معرفی رمان:
دانلود رمان در پس افسانه‌ها _ با پدیدار شدن ماه و غلبه‌ی تاریکی هولناک شب، در یک لحظه، با یک چشم بر هم زدن و یک پیچیدگی، حقایقی در بُعد دیگری از جهان برای وانیا آشکار میشود. دریچه‌ای که به روی عجایب گشوده شده، او را به سمت سرنوشت پرتاب می‌کند. در پستوهای زندگی، این‌بار افسانه‌ها رنگ واقعیت می‌گیرند و وانیا در دنیایی وراء تصورات ملکه‌ی افسانه‌ها میشود.
دانلود رمان در پس افسانه‌ها
قسمتی از رمان:
تاریکی و سیاهی از وحشتناک‌ترین خاطرات زندگی منه که با تک‌تک لحظه‌های من عجین شده. همیشه و هرجا تو بدترین لحظه‌های زندگی‌م حضور داشته و داره؛ اما دیگه وقتشه که ریشه‌کن بشه.
با یه جیغ وحشتناک از خواب پریدم. دوباره نفسم گرفته بود، هی سرفه می‌کردم. رنگم پریده بود و تموم بدنم داشت می‌لرزید. همون‌طور نفس‌نفس می‌زدم و تلاش می‌کردم بتونم نفس بکشم که در باز شد و مامان رو دیدم که با دیدن حال من به‌سرعت پیشم اومد. از کِشو سه تا از قرص‌هام رو برداشت. یکی برای تنظیم کردن ضربان قلبم و دو تا هم برای آروم کردن اعصابم و جلوگیری از حمله‌های عصبی.
مامان: وانی دخترم خوبی دوباره کابوس رمان عاشقانه دیدی عزیزم؟
– بله… مامان خوبم نگران… من نباشید من خو… بم چیز مهمی نیست بازم… کابوس بود.
مامان: دخترم چی دیدی که انقدر حالت رو خراب کرده؟
با یادآوری اون کابوس وحشتناک به خودم لرزیدم. هنوز آثار حمله‌ی عصبی تو وجودم بود و حالم بد بود. این سردردم که داشت می‌کشتم!
– بی‌خیال مهم نیست.
پیشنهاد میشود
رمان افسون سیصد ساله | آیدا فراهانی
دانلود رمان حس مبهم (جلد دوم رمان گرگ سیاه)
مبارکه بیتا جان💜💕
عالی بود!
خسته نباشی بیتا بانو💚🌻
عالیی
مرسی عزیزم لطف داری💚🌹
بالاخره اولین کارمم رو سایت رفت خیلی خوشحالم💐
خیلی ممنون لطف دارید 🌺⚘
آفرین بیتا جان ، تبریک میگم
بسیار جذاب و دوست داشتنی بیتا جان، خسته نباشی
سلام عزیزم ممنونم بابت رمان خوبت ولی گلم میدونم که میخواستی از رمان وانیا ملکه خواب ها ایده بگیری و خیلی هم فرق دادی ولی ای کاش اسم هاشون رو عوض میکردی تا درکش بهتر باشه بازم ممنونم خسته نباشی 🌸💖
سلام گلم خسته نباشی
زیبا بود تبریک میگم انشالله کاراهای بیشتری ازت تو سایت های مختلف ببینم .
من خودم رمان های خیلی زیادس خوندم تو ژانر های مختلف…رمانت به دل نشست گلم
خودم هم دارم یه رمان مینویسم ۲۱۱۷ صفحه کل رمانم بشه به احتمال زیاد…
یه کپی ناشیانه و بسیار ضعیف از وانیا ملکه خواب ها
سلام خیلی خوبه
یه کوچولو طولانی بود یه ذره زودتر پیش میرفت بهتر بود . ولی با اینکه خیلی شباهت با وانیا ملکه خوابها داشت وحتی اسماش اما من بازم از خوندنش راضیم چون از شخصیت اول خیلی خوشم اومد بهترین نوع کاراکتر واسه اینجور رومانها به نظرم بود
زیبا بود تبریک به نویسنده این رمان موفق باشید بیتاجان
رمان خیلی قشنگی بود
عالی بود
خسته نباشی عزیزم
انشاالله رمان های زیبایی با دستان پرتوانت خلق کنی وبنویسی
بسیار زیبا
خسته نباشید 🌹
نفس جان عزیزم اسم رمانت چیه و چه ژانری داره؟؟
عااالی عاااالیییییییییی❤❤❤خیلیییی قشنگ بووود قلمت سبز🌱💙
سلام ممنون از همگی خوشحالم لذت بردید
اولا رمان من اصلا کپی نبود تشابه اسنیه اما من برای خلق ماجرا واقعا زحمت کشیدم با وجود این که اولین کارم بود
بله طولانی شد قرار نبود انقدر بشه اما ماجرا یه زنجیره ادامه دار بود که خیلی شد.
از حمایت تک تک شما ممنونم امیدوارم کارای بعدیم رو بیشتر بپسندید
کار بعدیمم درحال تایپه درواقع ۲تا کار دارم که به امید خدا یا تا اواخر ۱۴۰۱ یا اوایل ۱۴۰۲ رو سایت میران امیدوارم بهتر شده باشن و لذت ببرید
شمام موفق باشید امیدوارم کارتون به خوبی پیش بره جانا و رمانتونم مثل سخن گفتنتون عالی باشه
قلمتون مانا