خلاصه رمان : دانلود رمان سوزان دختریه که پدرش به زور مجبورش میکنه با پسری به اسم اردلان ازدواج کنه ولی اون عاشق یکی دیگس و از اردلان متنفره سوزان بعد از مدتی متوجه میشه که سام دستشو بلند کرد که بزنه چشمامو بستم ولي هيچ اتفاقي نيفتاد اروم چشمامو باز کردم که ديدم سورن دست بابا رو گرفته سورن:بابا ولش کن چطوري ميتوني اين کارو بکني اون حق داره براي خودش براي ايندش تصميم بگيره بابا نه بابا غلط کرد به خدا قسم اگه تو محذر ابرومونو ببري به خااک سياه مينشونمت با دو رفتم توي اتاق و درو بستم و شروع کردم گريه کردن خدا اخه من مگه چيکار کردم که نمي تونم با عشقم باشم مثل خيلياي ديگه در اروم باز ...

  • عشق از سوي اجبار
  • پريا.ج
  • PARISA_R
  • تعداد صفحات : 330
  • عاشقانه،اجتماعی،همخونه ای
  • بازدید: 52366
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان من عاشق نمی‌شوم _ داستان راجب یک دختر پولدار و البته شیطون هست؛ ولی این پولدار بودن زیاد براش دوومی نداره. اون دختری آتیش پاره و البته سرکش از خاندانی با اصالت به نام خاندان کاوه هست. همه چیز خوبه و توی مسیر خوشبختی پیش میره؛ اما همیشه که نمیشه خوشبخت بود و در همون شرایط باقی موند، طبیعتاً زندگی این دختر هم مثل همه بالا و پایین داره. گره‌های زیادی سر راه دختر قصه قرار می‌گیره که زندگی رو به کامش تلخ می‌کنه. این دختر با تنهاییش کنار اومده و یه جورایی بهش عادت کرده؛ برای همین از عاشق شدن و دلبستن دوری می‌کنه، چون می‌ترسه! این ترس از نزدیک شدن و دلبستن، باعث میشه تا مدت زیادی ...

  • من عاشق نمی‌شوم
  • آرام همانند دریا
  • مائده شمس
  • عاشقانه / اجتماعی / معمایی
  • بازدید: 50797
ادامه و دانلود

خلاصه:  داستان این رمان از یک انتحاب اشتباه شروع میشه که دختر داستان ما فکر میکنه هر عشقی عشق واقعی هست ولی متوجه میشه که اشتباه و شخص دیگه ای وارد زندگیش میشه که اول کار ایلین با اون زیاد خوب نیست و با هم درگیر میشن سر هر موضوعی سه تایی نگاهی بهم انداختن چیه تا حالا همو ندیدین یا می خواین زیر شرط بزنین؟ - مسعود اما ما پیرژامه تنمون نیست - مونیکا با پرویی گفت : خوب لخت برو آقا هممون از این حرف مونیکا زیر خنده زدیم محیا میگم بچه ها اینا با این تیپ و قیافه این موتورا بخوان با لباس زیر تا خونه برن چی فیلمی میشن چقدر ملت بخندن - دانلود رمان عاشقانه  آیلین بانوی من به ما ربطی ...

  • ایلین بانوی من
  • فریده بانو
  • بهار قربانی
  • تعداد صفحات : 322
  • عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 30861
ادامه و دانلود

رمان سقفی برای من و تو روایت گر  دختری و پسری هست که اول از همه با هم دشمن هستن و از هر فرصتی برای اذیت کردن هم استفاده میکنن و کم کم به هم وابسته میشن ولی خوب هم دیگه را نابود میکنن عشق یعنی ارامش...یعنی روز های بدون دلتنگی...یعنی پایان انتظار! برخلاف عقیدهٔ خیلی از آدم ها عشق فهمیدنی نیست!عشق راباید حس کرد! دانلود رمان طنز با تک تک سلول های پیکر خود...با ذره ذرهٔ وجودِ عاشقِ خود باید حس کرد.... وقتی حسش کردی نباید عقب بکشی....نباید جا بزنی...نباید فرار کنی...باید پای بدوخوبه عشقت بایستی...محکم بایستی! برای رسیدن به عشقت باید از همه چیزو همه کس بگذری...از غرورِ چندین ساله ات...از بغض های کهنه و قدیمی ات که در گلو مانده ...

  • رمان سقفی برای منو تو
  • شیرین کیومرثی
  • REIHANE_F
  • تعداد صفحات : 230
  • عاشقانه ،طنز ، اجتماعی
  • بازدید: 22438
ادامه و دانلود

 خلاصه رمان : آقا اینجا سه تا دختر داریم سه تام پسر داریم متاسفانه ازشون رو نمایی نمیشه اینا درسته ظاهری شبیه به انسان دارن..ولی سه نمونه موجوده ما قبله تاریخنکه با یه سری آزمایشاته درونی و بیرونی این شکلی شدن خب..اینا طی اتفاقاتی تودانشگاهشون با هم به جنگ برمیخیزندو معلوم نیس کی این جنگ و جدال تموم میشه وباید بگم که تمام اتفاقات مخلوط شده با طنزه که مطمئنم خنده رو لباتون میاره و البته خوندنش خالی از لطف نیست. برین گورتونو گم کنین ما دو تا کفتره (پرنده)عاشق و با هم تنها بزارین..پگاه که اصن ب رویه مبارک نیاورد ولی کیمیا که گرفته بود دستشو کشید و رو به من با لبخند گفت: -عزیزم ما میریم من خودم پگاهو میرسونم بای ...

  • دانشجوهای شیطون
  • هستی.س
  • هکر قلب
  • تعداد صفحات : 759
  • طنز - اجتماعی
  • بازدید: 70947
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان نسل عاشقی _ رمان درباره‌ی دختری به اسم مهلاست که پدر و مادرش رو از از دست داده و به همراه برادرش زندگی می ‌کند. با وارد شدن پسری به زندگی آن ها اتفاقات جدیدی برای مهلا رخ میده که در رمان خواهید خواند.   دانلود رمان نسل عاشقی   قسمتی از رمان: رمان طنز مثل همیشه با صدای خروس مروس که نداره اینجا ولی با صدای الارم گوشیم بیدار شدم. سریع بلند شدم که اماده شم و برم پایین امروز روز مهمیه. امروز عید نوروز اخیش این سال هم تموم شد و من باید عوض بشم. اینو هرسالم میگمااا ولی واس روز اوله ولی استثنائا که پارسال یه روزو یه ساعت بود. رفتم یه دوش یه ربعی یا همون گربه شور ...

  • نسل عاشقی
  • mahla_2020
  • مائده احمدی نژاد
  • تعداد صفحات : 74
  • عاشقانه / طنز
  • بازدید: 18964
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان ساده نیست پسری که زندگی اش را در ماموریت خلاصه کرده. از آن طرف دختری که تمام زندگی اش را پای نویسندگی گذاشته است. چطور به هم می رسند؟ آنها که دنیایشان فرسنگ ها از هم دور است! اصلا بهم می رسند؟ زندگی پستی بلندی دارد، چطور مقابل یکدیگر در می آیند؟ دختر داخل اینه مهربونه، اما کسی باهاش در بی افته به قول معروف ور می افته. در عین مهربون بودن اعصاب معصاب نداره و توی فامیل هم به مغرور بودن معروف شده. هیکلش هم که به لطف انواع ورزش ها رو فرمه. نگاهم رو از خودم گرفتم و روی تخت نشستم. همیشه همینم؛ به کوچکترین اجزای صورتم خیره می شم و سه ساعت واسه خودم توصیفش ...

  • ساده نیست
  • مرضیه علیشاهی
  • نگین قاسمی
  • تعداد صفحات : 280
  • عاشقانه، پلیسی، طنز
  • بازدید: 14816
ادامه و دانلود

 خلاصه رمان نقاب من در برابر تو : دانلود رمان عاشقانه راجع به دختری هست که هویت واقعی خودش رو از همه پنهان کرده و با سختی زیادی کمی به زندگی خودش آرامش بخشیده، اما فقط کمی. اما روزی از روزها کسی که ازش متنفره اون رو به کاری مجبور می‌کنه که باعث می‌شه مسیر زندگی اون دختر تغییر کنه، باید ببینیم دخترمون چجوری با سرنوشت کنار میاد و چه‌جوری ...   دانلود رمان نقاب من در برابر تو     قسمتی از رمان: دانلود رمان نقاب من در برابر تو_ هر چهارتاشون جلو رفتن، من و سپهر هم پشتشون. اِوا اينا چرا دارن ميرن سمت دیوار؟! نکنه جنی روحی چیزی باشن يه وقت! نه مثل این که جدی جدی دارن ميرن تو دیوار، يه قدم مونده به دیوار ...

  • نقاب من در برابر تو
  • ثمین مقدمی
  • هکر قلب
  • تعداد صفحات : 67
  • عاشقانه / طنز
  • بازدید: 10755
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان دختری از جنس خورشید _ جسم بیمار درمان می‌شود؛ اما درمان روح بیمار دشوار است. دختری از جنس خورشید، داستانی‌ برگرفته از مشکلات عاطفی‌ست که با رفتار ناشایست خنجری را در قلب برخی از انسان‌ها فرو برده است؛ این حوادث در قالب یک رمان با توصیفات و اتفاقات عاشقانه و احساسی و... با هدف یادآوری نتیجه بعضی رفتارهای ناپسند گردآوری شده است. دختری از جنس خورشید در برگیرنده افرادی‌ست که به خاطر مشکلات بزرگی که دارند، خود واقعی‌شان را از دست داده‌اند و در طول این داستان سعی در دست و پنجه نرم کردن با گذشته خود دارند. دانلود رمان دختری از جنس خورشید     قسمتی از رمان: دانلود رمان طنز در دنیایی زندگی می‌کنیم که بی رحمی در آن حرف اول ...

  • دختری از جنس خورشید
  • مهرنوش عطائی
  • محدثه فارسی
  • تعداد صفحات : 102
  • عاشقانه / طنز / اجتماعی
  • بازدید: 12452
ادامه و دانلود

 خلاصه رمان : دانلود رمان ابلیس و ساده لوح نیلوفر که از کنایه‌ها و رفتارهای تحقیرآمیز اطرافیانش خسته شده‌است برای تغییر سرنوشتش تصمیم به ترک شهر و محل زندگی‌اش می‌گیرد. با این تصور که برای خودش آینده‌ای بهتر بسازد، به دنیایی جدید وارد می‌شود؛ اما طولی نمی‌کشد که متوجه می‌شود این تغییر آسان نیست! او با پاکی و سادگی‌اش پیش می‌رود غافل از این‌که در این دنیای پرهیاهو، شیطان در کمین دل‌های ساده است!   مقدمه شنیده‌اید که می‌گویند زیبایی بخش مهمی از زندگی است؟! گاهی چنان مهم می‌شود که تمام زوایای زندگی را تغییر می‌دهد و گاهی کم‌ترین اهمیتی ندارد! ممکن است با داشتن آن یک ملکه بشوی و پیروز دنیای رقابت باشی و گاهی هم ممکن است در عین زیبایی، بازنده و تنها ...

  • ابلیس و ساده لوح
  • نفس.س
  • melisa.fe و maryam.n
  • تعداد صفحات : 387
  • اجتماعی، طنز
  • بازدید: 16091
ادامه و دانلود

رمان طنز چرا ؟

دانلود رمان طنز بدون سانسور عاشقانه شامل آن دسته موضوعاتی‌ست که نمکین و طناز در قالب لفافه و بیانی خنده‌دار مطرح می‌شوند. این ژانر اتفاقات اجتماعی را آن‌چنان جلوه می‌دهد که کل‌کل‌ها و کلمات توهین آمیز در آن به چشم نمی‌خورد.

طنز شاید بهترین انتخاب هنرمند برای انتقاد نسبت به وضعیت سیاسی و فرهنگی جامعه‌اش و آرزوی دنیایی جدید باشد. پوششی لطیف که نیش تند کنایه و حتی عصبانیت هنرمند را می‌پوشاند تا هم تلنگری به جامعه باشد و آگاهی رسانی کند، هم نگاه حساس او را نشان دهد. عنصر خیال که به خوبی با طنز همراه می‌شود، به هنرمند کمک می‌کند با ترسیم جهانی انتزاعی، تا حد ممکن از گزند سانسور در هر جامعه‌ی جهانی در امان بماند. نویسندگان گاهی به سراغ طنزی سیاه می‌روند تا کلنجارهای درونی‌شان و ترس‌ها و آشوب‌های ذهنی‌شان را در روایت‌های داستانی به جریان بیندازند. مسئله‌ی واضح این است که نویسندگان ژانر طنز، اغلب به زبان مشخصی می‌رسند که مخصوص خود آن‌هاست و بر فضای تمام آثارشان حاکم است. همین ویژگی، این ژانر را به انتخابی دوست داشتنی و سرگرم کننده تبدیل می‌کند.

برای نوشتن رمان طنز باید بی رحم باشید و واقعیت رو توی صورت فرد بکوبید(!) و بهش سر کوفت بزنید.اگه داستانی خوندید و خندیدید به این معنی نیست که طنزه قویه.
طنز نویسی یعنی نوشتن یه اتفاق خنده دار و این اتفاق ممکنه شما رو نخندونه.حتی ممکنه شما رو ناراحت کنه و تلخ بخندید.بعضی از جوک هایی که توی فضای مجازی منتشر میشه واقعیت جامعه یا خصوصیات یه فردی رو در قالب طنز بیان کرده و باعث میشه شما بخندید.

“خنده ی حاصل از طنز,خنده ی شادمانی نیست;خنده ای است تلخ و دردناک که شخص یا مطلب مورد انتقاد را سرزنش می کند و به او سرکوفت می زند.”

نویسندگان از شیوه های مختلفی برای ساخت طنز استفاده می کنند که اساس همه ی آن ها ((بر هم زدن عادت ها))ست.
1.بزرگ نمایی و اغراق در توصیف چهره و حالات و خصایص انسانی مثل توصیف مصطفی در داستان کباب غاز
2.کش دار کردن موضوع یا ماجرا,با حاشیه پردازی و روده درازی مطلب اصلی را به عمد به فراموشی می سپارند.
3.جا به جا کردن حوادث و وقایع
4.نقیضه پردازی یا تقلید از آثار ادبی
5.وجود غلط های املایی در نوشته ی طنز که آگانه به کار می روند,قدرت طنز نوشته را بالا می برند.

رمان طنز چیست؟

گونه ای از ادبیات است که مسائل اجتماعی را با زبانی شیرین و در عین حال در قالب نقد بیان می‌کند. در ادبیات طنز گونه معایب، مفاسد و کمبودهای افراد و جامعه به گونه ای اغراق آمیز به تصویر کشیده می شود تا زشتی نقص بیشتر به چشم آید و در جهت رفع آن کوشش شود.

انواع طنز از نظر مضامین عبارتند از: طنز فردی، طنز خصوصی، طنز فلسفی، طنز اجتماعی، طنز سیاسی و طنز خانوادگی.

خواندن رمان طنز کمک می کند تا ساعاتی به دور از اتفاقات روزمره اطرافمان شاد باشیم و با قسمت های بامزه رمان بخندیم. هنر طنزپردازی در واقع از سخت ترین هنر ها به حساب می آید و نویسنده این گونه آثار باید مهارت زیادی برای خنداندن مخاطب داشته باشد.

طنز، همواره مضامینِ خود را از لابه‌لای حوادث اجتماعی می‌یابد و در پی آن، نگاهی هم به مسایل سیاسی دارد. در این ارتباط، طنز در نقشِ یک آینه عمل می‌کند و بر آن است که عیب‌های افراد را در مقابل دیده‌گان‌شان قرار دهد؛ آن‌چنان که آینه عمل می‌کند و نقایص ظاهری انسان را نشان می‌دهد.

طنز اصولی و بنیادین، می‌تواند افراد پاکدامن را حفظ کند، اما نمی‌تواند آن‌چنان که توقع می‌رود، افراد بدطینت را هدایت کند؛ چرا که جریان‌های منفی، متأسفانه در سطح جامعه به‌سرعت شیوع پیدا می‌کنند و کمتر دیده شده است که یک جریان مثبت بتواند بر ذهن و فکر افراد منفی جامعه غلبه کند. در این میان، باید به لحن طنزپرداز توجه شود؛ چرا که لحن راوی می‌تواند فرد مخاطب را قانع، یا در او ایجاد شک و شبهه کند.

تحلیل‌گران وادی طنز و کنایه، بر این باورند که یک طنز اصولی، باید به مسایلی چون بیان حقیقت، کشمکش‌ها و تضادها بپردازد؛ و در این راستا، پس از ریشه‌یابی معضلات، راه‌حل مناسب و منطقی ارایه دهد. گاه دیده می‌شود اغلب مردم، میان طنز و هجو، تفاوتی قایل نیستند و همه را یکسان می‌پندارند. در صورتی که میان طنز و هجو، تفاوت عمده وجود دارد. طنز اصولاً بازتاب عمومی دارد و طنزپرداز، در این وادی، مسایل و رویدادهای عمومی و همه‌جانبه را در نظر می‌گیرد. در صورتی که هجو، تنها به یک فرد خاص می‌پردازد و بر آن است که آن فرد مذکور را هدف قرار دهد.

طنزنویسی را نمی شود گرفتار قاعده و قانون کرد.چون در سایۀ شکستن قاعده هاست که شکل می گیرد و آفریده می شود.ولی در هر حال،یک داستان طنز،ویژگی هایی دارد که با شناختن آنها،می توان دریافت که یک داستان طنز چگونه خلق می شود و چطور می شود آن را نوشت:

۱- بیرحمی، لازمۀ طنزنویسی
طنزنویسی، بیش و پیش از آن که “تکنیک”را پشتوانۀ خود داشته باشد، برخاسته ازنوعی”نگاه”است. طنزنویس، این قدرت را دارد که از موضعی فراتر،با فاصله،نقادانه و بیرحم به سوژه نگاه کند.این نگاه،بیش از آن که حاصل تمرین و ممارست باشد، یک توانایی ذاتی در برخی افراد است.بنابراین طنزنویسی چیزی نیست که بتوان آن را آموخت،بلکه می توان آن را پرورش داد .اگر نمی توانید فاصلۀ انتقادی با سوژه بگیرید و مدام احساساتی می شوید،سراغ طنزنویسی نروید!

۲- تکلیفتان را با طنز مشخص کنید
طنز نسبی است.بستگی به درک و تلقی افراد دارد.هر چه عمیق تر باشد و در لایه های اثر بیشتر پنهان باشد و کمتر به چشم بیاید،نسبیت آن بیشتر است.اثری را که ممکن است از نظر شما طنز تلقی شود ،ممکن است دیگری بخواند و بگوید:”خب!این طنزش کجاست؟!”این امر،در مورد بخشهای دیگر ادبیات داستانی صادق نیست.یک اثر در ژانر پلیسی یا معمایی یا وحشت،قوی یا ضعیف،یا متعلق به آن ژانر است یا نیست.ولی در مورد طنز،قضیه فرق می کند.ممکن است یک اثر از دید شما طنز باشد و از دید دیگری،نه.بستگی به تعریف و برداشت مخاطب از طنز دارد.

۳-ایده اولیه، حس تضاد
یک اثر طنز هم مثل هر اثر داستانی دیگری با یک ایدۀ اولیه همراه است، تصویری هر چند گنگ از یک ناپایداری که در ذهن حک شده است.این ایده، درداستان طنز همیشه با حس تضاد پیوند می خورد. هر اثر طنز،یک کشف است:کشف یک تضاد در محیط درون یا پیرامون هنرمند که به زبان می آید و قالب داسنان به خود می گیرد.شما در داستان طنز،باید ابتداتضادی را حس کنید تا آن را در قالب روایت بازگو کنید وکار را پیش ببرید.این تضاد می تواند در ذهن و فکر شما رخ دهدوحاصل یک حس درونی باشد،و یا ممکن است متاثر از محیط پیرامونی تان باشد.هر اثر طنز،از درک این تضاد آفریده می شود.سپس بر اساس آن،پیشبرد داستان،شخصیت سازی ،نتیجه گیری و…رخ می دهد.البته هر تضادی ممکن است به آفرینش طنز منجر نشود ولی وقتی با این حس در قالب و با زبانی نو “بازی ” کنید،به طنز می رسید.

۴-انتخاب قالب، مهمترین گام
یافتن قالب و ظرف مناسب برای ایدۀ اولیه،مهمترین بخش طنزنویسی است.طنزنوشتن بیش از هر بخش دیگر ادبیات داستانی بر تعقل استوار است و آگاهانه آفریده می شود.این آگاهی (که در تمامی لحظات خلق اثر حضور دارد) ابتدا در یافتن قالب است که نمود پیدا می کند. ابتدا از خود بپرسید که ایدۀ اولیه ام مناسب برای چه قالب،ظرف یا ژانری است؟کدام بهتر جواب می دهد؟آیا ایدۀ فلسفیم را در ژانر معمایی بریزم بهتر جواب می دهد(چندان که بهرام صادقی در”با کمال تاسف”،”وسواس”و برخی دیگر از داستانهای کوتاه خود آزموده است)یا بهتر است آن را مثلاًدر قالب ژانر تخیلی بازگو کنم(چندان که در بسیاری از داستانک های جیمز تربر می بینیم)؟ ممکن است این تلاش مدتها طول بکشد،تا به این نتیجه برسید که ایدۀ اولیه تان به چه قالبی بیشتر می آید و با آن بیشتر هماهنگ است.

صادق هدایت ایدۀ هجو کلیۀ مظاهر قدرت را در قالب روایت تاریخی “توپ مرواری” برد که بی شک ایدۀ او جز در آن قالب قابل پرداخت نبود.این قالب را پیش از آغاز نگارش کتاب ،حساب شده انتخاب کرده بود و به دوستانش گفته بود که می خواهم یک روایت تاریخی بنویسم،چون حرفهایم را در قالب دیگری نمی توانم بیان کنم .کافی است به یاد قلعۀ حیوانات یا 1984 جورج اورول بیافتید تا به اهمیت انتخاب قالب مناسب برای یک ایده و سوژه و تاثیر آن در ماندگاری اثر داستانی طنزپی ببرید.اورول 1984 را با هدف نقد سیاستهای استالین نوشت ولی قالب و پرداخت چنان قوی بود که اثر از زمان و مکان خاصی فراتر رفت و جاودانه شد.

۵ – طنز کلامی
مخاطب در یک اثر طنز،چیزی را می بیند که سر جایش نیست و این،او را به خنده می اندازد.بخشی از این “سر جایش نبودن”می تواند جدا از سوژه،در زبان اثر متجلی شود.

بازی با کلیشه های زبانی آشنا و بازسازی آنها،استفاده نابجا از ادبیات رسمی یا محاوره ای،غلط نویسی و یا غلط گویی تعمدی،استفاده از تعابیر طنز آمیز برای توصیف صحنه و شگردهای دیگر در واژگان و کلام، در تشدید فضای طنز در اثر موثر است.شما در نگارش اثر طنز،همان طور که در موضوع و سوژه و ماجرا مخاطب را غافلگیر می کنید، در زبان نیز می توانیدهمین غافلگیری را به کار ببرید،تا به تعمیق حس طنز کمک کنید،حتی در طنز می توانید به “واژه سازی “هم روی آورید یا مفاهیم نو را بر کلمات سوار کنیدکه چه بسا در زبان معمول و رایج مردم هم کم کم به کار بروند. کافی است به معروفترین رمان معاصر طنز فارسی(دایی جان ناپلئون)مراجعه کنید تا ببینید زبان روان،شوخ و استفاده دقیق از کلمات و بار کردن مفاهیم جدید بر آنها،تا چه حد در خواندنی کردن کتاب و سپردن آن به حافظۀ جمعی نقش داشته است،تا آنجا که عباراتی مثل:”کار،کار اینگیلیساست” در محاورات روزمرۀ ما،به صورت ضرب المثل درآمده است!البته طنزعبارتی را آگاهانه وحساب شده به کار ببرید وگرنه به لودگی پهلو می زند و مخاطب را پس می زند. یعنی طنز کلامی باید در خدمت ارائۀ ایده و نظر اصلی اثر باشد و نباید در بکار گیری آن زیاد دست و دلبازی به خرج بدهید.

۶- شخصیت پردازی
شخصیتهای آثار طنز،اغراق آمیزند.این اغراق را می توانید از طریق کوچک نمایی یا بزرگ نمایی شخصیت ها انجام دهید.آدمهای آثار طنز،یا کوچک تر از آنند که در دنیای واقعی به نظر می آیند،یا بر عکس،بزرگ تر از اندازه خودشان در عالم واقع هستند.(البته معمولاً سایزی که آثار طنزبرای شخصیتها می سازند مناسب ترشان است،تو گویی طنز نویس نقاب از هیکل ظاهری افراد بر می دارد!)در هر حال اثر طنز هر چند واقع نما باشد یا سرگذشت آدمهای واقعی را به تصویر بکشد در سایۀ همین بزرگ نمایی یا کوچک نمایی، تصویری اغراق شده از آنها را نمایش می دهد.

کنشهای شخصیتهای اثر طنز،مناسب و متناسب با شخصیت های آنها در عالم واقع نیست و دچار بی تناسبی و تضادند.اینجاست که پای شگردهای طنز مثل “حماسۀ مضحک” به میان می آید:هجو شخصیتی که دچار خودبزرگ بینی است در سایۀ آفرینش مضحک فضایی حماسی. برای مثال شخصیت دن کیشوت که با وجود ناتوانی، غرق در خیالات خود است و می خواهد به دورۀ شکوه شوالیه گری بازگردد و در عالم اوهام آسیاب های بادی را دشمن می پندارد .نمونۀ روشن دیگری از حماسۀ مضحک،مثنوی موش و گربۀ عبید زاکانی است و قضیۀ عابد و زاهد شدن گربه که با لحنی حماسی ادا می شود و در نهایت مخاطب می بیند که توبۀ گربه، مضحکه ای بیش برای چپاول موشان نبوده است!

البته این اغراق در شخصیت سازی را باید دقیق انجام دهید. شخصیت باید در عین اغراق آمیز بودن، باور پذیر باشد وگرنه اثربخشی خود را از دست می دهد و سمت و سوی کاریکاتوریستی به خود می گیرد که همذات پنداری مخاطب را برنمی انگیزد.قدرت و قوت شخصیت طنز،در سایۀ حرکت آکروباتیک او روی بند اغراق و واقع نمایی شکل می گیرد.شخصیت اثر داستان طنز ،ما به ازای واقعی ندارد،چون در ساخت آن،مبالغه شده است ولی نمادی اغراق شده از مابه ازای واقعی خود است و از این رو و در عمق خود،شخصیتی واقع نماست و برای مخاطب ،شخصیتی خیالی نیست و چه بسا خود را در آینۀ او ببیند. مثلاً “چرویاکف”شخصیت اول داستان”یک شب خوش”چخوف،یک تیپ کاملاًآشناست،کارمندی دون و ساده،بی هیچ تشخٌص خاصی.او شبی در سالن تئاتر غفلتاًعطسه می کند و از این که می بیند مدیر کل ادارۀ راه،جلوی او نشسته است از این عطسۀ خود شرمنده می شود و چنان ابراز و احساس شرمندگی را تداوم می دهد تا در نهایت دق می کند و می میرد!این اغراق در شخصیت پردازی چنان ماهرانه و واقع نمایانه صورت گرفته است که برای مخاطب پذیرفتنی به نظر می آید و چه بسا خود را در آینۀ اعمال و رفتار چرویاکف می بیند!

در آثار طنز،گاه تضاد در شخصیت سازی،در آفرینش شخصیتهای متضاد در آثار متجلی می شود.دم دستی ترین نمود این شگرد،در آثار سینمایی از رهگذر خلق دو شخصیت متضاد از نظر فیزیک بدنی و خصوصیات(لورل و هادردی،چیچو و فرانکو …)دیده می شود و در آثار داستانی،از رهگذر برخورد میان تیپ های متضاد ،طنز در کلام و موقعیت آفریده می شود.نمونه روشن آن،شخصیت دن کیشوت و سانچو پانزا در رمان دن کیشوت است .دن کیشوت آدمی خیالپرداز و دچار اوهام است و سانچوپانزا شخصیتی واقع بین و ساده دل ولی مطیع ارباب .بخش مهمی از طنز این اثر،از رهگذر برخورد میان این دو است که شکل می گیرد و آفریده می شود.

بسیاری از طنزنویسان از رهگذر آفرینش شخصیت غیر قابل پیش بینی در اثرشان به طنز می رسند.معمولاًکنش و واکنش این شخصیت،در جهت عکس پیش بینی مخاطب حرکت می کند و در نتیجه تعجب مخاطب را بر می انگیزد و همین امر موجب خندۀ او می شود.چون کاری می کند که مخاطب انتظارش را ندارد.در هر حال،چه شخصیتتان قابل پیش بینی باشد و چه غیر قابل پیش بینی،قرار دادن او در موقعیتهایی که در آن غرابت در رفتارو یا کلام رخ دهد،ضروری است.

۷- غافلگیری در گره گشایی
یک گره گشایی غافلگیر کننده و تکان دهنده،قوی ترین گزینه برای بخش پایانی داستان طنزشماست.تعجب،موتور خنده است و در داستان طنز این تعجب در غافلگیری نهایی به اوج خود می رسد. آخرین جمله داستان طنز، باید به ذهن مخاطب ضربه بزند و او را غافلگیر کند.

۸- بازی با قواعد و قوانین
در داستان طنز،آموزشهای کلاسیک داستان نویسی رنگ می بازند.چرا که طنز،عرصۀ ممکن ساختن ناممکن هاست.در طنز،شما مجازید که قالبهای ممنوع در داستان نویسی را به کار بگیرید و مخاطب را با خود در لذت این ورود به حریمهای ممنوعه شریک سازید!می توانید کار را یکسره در قالب زبان خشک و غیر منعطف و غیر داستانی اداری بنویسید،از غلط نویسی عمدی استفاده کنید ،زبان گزارشی به اثر بدهید و جا به جا،حکم های کلٌی صادر کنید.به سبک و سیاق انشاهای دورۀ دبستان،توصیفات شدید و غلیظ به کار ببرید.می توانید اثر را در قالب مقاله های مستند و مستقیم بنویسید .می توانید وقایع جزئی و کلی مربوط به خودتان را بی هیچ تخیل و تکنیک روایی به قلم بکشید،کارهایی که در کلاسهای داستان نویسی ،پیوسته شما را از آن برحذر می دارند.آن وقت از این همه غلط نویسی تعمدی غرق در لذت شوید و مخاطب را هم در این لذت شریک کنید!البته از فرمان های طنزنویسی هم غافل نشوید.چرا که برای گذر از تجربه های دیگران و آزمودن افقهای تازه، لازم است که ابتدا بر شگردهای آزموده شده که حاصل قرنها و قرنها تجربه بزرگان طنز ادبیات فارسی است مسلط شوید. در نهایت خدا را چه دیده اید،شاید با آفرینش اثرتان،شگردی بر این شگردها افزودید!بهرام صادقی می گوید:”هنرمند باید چیزی از خود به دنیا اضافه کند،ولو این که یک مثقال باشد.”!

با مشهورترین رمان های طنز ایرانی آشنا شوید

از میان معروف ترین کتب طنز کتاب “لطایف الطوایف” اثر فخرالدین علی صفی و “موش و گربه” و “کشکول” شیخ بهایی، “چرند و پرند” علی اکبر دهخدا و آثار عبید زاکانی، از نمونه‌های خوب طنز فارسی هستند و در قالب داستان کوتاه و رمان  می‌توان رمان “حاجی آقا” صادق هدایت و کتاب‌های جمال‌زاده نظیر “یکی بود یکی نبود” و “قصه‌ی ما به سر رسید” را معرفی کرد<. هم چنین حکایت های شیرین ملانصر الدین نیز در ادبیات طنز فارسی زبانان شهرت بسیار دارد.