دانلود رمان یک نفس سر کشیدم تا تو

دانلود رمان یک نفس سر کشیدم تا تو

 

دانلود رمان یک نفس سر کشیدم تا تو

 

خلاصه :

دانلود رمان یک نفس سر کشیدم تا تو  حمید و رها خواهر و برادری هستن که با هم زندگی میکنن…یه روز حمید بخاطر مشکلی که داره تصمیم میگیره که خونشون رو که ارث پدریشونه رو بفروشه و حالا یه اقایی میاد خونه رو بخره که…. پایان  دانلود رمان یک نفس سر کشیدم تا توخنکای یک عصر بهاری … کنار شاه بوته یاسی وحشی

نوشته  soratyrooz کاربر انجمن نودهشتیا

نام شخصیت ها:شهروز و رها
ژانر:عاشقانه و تا حدودی طنز

میزی که کاسه ای پُر از پولکی زعفرانی دارد
و دو فنجان چای داغ را خیال خواهم کرد …
لطفا به خیالم بیا !

همین که صدایم می‌کنی
همه چیز این جهان یادم می‌رود
یادم می‌رود که جهان روی شانه‌ی من قرار دارد
یادم می‌رود سر جایم بایستم
پابه‌پا می‌شوم
زمین می‌لرزد…دستی برای بچه ها که داشتن از حیاط مدرسه خارج میشدن تکان دادم و ازشون دور شدم..کنار ایستگاه اتوبوس ایستادم و منتظر اتوبوس شدم…سوار که شدم از شدت گرما میخواستم جیغ بزنم…مهر ماه بود و هوا به شدت گرم…از شلوغی توی اتوبوس جایی برای نشستن پیدا نکردم…دستمو گرفتم به یکی از صندلی ها و به خیابون خیره

شدم…ناخداگاه رفتم توی فکر..خدا خدا می کردم الان که میرم خونه حمید خونه نباشه…اگر هم باشه

دوستاش رو نیاورده باشه دور هم باشن…ای کاش مامان زنده بود و جلوی کارای حمید رو می گرفت…منی که

خواهرشم و ۵ سال ازش کوچکترم نمیتونستم از پسش بر بیام…

به خودم که اومدم دیدم اتوبوس ایستاده..دیگه باید پیاده می شدم…ازسوپری محلمون,یه بطری اب معدنی

گرفتم و به طرف خونه راه افتادم..جلوی در خونه که رسیدم کلید رو از توی کیفم در اوردم و توی قفل چرخوندم…

jar مستقیم ۸۴۲ صفحه

jar غیر مستقیم

pdf مستقیم۲۶۸ صفحه

pdf مستقیم زیپ

apkمستقیم»اندروید،تبلت

epubمستقیم »ایفون،ایپد

منبع : یک نفس سر کشیدم … تا تو | soratyrooz کاربر انجمن نودهشتیا

 

 

امتیاز شما به این رمان

منتشر شده توسط :REZA_M در 2824 روز پیش

بازدید :5029 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان:

نویسنده

نویسنده:

ژانر

موضوع:

طراح

طراح:

تعداد صفحات

تعداد صفحات:

منبع

منبع:



افزودن نظر