دانلود رمان زمین گیر ⭐️

خلاصه رمان :

دانلود رمان در مورد پسری به اسم میلاد که تو زلزله کرمانشاه عزیزانش رو از دست میده و به تهران فرستاده میشه. میلاد قصه ما ناتوانی داره و نمیتونه راه بره اون یه فوتبالیست موفق بوده که طی فلش بک هایی که داخل رمان میخوره زندگی تلخ و عاشقانه ایی که داشته رو به طور کامل بازگو میکنه و …

به وقت بی خوابی در ساعت ۲۱:۴۸ همه چیز آغاز می شود . زمین می لرزد و همه چیز را زیر و رو می کند و زمین گیرش می کند . خدا دستی روی زمین می فرستد و کمک حالشان می شود

بیخوابی هایشان شروع می شود و شهر بهم می ریزد . او را دور می کنند و حقیقت ها را از او پنهان می کنند غافل از اینکه او خودش حقیقت است . بی خوابی هایش را در کوله بارش می ریزد و به شهر ستاره شدنش باز می گردد . بی خوابی هایش را با دوست قدیمی و همراه جدیدش در کنار صندلی چرخ دارش قسمت می کند و لحظه به لحظه روز هایی که سپری کرد را مرور می کند . از عشق ها می گویند ، از دوست داشتن ها ، کاش هایشان را روی میز می چینند و با هم لحظاتی را می گذرانند . شاید بی خوابی ها ، زمین گیر شدن ها تمام شوند

گاهی چقدر بی رحم اند بی خوابی ها ، بی خوابی هایی که به جانمان می افتند و روحمان را می شکافند . شب زنده دارمان می کنند و دست از کارشان نمی کشند . خوش قول ترین کارمندان زندگی ، بی خوابی های شبانه اند

همان بی خوابی هایی که زمین گیرمان کرده اند

 

دانلود رمان زمین گیر

 

دانلود رمان زمین گیر

 

دانلود رمان اجتماعی زمین گیر بیخوابی ها زمین را می لرزانند . نفرت می سازند ، عشق می ورزند و زندگی می کنند اما همه چیز را از ما دریغ می کنند

به وقت بی خوابی کمی کنارم باشید . کمی صدای بی خوابی هایم را بشنوید و حسم کنید

من و بی خوابی هایم خیلی وقت است زمین گیر شده ایم .بیخوابی

تیک تاک صدای عقربه های ساعت و قطره قطره طراوتی که در هوای شبنم زده از باران بود ، سمفونی تلخی برای اوقاتش می ساخت . اما او ، اویی که همدمش یک صندلی و پنجره های ترک خورده خانه قدیمی در یکی از نقاط خاص کره زمین بود .

دیوار ها می لرزید ولی خودش را از خیالات توهم زا دور کرد . ضبط صوتی کوچک باطری خوری که روی قلبش بود آهنگ همیشگی را می خواند .

ــ اسیر یه حس غریبی شدم ، جدایی از گم شدن بدتره .

ساعتها می شد گوشه ایی نشست و از زیبایی اش خاطره ساخت ، ساعتها می شد از او گفت ؛ از مهربانی اش ، از لبخند بینظیرش که پر از زخم بود . حتی از پیراهن چهارخانه ایی ِ سیاه و سفیدی که بر تنش نقش بسته بود .

حتی از رنگ نگاه زلال همچو دریایش ، از موهای پر پشت خرمایی اش که در آن تاریکی همچو ابریشمی ناب براق می زد .

لبخندی عمیق به روی پدر بزرگ زد ، در خوابی عمیق فرو رفته بود زیر لب گفت :

 

 

 

یه نظر حلاله پس چکشون کن:

ایرسای وجودم | معصومه نوروزی کاربر انجمن یک رمان

رمان درپس افسانه‌ها | بیتا صادقی کاربر انجمن یک رمان

رمان تیرمستی | FATEME078 نویسندهٔ انجمن یک رمان

دانلود رمان ساعت هفت

رمان کلاف

5/5 - (2 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 1383 روز پیش

بازدید :4891 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

زمین گیر

نویسنده

وحیده رحیمی

ژانر

عاشقانه،اجتماعی

طراح

نگین قاسمی

تعداد صفحات

433

منبع

رمانکده

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 4 )


  1. هایده حائری گفت:

    سلام لطفأ فصل دوم کتاب اوج غرور از خانم هایده حائری رو بذارین

  2. Ma گفت:

    این رمان واقعا آدم نمیدونه چی بگه خوب بود و متفاوت خیلی متفاوت
    این مرد چرا اون کارو کرد فکر کرده که به این اسونیه پس خدا چی
    هر وقت که خسته شدی بری ….

  3. masoomeh گفت:

    ,رمان زیبا بی بود و کمی متفاوت آخرش من کلا تو شک بودم ، خب من با این رمان خیلی گریه کردم و واقعا انتظار این پایانو نداشتم با این حال خوب بود مرسی از نویسنده. به نظرم قابلیت چاپ به صورت کتاب داره ، قلمتون هم روان عالی

  4. فائزه رنجبران گفت:

    پایانش خوشه یا نه؟ ممنون میشم جواب بدین

افزودن نظر