. خوشحال میشویم اگر در ابتدای مصاحبه، یک بیوگرافی مختصر به ما ارائه بدهید.
*مائده فلاح هستم، ۳۵ ساله، متاهل و دو فرزند دارم، ساکن تهران.
۲. لطفا یک توضیح مختصر درباره ی تمام رمان های آنلاین و چاپ شده خودتون بفرمایید.
*من دو رمان چاپ شده به اسم “با سنگها آواز میخوانم” و “کنار نرگسها جا ماندی” در انتشارات صدای معاصر دارم و یک در حال چاپ با عنوان” نخ به نخ دود میکنم شب را” دو چاپ شده با عنوان “سهم من از عاشقانههایت” و “خیال ماندنت را دوست دارم” در انتشارات شقایق و یک در حال چاپ با عنوان “همان تلخ همیشگی” هم از این نشر دارم که اواسط پاییز کتابش میآد. رمان “برای مریم” رو آنلاین دارم نگارش میکنم.
۳. چه محرک محیطی و یا درونی، شما را به قدم گذاشتن در راه نویسندگی سوق داد؟ به نوعی مشوق های اصلی شما در این راه چه کسانی بودند؟
*برای جواب به این سوالتون باید یه نقلقول از استاد شهسواری بگم: “اگر استعداد نداشته باشید خودتان را بُکشید هم نویسنده نخواهید شد، اما اگر استعداد داشته باشید فقط باید خودتان را بُکشید تا نویسنده شوید”
میخوام بگم اگر هزارتا مشوق و محرک باشند، باز خود ماییم که باید خودمون رو توی این راه به جلو هل بدیم، سوق دادن دیگران موقتی و ناکافیه و ممکنه باعث بشه هر آن از این مسیر برگردیم، تمام آنچه که باعث پیشرفت میشه و تمام محرکها باید در ذهن نویسنده صورت بگیره و بعد خودش رو بُکشه تا نویسندهی خوبی بشه. زیاد دنبال مشوق و محرک بیرونی نبودم، اما بودند کسایی که کمکم کردند و الان از خودم برام عزیزترند.
۴. وقتی برای انتشار اولین کتابتان اقدام کردید، چه بازخوردی از محیط دریافت کردید و چه واکنشی به این بازخوردها نشان دادید؟
*خب طبیعتاً همه خوشحال بودند، بیشتر از گذشته تایید و تشویقم میکردند. بازخورد من در عین شوق به نوعی همراه با ترس بود، که میتونم در ادامه هم همینقدر از خودم راضی باشم و اطرافیانم را خوشحال کنم؟ من تازه شروع کرده بودم، و همیشه ادامه دادن و موندگار شدن مهمتره!
۵. بین تمام کتابهایی که تا کنون نوشتهاید، خودتان کدام یک را بیشتر میپسندید و به کسانی که تا کنون کتابی از شما نخواندهاند، پیشنهاد میکنید آن را حتماً بخوانند؟ دلیل برتری این کتاب از نظرتان چیست؟
*تجربهی هفت رمان آنلاین نوشتن و رو در رو با مخاطب در ارتباط بودن به من این رو فهمونده که اگه نویسندهای یه کتاب خاص خودش رو بیشتر دوست داشته باشه و تاییدش کنه، دلیل نمیشه مخاطب هم باهاش همنظر باشه، پس نمیتونم پیشنهاد کنم، اما خاصه سلیقهی من رو بخواین باید بگم رمان آنلاین ” برای مریم” رو بهترین خودم میدونم و دلیل این برتری اینه که مائده فلاحِ با تجربه و آگاهتر اون رو مینویسه!
۶. به نظر خودتان نقطهی آغاز ایجاد دگرگونی در نوع نوشتههایتان و آغاز محبوبیت کتابهایتان در میان جمعیت زیادی از مخاطبین، از چه زمانی و از کدام کتابهای شما بوده است؟
*اگر جمعیت زیادی از مخاطبین رو مبنای آغاز محبوبیت بدونیم باید بگم رمان ” با سنگها آواز میخوانم” یعنی چهارمین رمان من، اما رمانی که سکوی پرتاب من بود و باعث شد دیده بشم بین اهالی نویسندگی و در چشم مخاطبهای بیشمارش جدی گرفته بشم دومین رمانم” همان تلخ همیشگی” بود. مخاطبینی رو همراه من کرد که تا به الان بیوقفه کنارم هستند و خوانندهی تمام آثار بعدیم بودند.
۷. ایدهی رمانهای شما چهطور به ذهنتان میرسند؟
* از هر جایی که فکرش رو بکنید، گاهی آنی بوده و با شنیدن یک خبر، مثل خیال ماندنت را دوست دارم و همان تلخ همیشگی، گاهی حاصل تجربهی دیداری با یک دوست بوده، مثل سهم من از عاشقانههایت. گاهی حاصل سالها کنکاش شخصیتهای اطرافم بوده که من هر بار در ذهنم پسشون زدم تا شکل داستانی به خودشون نگیرن، اما اون دست برنداشته و بالاخره تبدیل به یک رمان بلند شده، مثل کنار نرگسها جا ماندی و برای مریم. گاهی یک تعلق خاطر بوده به ویژگیهای معصومانهای که کمرنگ شدند و تو میخوای با گفتن یک داستان اونها رو پررنگ کنی، مثل با سنگها آواز میخوانم و نخ به نخ دود میکنم شب را. و در تمام اینها تخیل من مبنای اصلی بوده. ایده یک آجره فقط، داستان اون خونهای که میبینید.
۸. شخصیتپردازیها در رمانهایتان چهطور در ذهنتان جرقه میزدند؟ شما برای شخصیتهای رمانهایتان از اشخاص خاصی الهام گرفتید و یا همگی آنها ساختهی افکار و خیالات خودتان بودهاند؟
* هر چه که در نویسندگی جلوتر رفتم پی بردم که خودشناسی و الهام گرفتن از شخصیتهای اطراف به بهتر شدن فضای رئال کار خیلی کمک میکنه و ملموستر میشه با شخصیتها همذاتپنداری کرد. اگر خودمون رو خوب بشناسیم، شخصیتپردازی کم نقصی هم میتونیم داشته باشیم. تخیل چیزی نیست که در نویسندگی بشه نادیدهاش گرفت، همواره باید باشه و من هم با وجود تمام تلاشی که میکنم تا راحت
از آدمها و نوع شخصیتشون نگذرم، اما دست از تخیلمم برنداشتم.
۹. آیا ترجیح میدهید بر اساس واقعیت جامعه و با اشاره به مشکلات مردم رمان بنویسید یا آنکه ترجیح شما بر متفاوت با روزمرگیهای زندگی نوشتن و نوشتن رمانی پر شور و هیجان برای بر انگیختن احساسات مخاطبین و دور کردن آنها از دنیای واقعی خودشان، است؟
*در جایی که الان هستم و دارم بهتون جواب میدم دوست ندارم رمانم لالایی باشه که باعث بشه خواننده به یک خواب ناز فرو بره، همراه تمام هیجانات و کشمکشها و برانگیختن احساسات، دوست دارم رمانم باعث بیداریش بشه و با چشمانی باز بخونه، این میتونه به مشکلی از مشکلات جامعه ربط داشته باشه، یا یک مشکل شخصیتی در خود خواننده تلنگر بزنه. بالاخره از “من” به ” ما” میرسیم.
۱۰- به چه ژانرهایی از رمانها برای مطالعه علاقه مند هستید؟ از میان این ژانرها، کدام کتابها را بیشتر از بقیه میپسندید و به همه پیشنهاد میکنید؟
* ببینید برای کتاب خوندن خودم رو محدود به ژانر و سبک و سوژهی خاصی نمیکنم، فقط باید لذت ببرم. این لذت رو میتونه یک کتاب تاریخی بهم بده، یا یک کتاب روانشناسی یا یه کتاب عاشقانه و … به بقیه هم همین توصیه رو میکنم که خودشون رو محدود نکنن. من به سبب اینکه یک نویسندهی عامهپسندم بیشتر کتابهایی که میخرم و میخونم در همین سبکه، اما طبق برنامهای که از یکسال پیش برای خودم نوشتم، ملزمم که از هر موضوعی کتاب بخونم و خیلی از این روند راضیام.
۱۱. بین نویسندههای مختلف، آثار کدام نویسندهها را بیشتر از بقیهی نویسندهها میپسندید؟چرا؟
* برای جواب دادن به این سوال من باید بشینم یه لیست بلند بالا از موضوعات و ژانر و سبکهای متفاوت بنویسم و بعد نویسندهی مورد علاقهام توی اون ردیف رو بگم. پس برای اینکه کار شما و خودم رو سخت نکنم، فقط میگم امروز در حال خوندن چه کتابهایی هستم. در وجه لعل، نیکوتین رو در رمانهان آنلاین میخونم و یه لیست پرو پیمون از رمانهای دیگر آنلاین دارم. کتاب هزار فصل عاشقی رو تازه میخوام شروع بکنم و در حال اتمام فایل کتاب قدرت بیقدرتان هستم.
۱۲- چگونه آیندهای برای نویسندگی خود پیش بینی میکنید؟ آیا میخواهید تا ابد در حال نوشتن باشید یا فکر میکنید روزی خواهد رسید که نویسندگی را برای همیشه کنار بگذارید؟
*آینده رو نگاهی که الان به خودم دارم میسازه. نگاه امروز من به خودم میگه که تو در پلهی اول هستی و هنوز کلی راه در پیش داری تا به چیزهای بیشتری که میخوای برسی، پس در آینده دنبال جایی بهتر از جایگاهی که الان دارم هستم و نوشتن رو فکر نکنم روزی بیاد که بتونم کنارش بذارم.
۱۳. نویسندگی در فضای مجازی رو چطور می بینید؟
*برای شخص من عالی بوده! من در واقع فکر میکنم همه چیز تا حد زیادی به خودمون بستگی داره و دیگران در مرتبهی بعدی هستند، مشکلات نوشتن در فضای مجازی زیاده، اما در نهایت خودمون تعیین میکنیم که در این فضا اذیت بشیم، یا کارمون رو بکنیم و موفق بشیم.
۱۴. در نویسندگی الگویی دارید؟ چه کسی؟
*الگوی من شخص خاصی نیست، کتابهایی خوبی هستند که نوشته شده. هر کتاب خوبی، باید الگوی ما باشه تا نکات ارزشمند رو ازش یاد بگیریم. و اینکه خواهران برونته رو زیاد دوست دارم.
۱۵. چه توصیهی به سایر نویسندگان به خصوص نویسندگان تازه کار میکنید؟
*متواضع باشند، آرام آرام یاد بگیرند، کسی از روز اول استاد نبوده. زیاد بنویسند و زیاد بخونند. از دل نوشتن ضعفهای ما بیرون میزنه، پس نوشتههای پراشتباه در واقع پلهای از پلههای موفقیته، با این نوشتهها مهربان باشند و عقبنشینی نکنند.
نظرتون را درباره این مصاحبه و مجموعه یک رمان لطفا بفرمایید.
*مصاحبه برای من خوب بود، یه جور مرور خودم به حساب میاومد. امیدوارم مخاطبهای پیجتون هم دوست داشته باشند.
مجموعهی یک رمان بیتعارف برای من جزو اون دسته از پیجهای نادریه که بدون حاشیه و بیسروصدا داره کارش رو انجام میده.
سخن آخر
*شاید به کل مصاحبهی ما ربطی نداشته باشه، اما گفتنش خالی از لطف نیست: همدیگر رو دوست داشته باشیم، اگر همسایهمون فلج بشه این باعث بهتر راه رفتن ما نمیشه!
منبع : پیج یک رمان