معرفی داستان:
دانلود داستان کودک سرلین و دهکده ی دنیل _ دنیل و سرلین، هر یک به تنهایی در دنیای باشکوه خود زندگی میکنند. پادشاه قصهی ما، عاشق پسرش دنیل است و میخواهد او را در آینده جانشین خود کند. سِرلین یک دختر زیباست و میخواهد به دنیل در این راه کمک کند.
بچهها بیایید با هم، به دهکدهی کوچکی سفر کنیم و داستانِ این دو آدم شجاع را از زبان خودشان بشنویم… .
دانلود داستان کودک سرلین و دهکده ی دنیل
قسمتی از داستان:
یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون، هیچکس نبود.
بچهها اومدم یه داستانی براتون تعریف کنم. بله درست حدس زدین! این داستان مربوط به یک شاهزادهی شجاع و قدرتمنده. یک شاهزاده که با تلاش و پشتکار به پدرش که پادشاه بود، کمک میکرد.
بچهها، اسم این شاهزادهی شجاع، دنیل بود.
دنیل میدونست که جانشین پدرشِ و باید در آینده، مثل اون پادشاه بشه. دنیل عاشق اسبسواری و تیراندازی بود و خیلی دوست داشت مردم کشورش همیشه خوشبخت و شاد باشن. اون نمیخواست مثل پادشاه کشور همسایه، یک پادشاه بدجنس و بداخلاق باشه که مردم کشورش با بدبختی زندگی کنن.
یک روز دنیل تصمیم گرفت به شکار بره. اون شنیده بود کنار رودخونه، محل خیلی خوبی برای شکار کردنه. اون از پدرش اجازه گرفت و پادشاه هم قبول کرد.
پادشاه تعداد زیادی سرباز به همراه دنیل فرستاد تا از اون مراقبت کنن و نذارن حیوانهای وحشی به پسرش آسیبی برسونن. دنیل از این لطف پدرش خیلی خوشحال شد. تصمیم گرفت که خیلی از خودش مراقبت کنه و یک حیوان خیلی بزرگ شکار کنه و اون رو به عنوان هدیه برای پادشاه بیاره.
بالأخره روز حرکت رسید و دنیل با یک ارتش بزرگ که تعدادی زیادی سرباز داشت، از قصر پادشاهی خارج شد.
پیشنهاد میشود
داستان کودک پرنس آرویج | ف.زینلی
داستان کودک قلمروی اسبهای تکشاخ | الهام سواری
دانلود داستان کودک طلسم چشمان سبز آبی