دانلود رمان باده ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺑﺎﺩﻩ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﻣﺜﻞ ﺑﺎﺩﻩ …ﻣﺜﻞ ﯾﻪ ﻧﺴﯿﻤﻪ …ﺩﺧﺘﺮ ﻗﺼﻪ ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﻏﺮﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ …..ﻭﻟﯽ ﯾﮑﻢ ﻟﺠﺒﺎﺯ ….. ﻋﺎﺷﻘﻪ ..ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭﺭ ﻋﺎﺷﻘﻪ …ﻋﺎﺷﻘﻪ ﭘﺴﺮﻋﻤﺶ ﺍﻣﯿﺮﻋﻠﯽ….ﺍﻣﯿﺮﻋﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺸﮏ …ﺳﺮﺩ …ﻣﻐﺮﻭﺭ…ﮐﻨﺴﻞ ﮐﻨﻨﺪﺱ …ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻗﺼﻪ ﻣﺎ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﯾﺎد ...ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺧﻮﺵ قسمتی ﺍﺯ رمان : هنوز باورم نمیشه بلاخره شدم زن امیر علی یزدانی شدم ....باده یزدانی یه نگاه به اتاق میکنم که از امشب میشه اتاق مشترک منو امیر اتاقی که با هزار بدبختی با قهر دعوا تونستم اونجوری که خودم دوست دارم بچینمش هرچند امیرعلی کلی باهم بحث کرد ولی کیه که گوش بده من بادم در مقابل امیر علی میاستم حرفمو بهش عملی میکنم با حلقه شدنی دستی از فکر امدم بیرون ...
