معرفی رمان:
دانلود رمان هاریکا _ هاریکا دختریست که با فلج شدن پاهایش پر پروازش چیده شده و به سقوط محکوم است؛ اما غمهای بیپایان او دوامی ندارد و سرنوشت برایش خوابهای دیگری دیده است. وی به طرز اعجابآوری به یک سال قبل سفر میکند و اتفاقات تلخ زندگیش مجدد مقابل چشمهایش به نمایش در میآید… حال باید دید هاریکا میتواند از آخرین روزنهی فرصت استفاده کند یا خیر. فرصتی با ظرفیت درست کردن یا نابودی همه چیز…!
دانلود رمان هاریکا
قسمتی از رمان:
به تقویم نگاهی کردم و پرتش کردم. نگاهی به پرستار کردم که لبخندی زد.
– حالت بهتره عزیزم؟
لبخند غمگینی زدم و گفتم:
– خوبم.
سری تکون داد و گفت:
– اون آقایون بیرونن هنوزم نمیخوای بیاین داخل؟
سرم رو به علامت نه تکون دادم که سری تکون داد. دیگه هیچی واسه از دست دادن ندارم.
اشک تو چشمام پر شد و به قابی که من و بچهها کنار هم بودیم زل زدم. نگاهی به ویلچر کردم و با سعی و تلاش روش نشستم و پاهام رو با دستم جابهجا کردم.
در اتاق رو باز کردم و نگاهی به اطراف کردم. با دیدنشون که یه گوشه از بیمارستان نشستن کمی ویلچر رو عقب بردم. با دیدنش که سرش رو میون دستشهاش گرفته بود، دلم لرزید. بغض کرده نگاهش کردم که سرش رو بالا اُوُرد و نگاهم کرد.
قطره اشکم سرازیر شد و به سرعت مسیر رو عوض کردم و از سالن بیرون زدم. رمان عاشقانه صداش توی گوشم پیچید.
– هاریکا.
چشمام رو بستم و لبم رو گزیدم. مسبب اینکه دیگه نمیتونستم راه برم اون بود. ویلچر رو نگه داشت که داد زدم.
– ول کن!
بیتوجه به سمت اتاق رفت که جیغ دادهام شروع شد.
– دیگه چی از جونم میخوای؟
پیشنهاد میشود
جالب بود مخلوطی از عاشقانه و جنایی و فانتزی
بد نبود… برای سرگرمی خوب بود. ایده ی خیلی خوبی داره، اما هم قلم کمی نا پخته ست و هم داستان یه مقدار عجله ای جلو میره. ولی به طور کلی در حد یه سرگرمی معمولی خوبه.