معرفی رمان: رمان عشق خوش نام من _ همه چیز از یک تماس غیرمنتظره شروع می‌شود. دلارا مأمور نفوذی پلیس و نزدیک‌ترین دوست بهاره بر اثر شلیک گلوله به کما می‌رود. همین موضوع بهاره را برای کامل کردن کار نیمه‌تمام دلارا وارد ماجرای پر پیچ و خمی می‌کند. قصه‌ای پر از ریسک و خطر در کنار سرگردی کارکشته که در کنار تمام اضطراب‌ها برایش اتفاقات جدیدی را رقم می‌زند.   رمان عشق خوش نام من     قسمتی از رمان: حوصلم سر رفته از صبح خبری از دلارا ندارم معلوم نیست دوباره کجا رفته هرچی هم زنگ میزنم به گوشیش میگه در دسترس نیست دلم خیلی شور می‌زد این دختر هنوز بچه بود. نمیدونم چرا جدیدا انقدر سرکش شده. رمان عاشقانه هوف حالا چیکار کنم بلند شدم برم ...

  • عشق خوش نام من
  • بهاره نوری
  • زری مصلح
  • تعداد صفحات : 415
  • عاشقانه
  • بازدید: 6954
ادامه و دانلود

خلاصه : دانلود رمان ویتامین آ دی نقاشی را دوست دارم گل‌ها را درون گلدان می‌کشم نمک را در نمکدان می‌کشم ماهی را در ژرفای دریا می‌کشم آب را در حوض می‌کشم ماه را در شب می‌کشم عروسک را در دست سارا می‌کشم پدر را پشت در، با دستی پر می‌کشم خنده را بر چهره‌ی تو می‌کشم عشق را در سینه‌ی تو می‌کشم دستم را در دست تو می‌کشم من نقاشی را دوست دارم ولی… درد را هم با عشق می‌کشم تا روزی که… آرام‌آرام پر بکشم! همیشه به خودش می‌نازید یک‌جور که انگار یک سر رفته اورست را فتح کرده. تنها دستاوردش، لرزاندن آرامگاه جناب فردوسی بود با مدل فارسی حرف زدنش. اه... تازه داشت یادم می‌آمد، از وقتی‌که فارغ‌التحصیل شده ...

  • ویتامین آ دی
  • ُمِگا
  • ستاره سیاره
  • تعداد صفحات : 600
  • عاشقانه
  • بازدید: 4777
ادامه و دانلود

مقدمه: مجموعه دلنوشته های از جنس خاک _ روحم اسیر شد؛ اسیر قلبی که دیگر نمی‌زد. قلبت ایستاد ولی روحت آزاد شد؛ روحت را آزاد کردی و مرا در زندانی سیاه، محبوس! گله‌ای نیست؛ خودم زندانم را سیاه کردم... .   مجموعه دلنوشته های از جنس خاک   قسمتی از دلنوشته: لبخند بزن! لبخند بزن! خواسته‌ی هر شبم در خواب همین است. تمام امید زندگیم، خنده‌هایی‌ست که در خواب می‌زنی؛ خنده‌هایی که ای کاش همیشه بر لبانت بود. آخرین بار که دیدمت، لبخند داشتی؛ لبخندی که بین خاک‌ گم شد... . *** قلبم توان زدن ندارد. پاهایم توان قدم زدن ندارند. دستانم توان لمس خاک را ندارد. زبانم توان خواندن آیه‌ها را ندارد. پس چرا باید نفس کشید؟! نفسی که دیگر امیدی ندارد... . *** زیر باران قدم می‌زنم؛ یادم هست که عاشق باران بودی. یادم هست... دستانت را باز می‌کردی و می‌چرخیدی؛ می‌گذاشتی باران تو را ...

  • مجموعه دلنوشته های از جنس خاک
  • مهسا.ا
  • ریحانه فنایی
  • تعداد صفحات : 20
  • عاشقانه
  • بازدید: 1468
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان هاریکا _ هاریکا دختری‌ست که با فلج شدن پاهایش پر پروازش چیده شده و به سقوط محکوم است؛ اما غم‌های بی‌پایان او دوامی ندارد و سرنوشت برایش خواب‌های دیگری دیده است. وی به طرز اعجاب‌آوری به یک سال قبل سفر می‌کند و اتفاقات تلخ زندگیش مجدد مقابل چشم‌هایش به نمایش در می‌آید... حال باید دید هاریکا می‌تواند از آخرین روزنه‌ی فرصت استفاده کند یا خیر. فرصتی با ظرفیت درست کردن یا نابودی همه چیز...!   دانلود رمان هاریکا   قسمتی از رمان: به تقویم نگاهی کردم و پرتش کردم. نگاهی به‌ پرستار کردم که لبخندی زد. - حالت بهتره عزیزم؟ لبخند غمگینی زدم و گفتم: - خوبم. سری تکون داد و گفت: - اون آقایون بیرونن هنوزم نمی‌خوای بیاین داخل؟ سرم رو به علامت نه تکون دادم که ...

  • هاریکا
  • صبا طهرانی
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 186
  • عاشقانه / جنایی
  • بازدید: 3945
ادامه و دانلود

مقدمه: مجموعه دلنوشته های معشوق آسمان _ این فاصله، رادعی بین آن دو عاشق است. آسمان و زمین عاشقانه یکدیگر را می‌پرستند؛ گویا برای آسمان، زمین مبعود است و برای زمین، آسمان. فاصله‌ای که میان آن‌هاست، آسمان را به گریستن وا می‌دارد و زمین از قطرات اشک او، مجنون و شیدا می‌شود. آن‌ها، همچنان پس از قرن‌ها دلباخته یکدیگرند و در این فاصله، سوختند و ساختند اما هرگز از تعشقشان دست نکشیدند.   مجموعه دلنوشته های معشوق آسمان   قسمتی از دلنوشته: به که گویم قلبم بیمار توست؟ به که گویم عشقم از آن توست؟ چو لبانم درد کشند از بیان کلمه‌ی‌ عشق تو نرو از میان خاطرات گمشده و پست‌سرشت.​ *** آوازه‌ی زمین به گوش فلک رسیده اما مگر دست این دو عاشق به یکدیگر می‌رسد؟ مگر خورشید به ماه رسید که این ...

  • مجموعه دلنوشته های معشوق آسمان
  • مبینا.ج
  • ریحانه فنایی
  • تعداد صفحات : 17
  • عاشقانه
  • بازدید: 1240
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان کوتاه گردن آویز _ گردن آویز زندگی رنج بار دختری را به تصویر می‌کشد که بهای وفای به عهدش نابودی دنیای رنگینش است. دختری که غرق در سیاهی‌ مطلق زندگی‌اش خود را بی‌پناه و تنها می‌یابد اما..‌. .   رمان کوتاه گردن آویز   قسمتی از رمان: نگاهش را آویخته بود به چشمانم و لبخندی مرموز هم آویز لب‌های درشتش بود. - تو قشنگ‌ترین چشم‌ها رو داری، می‌دونی؟ هر بار که از عشق برایم می‌گفت، به دنیای پیش رویم رنگی تازه می‌زد. من با او کنارش رشد می‌کردم و بدخلقی‌های گاه و بیگاهش را هم به جان می‌خریدم. او تمام من بود اما از آن رؤیای شیرین که پریدم، نه او بود و نه خوشبختی که نویدش را می‌داد. من بودم و سیاهی مطلق ...

  • گردن آویز
  • یگانه رضایی "یهدا"
  • فائزه اکبری
  • تعداد صفحات : 104
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 2176
ادامه و دانلود

مقدمه: مجموعه دلنوشته های افکار بی خانمان _ شب که می‌شود، حجمی از افکار بی‌خانه به سراغم می‌آیند تا مرا از خود بی‌خود کنند! من امّا، به آرامی در کنج لحاف و اشکم مخفی شده، می‌اندیشم تا لانه‌ای برای اذهان و افکارم بسازم؛ آخر این بی‌خانمانی مرا آتش زده و خاکستر خواهد کرد... .   مجموعه دلنوشته های افکار بی خانمان p   قسمتی از دلنوشته: خانه خرابم کردند...! افکارم را می‌گویم؛ افکاری که وقتی می‌بینند ساعت از بامداد گذشته، به سراغم می‌آیند! آن هم با هزاران درد... . با هزار درد و رنج و یادآوری می‌آیند؛ تا می‌آیم آن‌ها را از خود دور کنم، دیگر دیر می‌شود و من، غرق شده در اعماق افکار بی‌خانمانم، زجه‌هایم را از سر می‌گیرم... .​ *** چه خوب می‌توانند مرا از آرامش بیرون بکشند! آن افکار که از هر گوشه‌ی ذهنم به یک‌دیگر متصل می‌شوند؛ مرا ...

  • مجموعه دلنوشته های افکار بی خانمان
  • ماه راد
  • صبا عباسی
  • تعداد صفحات : 22
  • عاشقانه
  • بازدید: 898
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان گیسو عروس استاد _ گیسو دختر هفده ساله‌ای هست که با پدرش در استرالیا زندگی می‌کنه، یک روز پدرش برای ماموریت به ایران میره و قبل رفتنش دو برادر رو به عنوان بادیگارد گیسو انتخاب می‌کنه، بعد از مدتی گیسو به همراه این دو برادر به ایران میره و زندگیش تغییر می‌کنه.   رمان گیسو عروس استاد   قسمتی از رمان: از دریاچه بیرون اومدم و دوباره شروع کردم به دویدن. هلیکوپتر زودتر از من رسیده بود و بابا داشت با مردی صحبت می‌کرد؛ جلو رفتم و سلامی گفتم که مرد با خنده به پدرم گفت: - گیسو چه بزرگ شده. رو به پدرم گفتم: - بابا تو که منو تنها نمی‌زاری؟ قول دادی دیگه به هیچ ماموریتی نری. بابا سری تکان داد: - سر قولم هستم. مرد: علی ...

  • گیسو عروس استاد
  • فاطمه رحمت‌زاده
  • مائده شمس
  • تعداد صفحات : 173
  • عاشقانه / جنایی
  • بازدید: 5631
ادامه و دانلود

معرفی داستان: دانلود داستان کوتاه خاطرات یک دزد دریایی ناتمام (الدورادو) _ خاطره‌نویسی‌های یک دزد دریایی به نام شوآن لئوپاردو است که در اول جوانی ناخواسته وارد کشتی دزدان دریایی می‌شود و چون وجود خانوم‌ها در کشتی ممنوع است هویت خود را پنهان می‌کند و خودش را یک مرد جا می‌زند. سپس شورش علیه کاپیتان کشتی یعنی ادوارد تیچ، هویت واقعی‌اش به عنوان یک زن را فاش می‌کند. شاید برایتان سوال باشد که چرا نام این مجموعه خاطرات یک دزد دریایی ناتمام است! شوآن لئوپاردو یعنی شخصیت اصلی این مجموعه داستان، برخلاف غرور و هوشی که دارد معتقد یک انسان تمام و کامل نیست بنابراین نام نوشته‌هایش را «خاطرات یک دزد دریایی ناتمام» گذاشت.   داستان کوتاه خاطرات یک دزد دریایی ناتمام ...

  • داستان کوتاه خاطرات یک دزد دریایی ناتمام (الدورادو)
  • آزاده دریکوندی
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 74
  • معمایی / ماجراجویی
  • بازدید: 1179
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان عشقم نترس _ بازی از جنس عشق و انتقامی از جنس حسادت و آمیخته با حسرتی عمیق و جان‌سوز. اتفاقاتی مرموز و هیجانی که قلب را از تپش می‌اندازد. خلافکاری مرموز و تشنه به خون در مقابل، سرگردی تیز هوش و سرشار از تجربه. کیست برنده این میدان خون؟ ماهورا در این بین چه سرنوشتی را می‌چشد؟ تصادفی که جان خانواده دخترک ساده قصه را گرفته، اما آیا این اصل ماجراست؟ رازهایی که سر از زمین بلند می‌کنند و معماهایی که پیچ و خم داستان را به رخ می‌کشد. در بین این جنگ و تردید و این عشق است که شعله‌ور می‌شود. اما عشق به چه قیمتی…؟ رمانی متفاوت با داستانی متفاوت.   رمان عشقم نترس   قسمتی از رمان: هر روز صبح وقتی ...

  • عشقم نترس
  • آریانا عاشوری‌زاده
  • نگین قاسمی
  • تعداد صفحات : 171
  • عاشقانه / جنایی
  • بازدید: 4272
ادامه و دانلود