پیوند علم و عشق چه زیباست، اگر مخاطب خاصش تو باشی!تو فقط بیا بشین وسط اتم زندگیم؛ تا مثل الکترون دورت بگردم.مورفینی بودی که هیچ دانشمندی قادر به کشفت نشد جز من.اتانولم باش… هِی تو ذهنم حَلِت کنم و سیر نشم. هیچ مقاومتی باعث نمی‌شه به تو نرسم.یهو اومدی نشستی تو بطن قلبم. کُل لُب‌های مغزم درگیر توعه.
***
تا می‌بینمت هیپوفیزم فقط “عشق” ترشح می‌کنه.
***
ضربان قلبم واسه خاطر توه.
***
چشمات آهن‌رباست، جذبم می‌کنه.
***
تو اومدی و عشق رو بهم القا کردی.
***
با تو زندگی رو حس می‌کنم.
***
مثل سلول‌های مخروطی شبکیه چشم می‌مونی، بدون تو دنیا سیاه سفیده.
***
تو، تو زندگیم مثل سروتونین تو مغزمی.
***
مثل دوپامینی، کم باشی دست و پام می‌لرزه.
***
چه کم باشی چه زیاد؛ عشق من مثل چگالی به تو ثابته.
***
سه چهارُم زمین آبِ، سه چهارُم مَن فکرِ «تو».
***
صدای هیپوکمپ مغزم در اومده بس که خاطره ساختیم.
دانلود دلنوشته علوم عشق
عروض زندگیم تویی! به زندگیم وزن و آهنگ می‌دی.
***
ردیف‌های شعرم رو با اسم تو می‌سازم.
***
حاصل ضرب من در تو؛ بی‌نهایته.
***
زندگی بدون تو مثل ریاضی بدون عدده.
***
نباشی انگار ستاره تو آسمون نیست.
***
من و تو باهم ترکیب شدیم. هیچ اتفاقی نمی‌تونه جدامون کنه.
***
عشق من به تو تموم نمی‌شه، بلکه از بو*س*های به بو*س*های دیگر منتقل می‌شه.
***
بی‌عیب نیستی، پر از چاله چوله‌ای؛ ولی ماه مَنی.
***
اینکه چرا دوست دارم؛ مثل ایکس، توی یه معادله حل نشدنی تو ذهنمه.
***
مرداب نگاهت کرد غرقم.
***
زمینت بشم و دورت بگردم.
***
خورشید زندگیمی.
***
نوار مغز گرفتم، همش اسم تو بود.
***
روی گلبول‌های قرمزم اسم تو حَک شده.
***
مثل سیناپس می‌مونی… همین‌قدر حیاتی، همین‌قدر مهم.
***
ماهیچه‌هام فقط وقتی منقبض می‌شن که بخوان تو رو بغل کنن.
***
عشقت تو وجودم مثل یه سلول سرطانی هر روز جوونه می‌زنه تا وقتی بمیرم.
***
بیا یه محلول جامد در جامد بشیم.
***
من حل شونده‌ای بودم که در حلال نگاه تو حل شدم.
***
بتادینی بودی روی زخم‌های قلبم
دلنوشته های انجمن یک رمان:
دلنوشته شب های بعد از تو |*NIUSHA* کاربر انجمن یک رمان
دلنوشته ی نخستین کالبد |تیام کاربر انجمن یک رمان
دلنوشتهٔ زبان دل | آتوسا رازانی کاربر انجمن یک رمان
این دلنوشته عالیههههههه^^
قربون دست نویسنده‌اش!
خیلی زیبا و قشنگ بود. همیشه قلمتون پایدار.