دانلود رمان رهایی یک لبخند ⭐️

خلاصه رمان :

دانلود رمان رهایی یک لبخند تنهایی و بی پناهی تمام دنیای دختری را احاطه کرده است که جز خواهر بیمارش کسی را ندارد. باید خواهرش را نجات دهد. روزی می رسد که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کند! راهی جز مرگ برایش باقی نمی ماند! اما نه یک مرگ عادی! هم بمیرد و هم محکوم به زندگی باشد! چگونه می توان هم مُرد و هم زندگی کرد؟! زنده باشد اما زندگی را احساس نکند… و این نهایت درد است.

مقدمه:
و آن روزی که لبخند از روی لبهایت برداشته می شود…!
روزی که زندگی را…نفس کشیدنت را…. احساس نمی کنی…!
روزی که غم و اندوه دنیای تو را احاطه کرده است…!
آن روز…روز مرگ توست!

 

دانلود رمان رهایی یک لبخند

 

دانلود رمان رهایی یک لبخند

 

قسمتی از رمان :

دانلود رمان عاشقانه تاریکی نه در دل شب که گویی در ذهن و قلب ها جاگیر شده است و آن گاه که هیچ روزنه ای از نور باقی نمانده است؛ سیاهی تنها رنگ باقی مانده در زندگی خواهد شد و شب این نماد تاریک مطلق، از مخوف ترین لحظه های سیاه زندگی است. گویی زمانی که شب از راه می رسد؛ دنیا روی دیگری از خود نشان می دهد.
گویی آواز فرحبخش پرندگان جای خود را به زوزه ی مخوف حیوانات شب زی می دهد و همه ی جانداران می گریزند از این دام مخوف اما، چقدر دنیا غافلگیرت می کند آن هنگام که طعمه ای خودخواسته پا در کنام گرگ می گذارد. گویی با تظاهر به بی خبری هراس خود را در پشت نقابی از زیبایی و ظرافت پنهان می کند و به انتظار شکارچی خود می نشیند؛ بی خبر از حیله های بی تکرار ظلمت شب.

 

 

پیشنهاد می شود

دانلود رمان سکوت یخ زده

رمان زندگی با چشمان بسته | Peyman_Behzadnia

رمان راهی برای دست یافتن | marinio

4.7/5 - (4 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 1671 روز پیش

بازدید :7538 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان : رهایی یک لبخند

نویسنده

نویسنده : نفس

ژانر

ژانر : اجتماعی، درام، عاشقانه

طراح

طراح : بهار قربانی

تعداد صفحات

تعداد صفحات : 425

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf

فایل جاوا

دانلود فایل جاوا



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 16 )


  1. hayati گفت:

    عالی بود خیلی خوشم اومد.دست نویسنده درد نکنه اگه رمان های دیگه ای هم داره لطفا معرفی کنید.

  2. mahi گفت:

    زیبا بود و به دور از کلیشه موضوع تازه و خوبی داشت .

  3. Masi گفت:

    عالی بود .خیلی دوست داشتم.❤❤❤

  4. مامور احساس گفت:

    نویسنده ی عزیز رمانتون خیلی خوب بود …باوجود محدودیت هایی که در نوشتن وجود داره قلم شما به خوبی از پسشون برآمده و از کنارشون گذشته .. قلمتون با وجود بیان نکردن بعضی از موضوعات موضوع رو از روند “خسته کننده بودن ” نجات داده و اون رو جذاب و لذت بخش و همچنین آموزنده جلوه داده این مهمترین ویژگی بود که من صفت خیلی خوب رو به رمانتون می دم
    امیدوارم روز به روز در کارتون پیشرفت کنید چرا که همیشه جای پیشرفت وجود داره.

  5. FN گفت:

    واقعا رمانتون عالی بود.خیلی به دلم نشست و لذت بردم.من هیچ وقت نظری در سایتی نمیزاشتم ولی این رمانتون قابل تقدیر بود.خسته نباشید

  6. Azita گفت:

    سلام خیلی خوب بود بدون کش دادنهای الکی دستت طلا

  7. Azita گفت:

    خیلی خوب بود دوستش داشتم مرررررسی

  8. نویسنده گفت:

    عالی بودم❤❤

  9. Zahore گفت:

    خسته نباااااشید میگم به نویسنده عزیز . خیلیییی لذت بردم از رمان 😍 موضوع متفاوت و به دور از کلیشه بود و آنقدر مجذوبش شدم که تو چند ساعت تمومش کردم . باز هم خسته نباشید 🌹

  10. آیدا گفت:

    من خیلی رمان خوندم و این رمان بی نهایت عالی بود. اصلا کلیشه ای نبود و خواننده هربار با حس کشش بیشتری ادامه میداد. خسته نباشید میگم به نویسنده عالیش

  11. اعظم گفت:

    عالی بود

  12. Sophie گفت:

    سلام ببخشید میخواستم بدونم نفس خانم به غیر از این رمان چه رمان های دیگه ای نوشته

  13. س.سرحدی گفت:

    سلام عزیزم. بله از ایشون رمان های( جام غرور، ابلیس و ساده لو) روی سایت هست.

  14. س.سرحدی گفت:

    سلام بله از ایشون ابلیس و ساده لو و جام غرور روی سایت هست.

  15. مرسانا گفت:

    برعکس همه که خوششون اونده من خوشم نیومد

    چند تا دلیلم دارم
    ۱ خیلی سعی بر این داره که دختر رو بد بخت جلوه کنه

    ۲ تبسم راه های خیلی بهتری داشت اما به طرز مسخره ای راه های بد رو انتخاب کرد

    ۳ خیلی کشش داده می تونست راحت تر تمومش کنه

    ۴ از آخرش خوشم نیومد اصلا رمانی هایی که در طول ماجرا حالت دارم دارن پایانی راحت و خوش رو دارند اما این بر عکس پاین خوبی نداشت

    ۵ تبسم شخصیت پایداری نداشت گاهی آروم گاهی وحشی برای بعضی ها گرگ برای بضی ها بره و این باعث میشد که ارتباط نشه باهاش بگیری

    ۶ داستان از زبون سوم شخصه آدم راحت با ماخطبش ارتباط برقرار نمی کنه

  16. نویسنده گفت:

    از زبان سوم شخص بود خوشم میومد

افزودن نظر