دلنوشته ایست قلبی ⭐️

مقدمه:

دلنوشته ایست قلبی _ قلبم که ایست کند دستانم که از دنیا کوتاه شود باز هم مرا عروس آینده‌ی نزدیکمان میدانی؟ پیش‌مرگ عشقمان که شوم… در آسمان‌ها که باشم… باز هم مالک نگاهت او می‌شود؟ جانم را برایت بدهم… باز هم بازیگر نقش مکمل من می‌شوم؟ زمان را که به عقب برگردانم باز همان تصویرت دست در دست دیگری را برایم رقم میزنی؟!

 

دلنوشته ایست قلبی

دلنوشته ایست قلبی

 

 

قسمتی از دلنوشته:

آقای قاضی..!
بیا باهم منطقی باشیم؛ او سهم من است.
شکایت دارم به نبودش در کنارم!
او سهم من است..!
شکایت دارم به او که دستانم را تنها گذاشت.
***
کاش قاضی‌‌ حکم تو را تنها نگذاشتنم اعلام کند.
کاش قاضی ای پیدا می‌شد تا جواب شکایتم را با “وارد نیست” ندهد.
عالِمی در این ظلمت پیدا می‌شود، تا راه پیدا کردن روشنایی‌ام را به تو ختم کند!؟
شاید هم پزشکی یافت شود تا بفهمد نیاز به مرهم نیست؛ برای زخم‌های من، یک‌ «تو» کافی‌ست…
***
تکیه‌گاه که نداشته باشم دلنوشته عاشقانه چگونه سرپا شوم؟
نه، نه نمی‌توانم روی پا ایستادن را بلد نیستم.
توان بدون نقش اصلی زندگی کردن را ندارم.
طاقت تنها بودن و نداشتن دستانی که گرمای زندگی‌ام هستند،
از من سلب شده و امان از این بی طاقتی‌ام…
***
تکیه‌گاهم می‌شوی؟
مرهم زخم‌هایم می‌شوی؟
روشنایی را در ظلمت نشانم می‌دهی؟
نقش اصلی زندگی‌‌ام بودن را بر عهده می‌گیری؟
مالک چشمان دریایی‌ام می‌شوی؟
همان دریایی که هر لحظه امکان طغیان کردن را دارد!
می‌دانم بار سنگینی است،
تو این بار را به منزل برسان…!
***
جیغ خوشحالی‌ام را به جان بخر…
در سیل چشمانم غرق نشوی!
در جیغ خوشحالی‌ام شنوایی‌ات را از دست ندهی!
قاضی..!
شکایتم را پس گرفتم!
حکم تبرئه را اعلام کنید من سهمم را گرفتم.
***

 

 

پیشنهاد می‌شود

دلنوشته قهوه تلخ تنهایی

دانلود دلنوشته دلگیرم

مجموعه دلنوشته‌های سردابِ ذهنی ناآرام | دیاناس

مجموعه دلنوشته‌های بی‌گناهان همیشه محکوم | فاطمه ناصری

امتیاز شما به این رمان

منتشر شده توسط :PARISA در 469 روز پیش

بازدید :782 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

دلنوشته ایست قلبی

نویسنده

ReiHane_FB

ژانر

عاشقانه / اجتماع

طراح

صبا عباسی

تعداد صفحات

15

منبع

یک رمان

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



افزودن نظر