خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه جاسپر و ساعت دژاوو _ روزی جاسپر و خانوادش به جایی میرن تا دارو گیاهی جمع کنند. جاسپر و لئون خسته بودند و تصمیم می‌گیرند که با پدر و مادر خود نروند. آن‌ها نشسته بودند و باید منتظر می‌ماندند تا پدر و مادرشان بیایند. آن‌ها دنبال یک خرگوش می‌کنند و به یک خانه می‌رسند تا آن‌جا تا وقتی که پدر و مادرشان نیامده استراحت کنند. بعداز مدتی جاسپر رفت تا ببیند پدر و مادرش کجا هستند. وقتی پیش آن‌ها رسید دید... .   دانلود داستان کوتاه جاسپر و ساعت دژاوو   قسمتی از داستان: جاسپر و لئون دو برادر هستند. جاسپر ۱۵ و لئون ۸ سال دارد؛ روزی جاسپر و لئون به همراه خانواده خود برای جمع‌ آوری گیاهان دارویی به ...

  • داستان کوتاه جاسپر و ساعت دژاوو
  • مهدی تورانی
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 43
  • ترسناک / علمی تخیلی / تریلر
  • بازدید: 936
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه مهر ابدی _ در میان بحبوحه‌ی جنگ و خونریزی مهر ابدی داستان عاشقانه‌ای را به تصویر می‌کشد که وضعیت کشور آن را به مرز نابودی می‌رساند، جنگ کلمه‌ای منفور که بر بوم زندگی ناهید رنگ خون می‌پاشد.   دانلود داستان کوتاه مهر ابدی   قسمتی از داستان: بوی گس خون زیر مشامم می‌پیچید و حال رو به موتم را وخامت می‌بخشید؛ اما با تمام قوت سعی داشتم قلب داغ دیده‌ و وحشت‌زده‌ام را آرامش بخشم. مادر آن‌سو، مویه می‌کرد و هراسان از این پریشانی صورت به ناخن می‌خراشید. - دَدم، دَدم، دَدم محمدم نیومد.‌ خدایا، پسرکم رو سالم برگردون. چنان با رنج فریاد برمی‌آورد که دل چون سیر و سرکه جوشانم، به حد اعلای دق کردن رسید. دست‌هایم را به شانه‌های لرزانش رساندم و ...

  • داستان کوتاه مهر ابدی
  • یهدا رضایی"یگانه"
  • زهرا توسلیان
  • تعداد صفحات : 95
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 805
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه ماه و دریا _ مهتاب دختریه‌ که عاشق درس خوندن و مستقل شدنه. می‌خواد اپلای بگیره و بره خارج از کشور و به درس خوندنش ادامه بده تا این که عاشق یه پسر میشه و مهتاب بین دوراهی میمونه که بره خارج و پیشرفت کنه یا اینکه عشقشو انتخاب کنه و پیش عشقش بمونه.   دانلود داستان کوتاه ماه و دریا     قسمتی از داستان: روزی از روزهای پاییز بود، خش‌خش برگ‌ها رو زیر پاهایم حس می‌کردم. قدم زنان به سمت دانشگاه می‌رفتم ساعت ۱۴ کلاس داشتم. مقنعه‌ی سرمه‌ای و مانتو و شلوار مشکی پوشیده بودم. چادرم رو سرم کرده بودم. باد چادرم رو به رقص در می‌آورد، داستان عاشقانه کوله پشتیم سنگین بود چون چندتا کتاب تخصصی توش گذاشته بودم. من مهتابم دانشجوی ...

  • داستان کوتاه ماه و دریا
  • زینب زاهد
  • زهرا.د
  • تعداد صفحات : 59
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 1195
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه پایان نامه مقدونی _ پایان‌نامه مقدونی حکایت وارونگی‌های سازگار است، از جوان تحصیل‌کرده‌ای که افکار آشوبش او را به اسارت مکان اشتباهی می‌برد و با مرد میان‌سال عجیبی آشنا می‌کند.   دانلود داستان کوتاه پایان نامه مقدونی   قسمتی از داستان: چشمانم از جغد هم جغدتر می‌شود و پلک زدن یادش می‌رود. آخر کم چیزی نیست. اگر حتی هنگام خطاب کردن نامم و بالا رفتن از پله‌ها پایم بلغزد و تا جلوی صندلی تهیه‌کننده بخت برگشته چرخ و فلکی بروم و حضار از خنده این حادثه اسف‌بار رودل کنند هم چیزی نیست! پایان نامه‌ام پس از کش و قوس‌های فراوان، رقیب‌هایش را به ملکوت اعلی رانده! معلوم است که چیزی نیست! نیشم تا بناگوش باز شد و صورتم را رو به درخت‌های ...

  • داستان کوتاه پایان نامه مقدونی
  • زینب227
  • ریحانه ن‌ف
  • تعداد صفحات : 68
  • اجتماعی / طنز
  • بازدید: 961
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه در قصر خون‌آشام‌ ها _ دختری به نام مایا در یکی از روزها اتفاقی ترسناک برایش رخ می‌دهد و خانواده‌اش او را برای حفظ جانش از عامل آن اتفاق تصمیم می‌گیرند که به قصری بفرستند؛ اما خانواده‌اش از خصوصیات افراد آن قصر اطلاع ندارند و بعد از رفتنش به آن قصر مایا به دردسرهایی می‌افتد و... .   دانلود داستان کوتاه در قصر خون‌آشام‌ ها   قسمتی از داستان: خون را از دهانم بیرون ریختم، از روی زمین برخاستم و فرار کردم‌، مدت زیادی را دویدم...آن سیاه پوش دنبالم نکرده بود! یعنی من خبر نداشتم. وقتی که از پیشش پا به فرار گذاشتم فقط دویدم، برنگشتم که ببینم دنبالم می‌کند یا نه. جلوی درِ قصر پدربزرگم ایستادم. پاهایم توان نداشتند. در ...

  • داستان کوتاه در قصر خون‌آشام‌ ها
  • سونا یاکوت
  • رها امینی
  • تعداد صفحات : 42
  • ترسناک / فانتزی
  • بازدید: 1015
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه بی نشان _ همه‌چیز با یک دیدار دگرگون می‌شود، امیرعلی و زندگی‌اش نیز! درست آن‌جا که چشم‌ها بسته می‌شوند و گوش‌ها کر، حقیقت روبه‌روی کسی که نه می‌بیند و نه می‌شنود، نقش بازی می‌کند. حال امیر می‌ماند و زخم‌هایی بر جسم و روحش و تبعات حقیقتی که ندید. در همین حوالی، کسی بی‌نشان واردِ میدان آشفته‌ی زندگی او می‌گردد؛ کسی که در «دل» بی‌نشان خواهد ماند.   دانلود داستان کوتاه بی نشان     مقدمه: دل‌ها، این‌ها که خنجرها خورده‌اند، خون‌ها دیده‌اند و زخم‌ها دارند هیچ‌گاه غریبه به خود راه نمی‌دهند؛ زیرا که آن‌ها جایگاهِ آدم‌هایی هستند که دوست‌شان داریم. آدم‌های جدید، در دل‌هایی که متعلق به فردِ دیگری‌ست، بی‌نشان خواهند ماند. برای کسی که دوستش داری و دوستت ندارد، همواره بی‌نشان خواهی ماند؛ حتی ...

  • داستان کوتاه بی نشان
  • ف.سین
  • زهرا.د
  • تعداد صفحات : 95
  • درام / عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 1072
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه بوم سرخ _ ترنم پس از اعدام شدن خواهر دوقلویش، بسته‌ای را از طریق پست دریافت می‌کند؛ که آخرین هدیه‌ی ترانه [خواهرش] به اوست. روایتِ «بوم سرخ» آخرین ردپایی‌ست که ترانه به‌ جا می‌گذارد و مسیر تاریکی از قتل نامزدش را پیش روی ترنم می‌گشاید. اما همیشه برای نجات دیر شده‌ است!​   دانلود داستان کوتاه بوم سرخ   قسمتی از داستان: در اعماقِ هزارتوی ذهنم همه‌جا تاریک است؛ فقط من هستم و او، او در حال تاب‌بازی است و به هیچ عنوان برای به خانه رفتن کوتاه نمی‌آید. طاقتم طاق می‌شود و فریاد می‌زنم که کافی‌ست، اما صدای بغض‌آلودم چنان گرفته و بی‌جان است، که نمی‌شنود و همچنان به تاب خوردن ادامه می‌دهد! پاهایش در هوا معلق هستند و با لبخندی ...

  • داستان کوتاه بوم سرخ
  • مهرابی83
  • رها امینی
  • تعداد صفحات : 71
  • معمایی / درام / جنایی
  • بازدید: 973
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه منجی مرگ _ نور‌ محو می‌شود و سیاهی در عقبش می‌تازد، جهانمان را در خود غرق می‌سازد و این آغاز یک وحشت است و انتقام همانند آتشی شعله می‌کشد و همه را می‌سوزاند. گاهی با اتفاقات عجیب روبه‌رو می‌شویم، ترس را برایمان به دنبال دارد و باید با ترس خود مقابله کنیم و دنبال ترس خود باشیم. داستان روایت‌گر یک روح است که در دنیای ما به دنبال کینه و انتقام است.   دانلود داستان کوتاه منجی مرگ   قسمتی از داستان: توی کافه دور از شهر دور هم با ملیس، یونیکا، شِری و سیلویا نشسته بودیم و نوشیدنی و خرت‌و‌پرت‌های دیگه می‌خوردیم. من که خسته بودم و حال هیچی رو نداشتم، همه‌ش پشت سر هم خمیازه می‌کشیدم و سرم رو تکون ...

  • منجی مرگ
  • الهام سواری
  • زهرا.زد.کا
  • تعداد صفحات : 47
  • ترسناک
  • بازدید: 882
ادامه و دانلود

خلاصه داستان: دانلود داستان کوتاه گنج سیراف _ روزی سه برادر در شهری زندگی می‌کردند. افزایش مالیات و کسب درآمد پایین موجب شد تا آن‌ها به شهر دیگری بروند. در میان راه به طور اتفاقی با یک پیرمرد مواجه می‌شوند که نشانه‌های مکان نسخه‌های گنجی که در شهر وجود دارد را به آن‌ها می‌گوید و سه برادر در جستجوی گنج می‌روند و...   دانلود داستان کوتاه گنج سیراف     قسمتی از داستان: روزی روزگاری در شهری به نام اهده، سه برادر به نام‌های اسفندیار، تورج و پرویز زندگی می‌کردند. شغل آن‌ها آهنگری، سفالگری و کشاورزی بود. چندماهی می‌شد که به خاطر مالیات بالایی که از سوی پادشاه برای مردم تعیین شده بود، میزان درآمدی که برایشان باقی می‌ماند بسیار ناچیز بود و هرچه کار می‌کردند به ...

  • داستان کوتاه گنج سیراف
  • مهدی تورانی
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 90
  • فانتزی
  • بازدید: 1409
ادامه و دانلود

معرفی داستان: دانلود داستان کودک سرلین و دهکده‌ ی دنیل _ دنیل و سرلین، هر یک به تنهایی در دنیای باشکوه خود زندگی می‌کنند. پادشاه قصه‌ی ما، عاشق پسرش دنیل است و می‌خواهد او را در آینده جانشین خود کند. سِرلین یک دختر زیباست و می‌خواهد به دنیل در این راه کمک کند. بچه‌ها بیایید با هم، به دهکده‌‌ی کوچکی سفر کنیم و داستانِ این دو آدم شجاع را از زبان خودشان بشنویم... .   دانلود داستان کودک سرلین و دهکده‌ ی دنیل   قسمتی از داستان: یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون، هیچکس نبود. بچه‌ها اومدم یه داستانی براتون تعریف کنم. بله درست حدس زدین! این داستان مربوط به یک شاهزاده‌ی شجاع و قدرتمنده. یک شاهزاده که با تلاش و پشتکار به پدرش که پادشاه ...

  • داستان کودک سرلین و دهکده‌ ی دنیل
  • زهرا صالحی(تابان)
  • لیدی
  • تعداد صفحات : 48
  • عاشقانه
  • بازدید: 1381
ادامه و دانلود

داستان کوتاه چیست ؟

قرن اخیر، قرن غلبه جهانی داستان کوتاه بر دیگر انواع ادبی است. انسان دیگر آن ذوق و فراغت را ندارد که رمانهای بلند چند جلدی بخواند؛ از این رو با مطالعه داستان کوتاه گویی خود را تسکین می دهد.

زندگی را و خود را و در آیینه داستان کوتاه می جوید.

داستان کوتاه را می توان از نظر شخصیتها، نوع بیان داستان و کوتاهی و بلندی آن مورد برسی قرار داد.

در “رمان” اغلب مجموعه زندگی شخصیتی تجسم می یابد و اشخاص یا شخص مهم داستان در طول زمانی که داستان آن را در بر می گیرد پرورده می شود، ولی در داستان کوتاه چنین فرصتی وجود ندارد.

در داستان کوتاه شخصیت قبلاً تکوین یافته است و پیش چشم خواننده ی منتظر، در گیرودار کاری است که به اوج و لحظه حساس و بحرانی خود رسیده یا در جریان کاری است که قبلاً وقوع یافته اما به نتیجه نرسیده است.

نویسنده در داستان کوتاه، برشی می زند به زندگی قهرمان داستان و نقطه ای از آن را که باید به مرحله حساسی برسد انتخاب می کند.

در حالی که در رمان قسمتی یا تمام دوره زندگی قهرمانان در پیش چشم خواننده است و چشم انداز وسیع تر و گسترده تری از زندگی شخصیتها را نشان می دهد.

داستان کوتاه مثل دریچه یا دریچه هایی است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی، برای مدت کوتاهی باز می شود و به خواننده فقط امکان می دهد که از این دریچه ها به اتفاقاتی که در حال وقوع است نگاه کند.

شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می دهد و کمتر گسترش و تحول می یابد.

ادگار آلن پو” نویسنده آمریکایی می گوید:

“داستان کوتاه قطعه ای تخیلی است که حادثه واحدی را، خواه مادی باشد و خواه معنوی، مورد بحث قرار دهد.
این قطعه تخیلی بدیع باید بدرخشد، خواننده را به هیجان بیارود، یا در او اثر گذارد باید از نقطه ظهور تا پایان داستان در خط صاف و همواری حرکت کند.”

“داستان کوتاه” باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. “ادگار آلن پو” در این مورد نیز گفته است:

“داستان کوتاه” روایتی است که بتوان آن را در یک نشست (بین نیم ساعت تا دو ساعت) خواند. همه جزئیات آن باید پیرامون یک موضوع باشد و یک اثر را القاء کند، یک اثر واحد را.

در داستان کوتاه تعداد شخصیتها محدود است. فضای کافی برای تجزیه و تحلیل های مفصل و پرداختن به امور جزئی در تکامل شخصیتها وجود ندارد و معمولاً نمی توان در آن تحول و تکامل دقیق اوضاع و احوال اجتماعی بررسی کرد. حادثه اصلی به نحوی انتخاب می شود که هر چه بیشتر شخصیت قهرمان را تبیین کند و حوادث فرعی باید همه در جهت کمک به این وضع باشند. البته بسیاری از داستاهای کوتاه خوب هم هست که در آن این قوانین رعایت نشده است.

داستان کوتاه ممکن است خیلی کوتاه باشد و مثلا حدود 500 کلمه بیشتر نداشته باشد.