دانلود رمان هستی من ⭐️

خلاصه  :

دانلود رمان هستی من دختری بی نهایت مغرور ولی در عین حال شاد و شیطون که به هیچ وجه عشق و عاشقی رو قبول نداره نسبت به هم دانشگاهیش دچاره یه سری حس میشه که نمیتونه باهاش کنار بیاد….

توی همین حالت بودم که صدای مامان برای چندمین بار توی گوشم اکو شدو منو به خودم اورد دانلود رمان هستی من

بی رمق از سره جام بلند شدم بله ی ارومی گفتم و اتاقم رو ترک کردم و از پله ها ک پایین رفتم

مامان رو توی اشپز خونه طبق معمول کنار گاز دیدم که درحال اشپزی کردن بود ..

مامان:دختر هیچ معلوم هست حواست کجاست؟هزاربار صدات زدم دیگه کم کم باجارو داشتم میومدم استقبالت

النا:عذر میخوام مامانی حواسم نبود

مامان:این روزا حواست خیلی پرت شده ها حواست باشه که این حواس پرتیت کار دستت نده

دختر .مردم فکر میکنن خل شدی نمیان بگیرنت تا من و باباتو از شردیوونه بازیات خلاص کنن ها

این حرف مامان باعث شد خودمو تو یه شیشه ترشیه در بسته تصور کنم و از تصور خودم بزنم زیر خنده..

دانلود رمان هستی من

دانلود رمان هستی من

 

رمان عاشقانه حالا خندیدنه غش غشه من همانا و چشمای از حدقه بیرون زده ی مامان هم همانا ..

مامان:نوچ نوچ نوچ خدا رحم کنه ب من و بابات فکر کنم این پسره هم زده

به سرش میخواد بیاد تورو بگیره وای راستی پسره!!?

النا:داشتم همینطور غش غش میخندیدم ک این حرف مامان منو متعجب کرد.

.یعنی چی؟کدوم پسره؟با دهن سه متر باز که چیزی از غار علی صدر

کم نداشت از مامان سوال کردم? ..مامان؟؟؟؟؟؟؟؟؟کی زده بسرش؟کدوم پسره میخواد بیاد منو بگیره؟؟؟؟

مامان:یادم رفت بهت بگم ،برای همین صدات زدم ک باهات حرف بزنم

بهتره بریم توی اتاقت تا حرف بزنیم چون الاناس ک داداشات و پدرت از راه برسن و نتونیم دو کلام حرف خصوصی بزنیم……

مامان:النام عزیزدلم عرضم به حضورت که بعد ازون شب که همکاره پدرت همون اقای صالحی

که اومد خونه ی خودمون با خانوادش، پسرش اقا شروین تورو دیده و از تو خوشش اومده دانلود رمان هستی من

و از پدرش خواسته ک با ما صحبت کنن و اگه تو راضی باشی یه شب قرار بزارن و باز بیان ولی اینبار برای

 

در حال تایپ در انجمن:

دانلود رمان ملورین

دانلود رمان سرنوشت رویایی من

رمان خفته در کالبد‌ها

رمان عشق در ضربات پنالتی

رمان جنگل خیال | jasmine

4.2/5 - (13 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 2774 روز پیش

بازدید :7321 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

هستی من

نویسنده

ملیکا کاربر رمان

ژانر

عاشقانه. کلکلی , طنز , هیجانی

طراح

فرزانه رجبی

تعداد صفحات

500

منبع

نودهشتیا



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 3 )


  1. هستی گفت:

    عالی بود فقط همینو میتونم بگم

  2. باران گفت:

    لینک های دانلود خراب هستند لطفا پیگیری کنید ^-^

افزودن نظر