خلاصه: دانلود رمان صحرا ویران کردی و رفتی به سان سیلی ویرانگر که خرابه های دلم را با خاک یکسان کرد چگونه گذشتی ز من؟ ناروا بود و بس ستم بدی نکردم و لایق بدی دیدن نبودم کسی غمخوار نبود ...همدرد نبود ...همدم نبود به راستی نبود ویرانه ای همانند من من ماندم و دنیایی از سکوت من ماندم و قلبی پاره پاره من ماندم و موی سپیدی که از هجرانت برایم به یادگار گذاشتی به راستی بد نکردم ،به راستی تلخ نبودم اما شاید شیرینی ام جانت را از هم گسیخت به راستی یوسف سنگدلی بودی عصاره ی جانم را فشردی و رفتی برگشتنت باشد زمان حساب دادنت زمانی که دل ناکامم چشمهایش را ببندد و بلند فریاد بزند *قصاص* آخ از دل ،امان ...

  • نام رمان: صحرا
  • نویسنده:سحر.ح
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:593
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی،همخونه ای
  • بازدید: 6138
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان دختر افغان من دختری از خاک افغان...و تو پسری از تبار آریایی...چگونه در مسیر قلبم ایستادی؟...چه شد که عاشق و شیدایت شدم؟!قلب هایمان نزدیک و دست هایمان سرد و دور است...زمینیان به عشق من و تو حسادت خواهند کرد...زهر تلخ حسد خود را به عشق پاک من و تو ریختند...از من دور میشوی و من در اسارت دشمن کاری ز دستم بر نمی آید...تپش های قلبت را ز من دریغ مکن...زندگی ام به نزدم بازگرد...چشم هام رو باز کردم. یک روز پر دردسر دیگه؛همه مشکلاتم تو یه ان یادم اومد . من دختری افغانی هستم،به کشورم و خودم افتخار می کنم؛از اصلیتم هم خجالت نمی کشم.مگه ادما از کشورو اصلیت خودشون خجالت می کشن؟ از جام پاشدم و رخت خوابم رو ...

  • نام رمان:دختر افغان
  • نویسنده:فاطمه سادات مظفری
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:781
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 7742
ادامه و دانلود

خلاصه : دانلود رمان عمارت خون  داستان در مورد سه دختریه که خیلی شجاع و اهل ریسک کردن هستند و به پیشنهاد یکی از اونا وارد یک سازمان می شوند و در اونج از زبون ترنموایی دوباره خواب موندم . امروز کلاس داشتم . اصلا حوصله نداشتم و بد جور خوابم میومد . آخه از دیشب تا صبح داشتم فیلم ترسناک میدیدم ولی اصلا ترسناک نبود اخه یکی میاد کله اون یکی رو با اره برقی میبره ترس داره ؟ عین جت آماده شدم و سوار ماشینم شدم و دِ برو سمت دانشگاه پنج دقیقه به کلاس مونده بود و من داشتم میرفتم سمت کلاس که یکی زد پس کله ام برگشتم و دیدم نفسه و هلیا ام پشتشه نفس : سلام بر دوست ...

  • نام رمان: عمارت خون
  • نویسنده:زهرا اسماعیل پور
  • طراح:h•a•n•a
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:60
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 5262
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان حکومت بر مرداب چهار سال، همه چیز به چهار سال پیش ختم می شود ‌. چهار سالی که بزرگترین اتفاقات زندگی‌امافتاد و باتلاقی ساختم که هر روز بیشتر و بیشتر در آن غرق می‌شدم و دست و پا می‌زدم. باتلاقی که ناخواسته ساخته شد ، با کمک یک نفر به ظاهر کمک و حالا وقت انتقام است. وقت اثبات کردن آراس، آراس واقعی. قسمتی از رمان حکومت بر مرداب : بغض مغرورانه در گلویم رخنه کرده و صدایم را می‌خراشد، خسته‌ام. انگار باید فکر شانه‌های جدیدی باشم. شانه‌هایم تاب تحمل درد‌هایم را ندارند. درد‌هایم مدت‌هاست سرریز می‌شوند. کم آورده‌ام به اندازه‌ی تمام نداشتن‌هایم کم آورده‌ام و عجیب خودم را بیشتر از هر چیز دیگری کم آورده‌ام، من تنها سهمم را می‌خواستم بی‌رخوت تنم را تکانی ...

  • نام رمان:حکومت بر مرداب
  • نویسنده:zhila.h
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:500
  • موضوع:عاشقانه. پلیسی.جنایی
  • بازدید: 5497
ادامه و دانلود

خلاصه : دانلود رمان اتاق دریا _ پسری سركش و دوست داشتنی كه قصد ازدواج با دختری را دارد، در پی آشنا کردن او با خانواده‌اش متوجه می‌شود كه مادرش به شدت با اين ازدواج مخالف است و چون نمی‌تواند پسرش را منصرف سازد، از او می‌خواهد دست نوشته‌هايش را كه در واقع، داستان زندگی‌اش است بخواند … این رمان اختصاصی سایت یک رمان است. مقدمه: به عشق تو می‌نویسم، ای عشق! به عشق تو، که هرچه قلمم بیشتر در دل سفید کاغذ می‌گرید، کمتر آرام می‌شود. آی! عشق! با تو هستم، بیا و این کهنه زخم دیرین را مرهم بگذار! بیا و دستی به این باغ تا گلو فرو رفته در پاییز بکش و بر شاخه‌های خشکیده‌اش شکوفه‌ای بنشان، شکوفه‌ای به رنگ "عشق" آری، به انتظارت می‌نشینم. به ...

  • نام رمان : اتاق دریا
  • نویسنده : مریم علیخانی کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستاران : nazy.8 و نسترن بانو
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 675
  • ژانر : عاشقانه
  • بازدید: 6207
ادامه و دانلود

خلاصه : دانلود رمان پرتره _ ماجرای اتفاقات عاشقانه بین دو دانشجوی عکاسی به نام های پدرام و هستی است که با به وجود امدن مریضی هستی و ورود یک زن به نام سحر به داستان رابطه ی پدرام و هستی دچار مشکلاتی می‌شود و... این رمان اختصاصی سایت یک رمان است. قسمتی از رمان : یادمه امتحانات اخر ترم بود. امتحانام رو خوب داده بودم و یه امتحان مونده بود، باید می‌رفتیم سر کلاس تا استاد بهمون بگه امتحان از چیه. از بخت بد و ترافیک و هزار دردسر دیگه مثل پنچری ماشینم، دیر رسیدم دانشگاه. رفتم سمت کلاس، جلسه شروع شده بود، دلم رو زدم به دریا و در زدم، با اجازه ی استاد رفتم تو. -جناب فرهنگ بازم که دیر تشریف آوردین. دانلود رمان پرتره   نمی‌دونستم ...

  • نام رمان : پرتره
  • نویسنده : mohamad_h کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار: YASER
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 154
  • ژانر: عاشقانه، تراژدی
  • بازدید: 4881
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان ناسور وقتی چشم هایش را به سختی باز کرد و نگاهش به آن اتاق محقر و کوچک افتاد، همه چیز یادش آمد. آرزو کرد ای کاش آن اتاق و آن خانه و آدم هایش همه کابوس باشند. یک کابوس شبانه که وقتی ، ببینی واقعیت نداشته و همان جا نفس راحتی بکشی و با خودت بگویی "خدارا شکر ، بیدار می شوی خواب دیدم، یک خواب بد !" اما نه! کابوس نبود؛ خیالات نبود؛ بدبختانه همه ی آنها واقعی بودند . خودش را کشان کشان به پنجره ی بخار گرفته و کوچک اتاق رساند .با آستین لباسش بخار روی ، شیشه را پاک کرد و نگاهی گذرا به آسمان گرفته و سرد زمستانی انداخت. باد به شدت می وزید ...

  • نام رمان: ناسور
  • نویسنده:نیلوفر قنبری
  • طراح:h•a•n•a
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:200
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 4649
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان نجات از منجلاب همیشه در اعماق تاریکیها نوری سراسر تارو پود غم آلود بدن ما را روشن می کند. آن نور خداییست . اوکسی است که در تنگنا رهایت نمی کند،رازت را بر ملا نمی کندو گناههایت را به رویت نمی آورد. تو هر بار توبه کنی با آغوش بازمی پذیردت. در این غریب آباد که حاکمانش در زندگی من پست تینت وسیاه دل بودندچاره ای جز گریستن و چنگ زدن به دامان پاک الله نداشتم. چه ظلم بزرگی وچه جفایی در حق خودم کردم وخود را در منجلابی فرو بردم که تاوان سنگینی برایش پرداختم. وسوسه اگر سراغ ما بیاید و شر ،بدبختی،از هم پاچیدگی زندگی را به همراه خود بیاورد باید از آن دوری کنی وسعادت را فقط از ...

  • نام رمان: نجات از منجلاب
  • نویسنده:ازاده بختیاری
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:109
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 5297
ادامه و دانلود

دانلود دلنوشته دنياى خواب رفته     مقدمه : دانلود دلنوشته دنياى خواب رفته _ به همين زودى گذشت سرنوشت من و تو ، به همين تلخ و گذشت عاشقانه‌ هاى من و تو...

  • نام دلنوشته : دنیای خواب رفته
  • نویسنده : نگاربانو کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار: I.yasi
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 17
  • موضوع : عاشقانه
  • بازدید: 2528
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان تهران بی تو با دیدن استکان خورد شده ی روی زمین خوف برم می داره؛ به دوروبرم نگاه می کنم تا کسی نباشه و من بی سروصدا شیشه خورده هارو جمع کنم، همینطور که سرم پایین بود صدای پایی رو می شنوم و بعد صدای داد رئیس! می ترسم! من از این مرد ترسناک مثل سگ می ترسم مردی که در این دو ماه به من نشون داد همیشه آدمای خوشگل و پولدار خوش برخورد نیستند، به خودشون مغرور هستند، به قیافه، هیکل و مهم تر از همه به پول! قباد ( با فریاد): _اینجا چه خبره؟ دختره ی دستو پا چلفتی! به هر چی دست می زنی خرابکاری به بار میاری، من به تو پول میدم که این خونه ...

  • نام رمان: تهران بی تو
  • نویسنده:مهسا محمدی
  • طراح:braveays
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:234
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 3965
ادامه و دانلود