رمان من و روزهای بی تو بودن ⭐️

خلاصه رمان:

دانلود رمان من و روزهای بی تو بودن زیر تیغ آفتاب سوزان مرداد ماه، درد و دل کنان راه چشمه را در پیش گرفتند، یانار بخاطر سپیدار اندوهناک و غمگین بود برای آنکه بیش ازاین خود خوری نکند، رو به سپیدار گفت: کاریه که شده باید حواست رو تو اون عمارت نفرین شده جمع کنی، به هیچ کس اعتماد نکن سالارخان هر چی نباشه دیگه شوهرته و باید فقط به اون اعتماد داشته باشی، دم پرِ، گل بانو خانم هم نباش اینطور که شنیدم خیلی خطرناکه

روی تخته سنگی نزدیکی چشمه زیر سایه ی چنار کهنسالی نشستند، بغیر از صدای گنجشکان که دسته جمعی نغمه سرایی میکردند و نوای آرامش بخش آب، در آن هوای پاک و بی نظیر صدای دیگری شنیده نمیشد، از مزایای بودن در کنار سپیدار، خوبی حال دلش بود. که این روزها بخاطر بیماری پدربزرگش چندان خوش نبود. مدتها بود که میخواست داستان زندگی گلبانو خانم را بداند، حتما تا بحال سپیدار ته تویش را از اهالی عمارت درآورده، برای همین پرسید:

سپیدار! خیلی دوست دارم بدونم داستان زندگی گل بانو خانوم چیه؟! راستش منم مثل تو کنجکاو بودم ، قبل از رفتن به عمارت مامان چیزایی در موردش بهم گفت ولی من دوست داشتم بیشتر بدونم ، یه روز عصر برای بیبی بیگم چای بردم، زیر زبونش رو کشیدم اونم برام گفت” گل بانو خانوم دختر عزیز کردهی برادر خان و همینطور محبوب خان بوده به صلحدید خان شیرینی خوردهی پسرعموش بهادر، پسر بزرگ ایل بیگی خان میشه

رمان من و روزهای بی تو بودن

رمان من و روزهای بی تو بودن

 

 از قرار معلوم گل بانو خیلی خواهانش بوده ولی بهادر از مدتها قبل دلباخته ی دختری از روستا میشه ، علیرغم مخالفتهای پدرش با همون دخترازدواج میکنه و از خانواده طردش میکنن. گل بانو بعد از شنیدن خبر ازدواج بهادر بیمار میشه ، خان بخاطر علقه زیادی که به گل بانو داشته برای اینکه اسم دختر برادرش سر زبونها نیافته خیلی زود بدون نظر خواهی از پسرش بساط عروسی مفصل گلبانو و پسر دومش سالار که فقط سال داشته، و درست همسن گلبانو بوده رو برپا میکنه

سالار هیچ علقهای به گلبانو نداشته و به خواست پدرش و بخاطر  شرایط پیش آمده تن به ازدواج میده، نتیجه ی ازدواجشون هم همایونه.” آهی کشید و ادامه داد: نمیدونم عکس العملش وقتی برگرده ببینه پدرش ازدواج کرده چیه؟! از حالا دلشوره اونموقع رو دارم … یانار بخاطر نگرانی، به دوستش حق میداد، ولی برای دلداریش گفت:

بیخیال بابا از چی میترسی؟ مهم خود سالارخانه که هواتو همه جوره داره … باشنیدن اسم سالار خنده روی لبهاش نشست ، قوت قلب گرفت انگار دلواپسیش فراموش شد. هرگز حس نمیکرد سالار را با کسی سهیم است.به گفته ی خود سالار بعد از سال که از ازدواجشان میگذرد رابطه ی خوبی باهم ندارند

از همان سالهای اول مشکلت بیشماری داشتند و سالار خان همیشه خود را قربانی یک ازدواج بی موقع و ناخواسته میداند. سپیدار بعد از گذشت چند ماه هنوز هم باور نداشت پدرش کسی را کشته باشد، آن هم سال پیش وقتی او یکساله بود. فکر که میکرد از ناراحتی به خود می پیچید، با شک و دودلی پرسید …

 

رمان جدید:

رمان سایه نشین‌ها | محدثه صدرزاده

رمان فصل شقایق‌ها | فاطمه قاسمی اسکندری(هورزاد) 

دانلود رمان ب مثل بی وفا

دانلود رمان خانه‌ی من قلب توست

کتاب دنیای بیمار

 

 

این یک معرفی می باشد

منتشر شده توسط :REZA_M در 696 روز پیش

بازدید :1049 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

من و روزهای بی تو بودن

نویسنده

کیوان عزیزی

ژانر

عاشقانه/ هیجانی



افزودن نظر