دانلود دلنوشته غم مهمان همیشگی مقدمه: دانلود دلنوشته غم مهمان همیشگی _ من دختری خنده رو لب ضاهری شاد، باطنی غم با دلی تیکه پاره مینویسم حرفای دلم را، بغضهایم را و غمهایی که مهمان همیشگی من است!
دانلود دلنوشته غم مهمان همیشگی مقدمه: دانلود دلنوشته غم مهمان همیشگی _ من دختری خنده رو لب ضاهری شاد، باطنی غم با دلی تیکه پاره مینویسم حرفای دلم را، بغضهایم را و غمهایی که مهمان همیشگی من است!
خلاصه: دانلود رمان برادرانه روایت زندگی دو تا برادر هستش که خانوادهشون رو توی بچگی از دست دادند. برادر بزرگ تر اما هیچ وقت نمیذاره که برادر کوچیک تر کمبودی احساس کنه. تموم زندگیش رو به پای اون می ذاره تا برادرش تویآرامش باشه. از عشق زندگیش دست میکشه و هر بار توی مشکلات به فریاد برادرش می رسه اما ... اما برادر کوچیک تر سر یه لجبازی، تموم خوبی های برادرش رو فراموش می کنه و از برادرش دور می شه و زندگی خودش رو نابود می کنه اما باز هم برادر بزرگ تر فرشتهی نجاتش می شه بیست سال قبل زمانی که شروین «برادر بزرگ تر» ده سالش بود. با تعجب داشتم به پدر و مادرم که داشتند تند تند لباس هاشون ...
خلاصه: ترنج با باری از گذشتهای تاریک که روی شانههایش سنگینی میکند، داستان آلباسی رمان عاشقانه که از شهر زادگاه خود برای فرار از تهمتها راهی سفر به روستایی محروم میشود؛ روستایی که در دل خود حوادث و اتفاقات ناگواری برایش به ارمغان میآورد. آیا ترنج در این روستا آرامش گم شده خود را دوباره مییابد؟ یا در کوران حوداث آنچه را که هم دارد از دست خواهد داد؟ دختری رنج میکشد... از میان تاریکی قرعه به نام اون میافتد؛ تا بازگردد به شومی...! مگر میشود فراموشکارِ یک راز وحشتناک بود؟! فرار از خود مگر ممکن است؟ بیا و شجاعانه با سرنوشت روبهرو شو...! قدری محکم باش! همیشه فرار راه حل خوبی نیست! گوشها را آماده کردهایم؛ چشمها را جلا دادهایم، تا درکنار رنجهای زندگی تا رسیدن به ...
دانلود دلنوشته از شهر دلت کوچ خواهم کرد مقدمه: دانلود دلنوشته از شهر دلت کوچ خواهم کرد _ تو مرا آزردی! که خودم کوچ کنم از شهرت! بکنم دل به دل چون سنگت! تو خیالت راحت، میروم از قلبت! میشوم دورترین خاطره در شبهایت! تو به من میخندی و به خود میگویی باز میآید و میسوزد از این عشق؛ ولی برنمیگردم نه!میروم آنجایی که دلی بهر دلی تب دارد! عشق زیباست و حرمت دارد! تو بمان؛ دلت ارزانی ان کس که دلش مثل دلت سرد و بیروح شده است!سخت بیمار شده است! تو بمان در شهرت!_سهراب سپهری
خلاصه: اين داستان در مورد زندگي دختري است به نام ليلي كه رمان اجتماعی برعكس دخترهاي هم سن و سالش، خلقيات كاملا مردانه دارد.داستان، آيندهی او را به تصوير ميكشد و مرتب به گذشتهاش سر ميزند تا خواننده را با مسير زندگي او آشنا كند. مسيري پر رنج و بسيار عبرت آموز كه ليلاي قصه ما رابه قهقرا ميكشد و بعد در مسیری قرار میدهد تا در اين مسير روحش صیقل بخورد و رازهايي را كشف كند که این روح زخمی و عاصی را به جایگاه رفیع انسانیت برساند این رمان اختصاصی سایت یک رمان است. مقدمه: تنهایی، چون تبری تیز و برنده، روزی ریشههایت را قطع خواهد کرد. روزی که حس کنی تنها هستی، دردی را در رگ و پیات لمس خواهی کرد ...
خلاصه: دانلود رمان تا چه پیش آید به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم میگذرد،آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند لحظه ها عریان اند! به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی است که خارش کردی زندگی نیست به جز نم نم باران بهار زندگی نیست به جز دیدن یار زندگی نیست به جز “عشق” به جز حرف محبت به کسی ورنه هر خار و خسی زندگی کرده بسی زندگی تجربه تلخ فراوان دارد دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم؟... “سهراب سپهری” فصل اول علیرام دست به سینه شدم و تکیه مو به صندلی دادم. ...
خلاصه: دانلود رمان من عشق را سروده امجلوی ِ در ِ بیمارستان از آژانس پیاده شد.از درون ِ کیفش چند ده تومانی را درآورد و به راننده داد و به سرعت از ماشین خارج شد و به طرف بیمارستان از عرض ِ خیابان گذشت.فریادهای راننده را ازپشت ِ سر مبنی بر زیاد بودن ِ پول را نشنیده گرفت. جلوی درب ایستاد که چشم ِ الکترونیک ِ در تشخیص بدهد و باز بشود، درب کُند بود و او کلافه!درب که باز شد دوید.....از وقتی از بیمارستان زنگ زده بودند ،احساس می کرد که با دویدن زودتر به مقصد می رسد حتی درماشین هم همین حس را داشت که «کاش می شد تا بیمارستان بدود.»جلوی ِ ایستگاه ِ پرستاری با عجله سلام کرد و پرسید: -از ...
خلاصه دانلود رمان نا ارام عاشقانه هایم ته نشین میشوند اگر حضور پر مهرت را در شب های نا آرام زندگی ام احساس نکنم ! ساعت پنچ صبح بود که جلوی دَر خانه مُراد یارالهی، پشت بوته ای پنهان شده بود ؛ خیلی منتظر این فرصت بود نقشه هایی برای واله دور دانه نرگس محمدی داشت.! پوزخندی روی لبانش نقش بست که رمان جدید نا ارام در سیاه خانه باز شد و واله از آن بیرون آمد، با بسم الله ایی به سمت سر کوچه تاریک و خلوتشان قدم برمیداشت که صدای پای ناآشنای به گوشش رسید در این وقت صبح چه کسی می توانست خروجش را با او هماهنگ کند ؟! از دیشب دلشوره ی بدی گریبان گیرش شده بود که ...
خلاصه : دانلود رمان قرار انتقام یک دختر تنها ... یک پسر زخم خورده ... هر دو پلیس ... همراه میشوند با هم در راهی که مسیرش مشخص نیست و اما عشق . و عشق جای دارد در این راه تاریک ... عشق میان ۲ پلیس داشتم یواشکی از ساختمون میومدم بیرون که یه نفر از پشت بازومو گرفت هی خانوم کجا با این عجله به پشت بر گشتم زل زدم به اون -وای خاک به سرم تو که زنی په چرا صدات مردونست کی گفته من زنم -خدا من بکشه از این دوجنسه هایی -چرا داری مزخرف میگی -پس حتما از این اوا خواهر هایی -ببین دختره خفشو چقدر حرف میزنی بگو اینجا چیکار میکردی حالا چی میخوای دانلود رمان قرار انتقام به پشت سرش اشاره کردمو گفتم :اونو میخوام وقتی به پشت ...
خلاصه: دانلود رمان پر پرواز حکایت زندگی یه دختره؛ یه دختر مثل همه ی دختر ها با کلی شور و هیجان و شیطنت های دخترونه؛ دختری صبور و مهربون که همیشه تو زندگیش باخت بوده و باخت... اما همیشه اون طور که فکر می کنیم پیش نمیره و باید دید که سرنوشت چه چیزی رو براش رقم می زنه. دختری که برای رهایی از همه ی این باخت ها و اجبار ها پر پرواز می خواد شایان پشت فرمون بود و مهسا هم جلو نشسته بود و یه ریز از اتفاق های تو مهمونی حرف می زد؛ شایان هم با خونسردی که رمان عاشقانه پر پروزاز که من همیشگیش به حرف هاش گوش می داد. بین حرف های مهسا اومدم. -آقا شایان بی زحمت ...