاد می شود

دانلود رمان رز سرخ

 

قسمتی از رمان :

نگاهِ غمگینم را به سربازِ اخمو دوختم.
-فقط پنج دقیقه وقت دارید خانم.
تند‌تند سرم را تکان دادم و وارد اتاق ملاقات شدم.
همین که سرم را بلند کردم با اُسطوره‌ی زندگی‌ام مواجه شدم.
چقدر پیر و شکسته شده بود!
نتوانستم بغضم را حفظ کنم. با گریه به آغوشِ امنش هجوم بردم و سرم را در سینه‌ی مردانه‌اش فشردم.
-بابا؟
-جانِ بابا؟
وای خدا! وای که بغض صدایش دیوانه‌ام کرد.
سرم را بیشتر در سینه‌اش فشردم و او سرم را بوسید.
-بابا من نمی‌ذارم. حتی اگه خودم بمیرم نمی‌ذارم اتفاقی برات بی‌افته.

سرم را بلند کردم و به صورت شکسته‌اش نگاه کردم.
عاشق موهای یک‌دست سفیدش بودم.
به اجزای صورتش نگاه کردم. باز بغض به گلویم چنگ انداخت. هرگز نمی‌گذاشتم چنین اتفاقی بیفتد. حتی اگر جانِ خودم را هم بِستانند، نمی‌گذارم پدرم را نابود کنند.
لبخند غمگینش، غم‌زده‌ام کرد.
-قربونِ دختر بابا برم که انقدر به فکرمه.
با گریه پوزخند زدم.
باور حرف‌هایم برای قهرمان زندگی‌ام غیر ممکن بود!
-باور نمی‌کنی نه؟ ولی باور کن که اگه باور کنی بهتره. من نمی‌ذارم اتفاقی برای بابام بی‌افته.
این‌بار اشکش چکید و من شکستم از دیدن اشک پدرم.
خورد شدم! ویران شدم! اسطوره‌ی زندگی‌ام اشک می‌ریخت؟
وای بر من! وای!
عمیق نگاهم می‌کرد. جوری که انگار برای آخرین بار است که گل سر سبدِ خانه‌اش را می‌بیند!
-چادر به صورت معصومت خیلی میاد بابا جان!

 

پیشنهاد می شود

 رمان دختر بی گناه | Elnaz20 کاربر انجمن یک رمان

 

لینک های دانلود پاک شده است

4.1/5 - (7 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 2115 روز پیش

بازدید :7690 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان : تاوان خواهم داد اما با عشق

نویسنده

نویسنده : مریم پور محمد

ژانر

ژانر: عاشقانه

طراح

طراح : حسنا(هکرقلب)

تعداد صفحات

تعداد صفحات : 492



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 4 )


  1. عسل گفت:

    تبریک به نویسنده عزیز…
    فوق العاده بود …خیلی دوسش داشتم … هر چند پایه همه رمانای معاصر ایرانی یه چیز با شخصیت های مشابه و داستان های مشابه تر اما چیزی که در رمان شما برای من جذاب بود موضوع تکراریش نبود بلکه شخصیت پردازی و شیوایی قلمش بود که خیلی به دلم نشست..
    ازتون خواهش میکنم شما که توانایی نوشتن دارید روی یه موضوع جدید و شخصیت های جدید مانور بدید…حتما موفق خواهید شد.
    به امید موفقیت روز افزون برای نویسنده عزیز… یا علی.

  2. MAH گفت:

    بسیار عالی بود…به خصوص طنز هایی که به کار برده بودین

  3. دلـــارام گفت:

    خیلی قشنگ بود …. عالی بود لذت بردم از مطالعش خداقوت خسته نباشید

  4. پژواک گفت:

    سرسری از روی اعدام یا انتقام کپی کرده

افزودن نظر