معرفی رمان:
دانلود رمان اصیل و خونخوار جلد دوم _ همیشه در تنگنای یک خاموشی مطلق، روشنایی عمیقی هم وجود دارد؛ اما گاهی داشتنِ این روشنایی زیبا، تاوان هم دارد. همانطور که یک چیز خوب، بدی هم دارد!
جنگ تمام شده است؛ ولی همچنان دشمنان باقی ماندهاند. خونها ریخته شدهاند؛ ولی هنوز هم خونها برای ریختهشدن فراوانند. و زندگی برای یک روح مرده، باز هم میتواند معنای زندگی داشته باشد!
و اما این بار و در این داستان، شیطان دیگر کیست؟! شیطان اهریمن و هیولای خونخوار، کیست؟
رمان اصیل و خونخوار جلد دوم
لینک دانلود جلد اول رمان
قسمتی از رمان:
یک روز خستهکننده و سخت دیگه!
وارد خونه شدم و در رو محکم بستم. کتونیهای مشکیرنگم رو از پاهام درآوردم و بدون اینکه اونها رو داخل جاکفشی طلاییرنگ کوچیک و چوبیه گوشهی در بذارم، همونجا رهاشون کردم و پا به آپارتمان هشتادوهفتمتریم گذاشتم.
شال نخی کرمرنگم رو درآوردم، کش موهای کوتاه طلاییم رو باز کردم و همونطور که اونها رو، رو اُپن سرامیکشدهی آشپزخونهی نقلیم مینداختم، بهسمت یخچال رفتم. با نگاه کردن به داخل یخچال، با خودم گفتم:
– یه خرید اساسی واجبه!
و در رو بستم.
چشمم به کوهی از ظرفهای کثیف داخل سینک ظرفشویی که از سهروز پیش بود افتاد و آه از نهادم بلند شد.
– عالیه!
این رو زیرلبی غریدم و همونطور که از آشپزخونه بیرون میرفتم، به کش و شال روی رو اپن چنگ انداختم، اونها رو گرفتم و بهسمت تنها اتاق خونهم حرکت کردم.
زمانی که در رو هل دادم و خواستم داخل بشم، حرکت چیزی رو کنار در ورودی، بین سایهای که تلویزیون روبهروی اونجا انداخته بود، حس کردم. برگشتم و نگاه سرسریای انداختم؛ اما درست وقتی که چشمهام روی اون نقطه ثابت شد، چیزی بهسرعت نور از اونجا گذشت و غیب شد!
پیشنهاد میشود
رمان نور در تاریکی عشق | زهرا زارعی
رمان به قیمت جانم | فاطمه توکلیان
واقعا رمان زیبایی بود هم فصل اولش هم فصل دومش