دانلود رمان کبوتر و باز اختصاصی یک رمان

دانلود رمان کبوتر و باز اختصاصی یک رمان

 

دانلود رمان کبوتر و باز اختصاصی یک رمان

 

مقدمه:

دانلود رمان کبوتر و باز اختصاصی یک رمان کبوتر با کبوتر،باز با باز… کبوتر با کبوتر،باز تنهاست… کبوتر کوچک همیشه دلش میخواست با باز پرواز کند باز قدرتمند هر روز از مقابل لانه کوچک کبوتر میگذشت کبوتر خسته شد! از لانه کوچ کرد و رفت… باز به دنبالش! کبوتر از رفتن خسته شد. باز به او رسید. کبوتر و باز…!

رمان های دیگر ما:

دوران دبیرستانت رو یادته؟
شیطنت هاش رو هم یادته؟
با خوندن این داستان،بیاین یاد اون شیطنت ها رو زنده کنیم…پایان خوب

نام رمان : کبوتر و باز

نویسنده : mitra_$

کبوتر با کبوتر،باز تنهاست…

کبوتر کوچک همیشه دلش میخواست با باز پرواز کند

باز قدرتمند هر روز از مقابل لانه کوچک کبوتر میگذشت

کبوتر خسته شد!

از لانه کوچ کرد و رفت…

باز به دنبالش!

کبوتر از رفتن خسته شد.

باز به او رسید.

کبوتر و باز…!

فصل اول:

با ناخن های بلندم روی میز شیشه ایه کافی شاپ ضرب گرفته و منتظر مهنوش بودم.

پسری که پشت میز رو به رویی نشسته بود،چند دقیقه ای میشد که نظرم رو جلب کرده بود

.اینجا پاتوق همیشگیمون بود ولی تا حالا ندیده بودمش.قد بلند با هیکلی متوسط.

پیراهن مردونه چهارخونه آبی سورمه ای و شلوار جین سورمه ای تیره.الآن اگه

مینو اینجا بود،نمیشد از سر میزه پسره جمعش کرد.تنها نشسته بود.انگار اونم منتظر کسی بود.

از اونجایی که نشسته بودم فقط می تونستم نیم رخش رو ببینم.حدود سی-سی و دو بهش میخورد

.یه چیزی حدود دو برار سن من.ولی مینو هیچ وقت به سن و سال توجه نمیکرد.

حیف که مهنوش باهام کار مهمی داشت وگرنه زنگ میزدم مینو بیاد.

 

قسمت دانلود

 

منبع تایپ»رمان کبوتر و باز | mitra_$ کاربر انجمن نودهشتیا

 

امتیاز شما به این رمان

منتشر شده توسط :PARISA در 2572 روز پیش

بازدید :5184 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان:

نویسنده

نویسنده:

ژانر

موضوع:

طراح

طراح:

تعداد صفحات

تعداد صفحات:

منبع

منبع:



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 1 )


  1. کوثر گفت:

    واقعا قشنگ بود

افزودن نظر