خلاصه رمان : دانلود رمان دختري از جنس شيشه داستان درباره دختریه که ظاهرش تند و تیزو برندست،اما دلش مثل شیشه شفاف و شکننده روزگار از پاکی و سادگی این دختر سوء استفاده میکنه و ضربه ای بهش میزنه که شیشه ی دلش ترک برمیدارهبغض نميذاشت درست نفس بکشم.ولي جلوي اشکامو گرفتم.عمو حميد همونطور که داشت صحبت ميکرد بهم اشاره کرد برم سمتش.واقعا نميتونستم.شايان بغل گوشم گفت: - قرار بود تو هر شرايطي محکم باشي! - نميتونم شايان! دستشو گذاشت پشت کمرمو همزمان با هل دادنم گفت: - ميتوني.داري به خودت تلقين ميکني. با قدماي لرزون رفتم سمت عمو حميد.خداحافظي کرد و گوشيو گرفت سمتم. دستمو آروم بردم جلو گوشيو گرفتم.با چشماي اشکي بهشون نگاه کردم. خاله چشماشو به نشونه ي اطمينان باز و بسته کرد.در عرض چند ثانيه ...