خلاصه رمان: رمان عملیات پر دردسر آتریسا یک دختر شیطون و مغرور، که سر دسته یک گروه پنج نفره تو دانشگاه هستش، آن ها دنبال کارهای هیجان انگیز و پر خطر هستن و معتقدن که با انجام این کارها به نحوی به مردم کمک می‌کنند.از قضا در یکی از عملیات هایشان...آیا دوست دارید که نتیجه اش را ببینید؟ که چه اتفاقی می افتد؟ پس تا آخر این رمان با ما همراه باشید. انگشت هام رو تو هم قفل کردم و صورتم رو به شمع ها نزدیک کردم چشم هایم رو بستم و از ته دلم آرزو کردم و بعد از چند ثانیه که در اون حالت بودم چشم هایم رو باز کردم، که چهار جفت چشم کنجکاو بهم خیره شده بودن.  حالا ...

  • رمان عملیات پر دردسر
  • سارینا بانو
  • ستاره سیاره
  • تعداد صفحات : 500
  • عاشقانه، طنز، پلیسی
  • بازدید: 11035
ادامه و دانلود

مقدمه: مجموعه دلنوشته های منع شده _ در کدام قصه نوشته شده‌ای...؟ که نه میبینمت... نه می‌خوانمت... نه توان خواستنت را دارم؟... من منع شده‌ام، در اوج رویایت!   مجموعه دلنوشته های منع شده   قسمتی از دلنوشته: احساساتت... نشان از چیست زیبای من؟ خطاب به من، رو به او می‌گویی: " دوستت دارم! " آه... نخواهم این نفس تنگی را، از سوز درد حرف‌هایت! *** هم‌زیست شدی... . معشوق گم‌شده در کردار من! چه کردی با دل من؟ که در دوریِ تو، آرام نماندم... . شکستم جام مجنون را... آری، شکستم! منِ عاشق چرا فرهاد کوهکن را شکستم؟! *** ناگفته‌هایم... تکرار نشدنی‌ست! گویی در انحنای جان، قلب بر کف داده‌ام. ناگفته‌هایم... دلنوشته ها آه‌شان دامانت را خواهد گرفت! گویی زین پس زندگی به کام‌مان تلخ خواهد شد؛ اما کجاست آن رهبر سرایی‌هایت؟ کجاست آن حس خوش بوی عید پیراهن بنفشت؟ *** تنهایی‌هایت... چه آشنا... ...

  • مجموعه دلنوشته های منع شده
  • ماه راد
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 22
  • عاشقانه
  • بازدید: 1085
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان میسوفونیا (جلد سوم منحوس) _ در پس پردازش مغز از حقایقی که وجود دارند، مسائل طوری در ذهن ما پابرجا می‌شوند که هیچ نقطه انطباقی بر اصل خود ندارند. حالا که او بیشتر از یک نفر را درون خود جای داده، به ناچار با جاری شدن خون سمت اهداف آن اصوات حرکت می‌کند. میان همه‌ی رنجش‌هایی که سوزش دستانش به دور جان دوپایان تحمیلش می‌کنند، مغز به ناچار از پانسمان کردن جراحت حقیقتی که سال‌هاست بهبود یافته دست می‌کشد؛ حقیقت وجود مادر.   رمان میسوفونیا (جلد سوم منحوس)   دانلود جلد اول و جلد دوم دانلود رمان منحوس دانلود رمان روح مردگی (جلد دوم رمان منحوس)   قسمتی از رمان: با هر ضربه، تیزی اون نور سفید، شکاف جمجمه‌م رو بازتر می‌کرد. ضرباتی پشت سر هم که ...

  • میسوفونیا (جلد سوم منحوس)
  • مینو.م
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 773
  • درام / ترسناک / معمایی
  • بازدید: 3792
ادامه و دانلود

  زندگی نامه و بیوگرافی علی مبارکی هافبک ایرانی از علی مبارکی بیشتر بخوانید ، علی مبارکی، فوتبالیست نام آشنای کشورمان که توانسته با عملکرد خوب خود در پست هافبک دفاعی نظر تیم های خارجی را به خود جلب کند علی مبارکی زاده خراسان رضوی نیشابور متولد سال 1373 است و وقتی که تنها دو سال داشت، به همراه خانواده اش به تهران نقل مکان کرد و در این شهر بزرگ شد. علی مبارکی در زمین خاکی‌ها و ورزشگاه‌های تهران همزمان فوتبال و فوتسال را بازی می‌کرد. اما بعدها فوتبال را فقط به عنوان رشته ورزشی خود دنبال کرد. او از همان زمان کودکی به فوتبال علاقه بسیار داشت و همیشه در دوران تحصیل در مدرسه و محله مشغول به بازی فوتبال بود. ...

  • بازدید: 439
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان سایه ی من _ قصه از جایی شروع میشه که مینا با عشق به تدریس وارد یک روستای دورافتاده و به محض ورود، توی خونه فعالیت های ماورایی شکل میگیره... در این بین، اون به خاطر تصمیمش برای استقلال و شجاعت بیشتر به جای ترک خونه، تصمیم به تماس با صاحب خونه میگیره تا با کمک اونا بتونه مشکل و حل، و به زندگیش توی روستا ادامه بده... اما ورود صاحب های واقعی خونه فقط اوضاع رو بدتر و رازهای بیشتری رو فاش می‌کنه...   رمان سایه ی من   قسمتی از رمان: دو ساعت از وقتی که حرکت کرده بودم می‌گذشت. دیگه از جاده‌ی شلوغ خبری نبود، حالا دیگه تنها چیزی که‌‌ می‌دیدم درخت‌های دو طرف جاده‌ی خلوت و آسفالت و جنگل‌های ...

  • سایه‌ی من
  • زهرا باقری
  • فائزه اکبری
  • تعداد صفحات : 844
  • ترسناک / معمایی
  • بازدید: 20909
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : رمان معجزه ستودنی راجب یه پسر مجرد که کلا با ازدواج مخالفه و میخواد از ایران بره که با یه دختر تصادف میونه و اون حافظه اشو از دست میده…. پسره چون میخواد به مشکل نخوره نمیزاره بره پیش پلیس و نگهش میداره تا حافظه اش برگرده.بالاخره میای بیرون دیگه. من که میدونم یک ساعته باز رفتی جلو آیینه رو دماغ خوشگلت زوم کردی.جیغ بنفشی کشیدم و به سرعت به طرف در رفتم و قفلش رو باز کردم خودم رو آماده کردم تا چند تا الفاظ رکیک که از فرانک یاد گرفته بودم رو بارش کنم. که با دیدن جای خالیش بادم خوابید و خواستم به اتاق برگردم که صدای مامان متوقفم کرد: رمان معجزه ستودنی   - مهرانا بیا پایین ...

  • رمان معجزه ستودنی
  • مریم نامنی
  • ستاره سیاره
  • تعداد صفحات : 500
  • عاشقانه
  • بازدید: 7758
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان بغض کال _ ریحانه رادان دختری از جنس شیطنت‌های شیرین دخترانگی است که ازدواج و شروع زندگیش در یک خانواده‌ی اصیل و نامدار ناخوداگاه از او زنی سختی کشیده می‌سازد. زنی که مقابل تمام نخواستن‌ها می‌ایستد. زنی که تمام قانون‌ها را نقض می‌کند. به همه دل و جرأت می‌دهد تا جایی که بهای سنگینی را بابت این سرکشی‌ها می‌پردازد.   رمان بغض کال   قسمتی از رمان: خیلی وقت نیست که از آخر شروع کردم رسیدم به اول؛ تک‌تک دفترات رو میگم. همونایی که توش نوشتی قهر رو دوست نداری. تا سال‌های سال ریاضی تک می‌گرفتی، دلت ضعف میره واسه کباب کوبیده و از دامن و پیراهن و هر چی لباس زنونه است بیزاری. حالا که به اول‌هاش رسیدم باز نتونستم بشناسمت. اصلاً ...

  • بغض کال
  • م.اسماعیلی
  • رها امینی
  • تعداد صفحات : 1195
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 9813
ادامه و دانلود

مقدمه: مجموعه دست نوشته های یک یاوه گوی مجنون _ دلتنگی را نمی‌توان یک حس قلمداد کرد، بلکه طنابی‌ست ضخیم و زُمخت که دور دلت می‌پیجد و بعد هی تنگ‌تر می‌شود و تنگ‌تر و تنگ‌ترتر آن‌قدر که در لحظه‌ای از یک روز، وقتی چیزی به باریدن آسمان نمانده و کلاغ‌ها، یک صدا آوازِ شوربختی را زمزمه می‌کنند، دلت می‌ترکد و تو تمام می‌شوی! و پایانِ تو می‌شود آغازِ پرنده‌ای بی‌قرار که نمی‌داند چرا حس می‌کند خانه‌اش روی درخت یا بامِ منزلِ پیرزنِ هفتاد ساله‌ی همسایه‌تان نیست، بلکه ابریشمِ سپید شده موهای آدمی‌ست که سال‌ها پیش کسی به او گفته برایت می‌میرم و سر قولش مانده... .​   مجموعه دست نوشته های یک یاوه گوی مجنون   قسمتی از مجموعه: نمی‌دانم چرا اسمش را دلتنگی نهاده‌اند؟ دلی نه کنار ...

  • مجموعه دست نوشته های یک یاوه گوی مجنون
  • فاطمه عبدالهی
  • صبا عباسی
  • تعداد صفحات : 26
  • عاشقانه
  • بازدید: 1713
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان جانان‌ من باش _ یعنی می‌شود تابستان، بشود عروس زمستان؟ یعنی می‌شود جانان قصه‌ی ما بشود عروس کوه سرد غرور؟ یعنی می‌شود دختر قصه‌ی ما وقتی از طوفان‌های بزرگ زندگی‌اش تن نحیفش شروع به لرزش کند، کسی باشد که دست‌های او را بگیرد و با گرمای دستش وجود او را سراسر گرما و آرامش کند؟ امّا چه کسی می‌تواند باور کند که کوه سرد غرور دارای دستان گرمی باشد. تقدیر چه سرنوشتی را برای دختر قصه‌ی ما رقم خواهد زد و جانان ما جنون و جانان چه کسی خواهد شد؟   رمان جانان‌ من باش   قسمتی از رمان: من و خانوم فرزادی به سمت دفتر کارمندان رفتیم که خانوم فرزادی با در زدن هر دومون وارد دفتر شدیم. با ورود ما همه‌ی سرها به سمتمون ...

  • جانان من باش
  • شکوفه فدیعمی
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 614
  • عاشقانه / اجتماعی / تراژدی
  • بازدید: 9449
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان رخساره فروریخته _دختری است با یک عاشقانه خاص و اجتماعی؛ قرار است وارد دنیایی دیگر شود. دنیایی رمزآلود با اتفاقاتی غیرمنتظره. یک قهرمان نیاز دارد برای تغییر تفکراتش. دنیایش زیباست، تحولات عظیمش او را زیباتر می‌کند. از خنده‌ها و لباس‌های فاخر و مغرور بودن، به مظلومیت و چادر می‌رسد؛ یک تحول عظیم! یک تحول باورپذیر با دختری که اویل چهره‌ای زیبا دارد اما رخساره‌اش فرو می‌ریزد. آینده این دختر را یک قهرمان تغییر می‌دهد. یک عاشقانه که در این عصر باورش کمی مشکل است؛ اما با عشق شدنی است؛ اما عشق‌های بزرگ همیشه پایانش خوش نیست، شاید این بار پایانش چون قهوه تلخ است... .   رمان رخساره فروریخته   قسمتی از رمان: هوای بیرون لباس‌های زمستانی می‌خواست؛ در کمدم لباس‌های مخصوص باران ...

  • رخساره فروریخته
  • نور7371
  • فائزه اکبری
  • تعداد صفحات : 257
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 5791
ادامه و دانلود