خلاصه: رمان نفس جهنم - موتورسواری به محض عبور از کنار ماشین شخصی با نام فرزاد پیروز، خلافکاری که به شرزاد معروف است! سمتش تیراندازی می‌کند؛ اما موفق به کشتن شرزاد نمی‌شود. شرزاد با قسر در رفتن از آن ماجرا پیگیر موتورسوار می‌شود. افراد شرزاد با جستجو متوجه می‌شوند موتورسوار برخلاف تصورشان یک دختر است! شرزاد به قصد انتقام آن دختر را می‌دزدد و تلافی کارش را به روش خودش، رویش پیاده می‌کند! رمان نفس جهنم قسمتی از رمان: جیغ دیگری کشیدم و دوباره دستانم را کشیدم؛ اما دستبندهای چرم مانع شدند. اشک دیدم را تار کرده بود و بی‌وقفه به سمت گوش‌هایم سر می‌خورد. لاله گوشم خیس شده بود و تمام راه تا گونه‌ام نیز از اشک شور شده بود. دست بزرگ مرد با نوازش‌های گناه‌آلودش ...

  • نفس جهنم
  • آلباتروس
  • زهرا.د
  • تعداد صفحات : 224
  • جنایی / عاشقانه
  • بازدید: 466
ادامه و دانلود

خلاصه: رمان رفیق فابریک - فرزاد نویسنده‌ی جوونی که برای نوشتن داستانی ترسناک، دست به احضار روح می‌زنه، اما پس از عدم موفقیت و مورد تمسخر قرار گرفتن توسط دوستش، جهت تلافی نقشه‌ای می‌کشه که جونشون توسط موجودات ماورایی در معرض خطر قرار می‌گیره، اما... . رمان رفیق فابریک   بخشی از رمان: ساعت از دوازده و نیم شب گذشته بود. پشتِ میزِ کارم نشسته و در حال خوندن مطلبی درباره‌ی احضار روح بودم تا توی داستانی که قرار بود ماه بعد توی مجله چاپ بشه، ازش استفاده کنم. هر بار که می‌خواستم داستان بنویسم هزار بار خودم رو لعن و نفرین می‌کردم. من چرا نویسنده شده بودم؟ مگه شغل بهتری نبود؟ اصلاً مگه نوشتن هم شغله؟ چند روزی بود که فکر نوشتن یه داستان ترسناک، ...

  • رفیق فابریک
  • فاطمه بهار
  • یگانه سلیمی
  • تعداد صفحات : 597
  • فانتزی‌/‌ طنز
  • بازدید: 643
ادامه و دانلود

خلاصه: رمان عصیانگر قرن جلد دوم - تا به‌حال به لحظه‌ای رسیده‌اید که دیگر امیدی نباشد؟ برای من آن لحظه درست بالای صخره در نبرد بود. خود را فدا کردم تا جنگ تمام شود و دیدید که چگونه در یک افنجار ناپدید گشتم. پنج سال گذشته است و اکنون زمان بازگشت من به این سرزمین نفرین شده فرا رسیده است. جنگ در کمین انتظار می‌کشد، بیشتر از همیشه نزدیک است. صدای شیپورهای نبرد را عاشقانه گوش کنید، نبردی حماسی که به یک‌باره عصیان را به اتمام خواهد رساند. رمان عصیانگر قرن قسمتی از رمان: کارول با تمام شدن حرفش به طرف لبه‌ی صخره حرکت کرد. دیانا خواست سریع جلو برود و مانع رفتنش شود؛ اما با بالا آمدن ناگهانی یک اژدهای عظیم آن‌ هم ...

  • عصیانگر قرن (جلد دوم)
  • فاطمه السادات هاشمی نسب
  • یگانه سلیمی
  • تعداد صفحات : 240
  • فانتزی
  • بازدید: 415
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان همه ی اسب های سپید _ رونیکا طبق حکم دادگاه به تبعید فرستاده خواهد شد. محل تبعید او، روستایی دور افتاده از توابع ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان خواهد بود. رونیکا علارغم اصرار بر بی‌گناهی خود، حکم را پذیرفته و راهی این سفر می‌شود.   رمان همه ی اسب های سپید   قسمتی از رمان: شاید بهتر بود اهمیت بده و تا صبح به آینده تاریکش فکر کنه. در نهایت هم یه سردرد وحشتناک بگیره و حرص بخوره؛ گریه کنه یا حتی جیغ بزنه اما آینده و همه‌ی متعلقاتش با هم می‌تونست بره به دَرک. به‌ جاش آروم نشسته بود و ماه رو تماشا می‌کرد. سیاره‌ی خوشگلش، حتی از پشت شیشه‌های کِدر اتوبوس هم زیباست. آسمون این‌جا به شکل غریبانه‌ای حتی داخل شب ...

  • همه ی اسب های سپید
  • فرزان و سمانه شیبانی
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 384
  • عاشقانه / اجتماعی / درام
  • بازدید: 9863
ادامه و دانلود

خلاصه: رمان افسون چپ دست - قبل از شروع این ماجرا، بذارید یه داستان براتون تعریف کنم، که البته در آینده بیشتر درموردش می‌فهمید. سال‌ها قبل، جادوگر بزرگی وجود داشت؛ اما اون با بقیه متفاوت بود. اون یه جادوگر چپ‌دست بود. تقریباً از صفر شروع کرد؛ درواقع، اون یه یتیم بی‌هویت بود. نوادگان اون جادوگر، چپ‌دست بودن، و به این نژاد «چپ‌دست» لقب داده شد، که تبدیل به نام خانوادگی‌شون شد که چه دختر و چه پسر، نسل‌به‌نسل به ارث می‌رسید. داستان ما، همین‌طوری شروع میشه؛ از اتفاقات و اسراری که در گذشته نهفته... رمان افسون چپ دست قسمتی از رمان: آسیاب روستا جایی بود که همیشه برای نقاشی به اونجا می‌رفتم؛ اما همین آسیاب آغاز تمام بدبختی‌هام شده بود. سه‌تا نوجوون قلدر روستا ...

  • افسون چپ دست
  • محیا دشتی
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 538
  • فانتزی
  • بازدید: 341
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان دل شکن _ نفس دختری که میان خیر و شرهای ماضی و آتی‌اش گیر کرده. دلدادگی‌ای که در گذشته باعث شکستن بال‌هایش شده بود، هنوز هم گریبان گیرش است شکستگی‌هایش او را از سال‌ها قبل قوی‌تر کرده اما اتفاقی ناخوشایند! خونی که ناخواسته روی زمین جاری می‌شود ناخواسته او را به سمت گذشته‌ی مهر و موم شده‌اش می‌کشد.​   رمان دل شکن   بخشی از رمان: نگاهی به لباس‌های پاره شده‌اش که آمیخته با خون است می‌اندازد! پیراهن نقره‌ای که روی تن لرزان و یخ‌زده‌اش شل و نامرتب نشسته، از شانه جر خورده. لب‌های سرد و کبود شده از ترسش را با بغض روی هم فشار می‌دهد. چشم‌های درشت کشیده‌اش لبالب از اشک هستند و قلبش از زور ترس و تنهایی محکم می‌کوبد. سرش را آرام و ...

  • دل شکن
  • سهیلا زاهدی
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 784
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 13055
ادامه و دانلود

خلاصه: رمان زمزمه آسمان - تینا، دختری ایرانی، روزی هر چه را دارد قربانی تحقق رؤیای خود می‌کند و کیلومترها از سرزمین مادری‌اش فاصله می‌گیرد. با بدتر شدنِ حال پدرش، دوباره پا به خاک ایران می‌گذارد و طوفانی ناخواسته، تمام زندگی‌اش را در بر می‌گیرد. رمان زمزمه آسمان   بخشی از رمان: داشتم فکر می‌کردم برای شب سال نو پاستا، غذای مناسبی است یا نه؟ هی دستم را به سمتِ بسته‌ی پاستا می‌بردم و دوباره برمی‌گرداندم. یک‌دفعه با شنیدن صدایی به عقب برگشتم. پسربچه‌ای که با وجود پرهای روی سرش بی‌شباهت به سرخ‌پوست‌ها نبود، با سر و صدا به سمتم می‌دوید. در یک لحظه به سمتم جهید و روی زمین پرتم کرد. کمرم به شدت درد گرفته بود. درحالِ بد‌ و بیراه گفتن به زمین ...

  • زمزمه آسمان
  • فاطمه علی آبادی
  • صبا عباسی
  • تعداد صفحات : 546
  • اجتماعی / عاشقانه / معمایی
  • بازدید: 1116
ادامه و دانلود

خلاصه: رمان رهایی از قفس برای پرواز - دختری داریم مغرور و شیطون و از یه طرف پسری داریم مغرور و مرموز! طی اتفاقاتی اونا عاشق می‌شن، ولی عشقی ممنوعه! عشقی با سرانجامی نامعلوم! اینجا چندین عشق وجود دارد! عشق‌هایی که تکلیف مشخصی ندارند و آینده هیچ یک از این عشق‌ها مشخص نیست. این وسط یک راز وجود دارد، رازی که ورق زندگی همه را برمی‌گرداند‌. رازی که باعث تغییری بزرگ در زندگی همه می‌شود! این راز چیست؟ آیا این عشق پایدار است؟ پایان و سرانجام این عشق ممنوعه چیست؟ آیا این زوج عاشق به هم خواهند رسید؟ آینده نامعلوم این عشق‌های نیمه‌کاره چیست؟ رهایی از قفس برای پرواز   قسمتی از رمان: داشتیم از خنده ریسه می‌رفتیم که یِهو یه ماشین کنار ماشینم نگه ...

  • رهایی از قفس برای پرواز
  • سمانه شیبانی
  • یگانه سلیمی
  • تعداد صفحات : 1376
  • عاشقانه / درام / تریلر / معمایی / پلیسی
  • بازدید: 1345
ادامه و دانلود

خلاصه: رمان پهلوان - معمار جوانی که هنوز پر از غرور جوانی است و خیال‌های بزرگی در سر می‌پروراند، این‌بار دست به بزرگ‌ترین ریسک ممکن می‌زند و می‌خواهد یک شبه ره صد ساله را برود؛ تصمیمی ساده که ممکن است با زندگی خیلی‌ها بازی کند؛ اما همین تصمیم ریتم زندگی‌اش را به کل عوض می‌کند. رمان پهلوان قسمتی از رمان: 1342 حرارت کوره‌ی آهنگری مثل همیشه به محض وارد شدن به صورت سبزه‌اش خورد و بوی آهن گداخته و زغال و گرد و غبار مشامش را پر کرد. صدای برخورد چکش محکم و بزرگ به سندان مثل دارکوبی که به تنه‌ی درخت می‌کوبد،‌ مستقیم در گوشش می‌پیچید. چاله‌ی بزرگ و عمق‌دار کوره، مثل همیشه پر از مواد گداخته بود و کنارش ابزار و چکش‌های مخصوص دیده ...

  • پهلوان
  • ژیلا.ح
  • سما یاورنیا
  • تعداد صفحات : 673
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 2120
ادامه و دانلود

خلاصه: عشق شاهدخت به او لحظه به لحظه بیشتر می‌شد، دلداده‌تر می‌شد؛ اما زندگی ورق جدیدش را نمایان کرد و فاصله‌ای طولانی بین آن‌ها انداخت. سرانجام زمانی که شعله‌های عشق‌ِ پدرام قصر را می‌سوزاند، زمانی که کلمه‌ی متواری کنار اسم شاهدخت قرار گرفت، زمانی که عشقی جدیدی در قلب کوچک قُل شاهدخت شکوفه زد او... . برای خواندن فصل دوم حتماً فصل اول (رمان زیبای سلطنتی) را مطالعه کنید. رمان بزرگ زاده متواری   قسمتی از رمان: ناگهان پایش سُر خورد، جیغی بلندی کشید و با پشت به درون چشمه افتاد. امواج چشمه جسمش را به درون خود فرو برده و راه تنفسش را بستند. دست و پا می‌زد و سعی می‌کرد خود را به سطح آب برساند، اما انگار فردی او را به پایین می‌کشاند. ...

  • بزرگ زاده متواری
  • ماها کیازاده (pen lady)
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 288
  • عاشقانه / تاریخی
  • بازدید: 1080
ادامه و دانلود