خلاصه : دانلود رمان عشق مبارز من داستان داستانِ دختری کاراتهکار است که احساساتش و مهربانی بیاندازهاش دل سنگ هر کسی را نرم میکند، دختری از جنس تلاش، پشتکار و ایمان. دختری که در سختیهای زندگی هدیهای دریافت میکنه از جنس عشق عشق واژهی غربیست از جنس درد و درد واژهای است از جنس مبارزه و مبارزه همان عشق است! عشق، درد، مبارزه... تمام داستان همین سه کلمه است! سه کلمه دوست داشتنی! -آرمیتا. -جانم آرتا. -بیا یک دست مبارزه، هستی؟ با چشمهایی که میخواست از حدقه بیرون بزنه گفتم: -برادر من الان تو من رو چی فرض کردی؟ من بدبخت منفی شصت بیام با تو نود کیلو مسابقه بدم؟! یک چیزهایی میگیها، آخر شبی مخت هنگ کرده برادر من! چشم غرهای برام رفت و گفت: -خواهر خل گلم من که ...
