این رمان برای کسانی که بیماری قلبی دارند توصیه نمی شود، این رمان بسیار بسیار عاشقانه است پس لطفا قبل از آن که شروع به خواندن آن از سلامتی خود مطمئن شوید. می نویسیم، از عشقی پایدار، از عاشقانه ای بی همتا و از تکیه گاهی محکم و استوار… می نویسیم از عاشقی نیرومند که برای معشوقه ی خود چیزی جز مهربانی و لطف ندارد. رمانی متفاوت با اکثر رمان های عاشقانه ای که تا کنون به دست نویسندگان نوشته شده است. زندگی که مانند زندگی های دیگر فراز و نشیب داشته است، اما فقط به امید رسیدن به هدف ادامه پیدا کرده است.رمان ما کاملا واقعی است و ساخته ی تخیل نیست و هر آنچه که گفته شد حقیقتی ...

  • داستان کوتاه تلنگری برای من
  • شمیسا محمدی نیا و دنیا محمدی
  • MaeDew
  • تعداد صفحات : 70
  • عاشقانه
  • بازدید: 2062
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : زندگی هر انسانی، جانداری یک داستان و گاه داستان‌ها دارد. من هر روز و شب ده‌ها داستان با خیالم می‌سازم و با سایه‌ام در میان می‌گذارم.سایه‌ی من بهترین شنونده و منتقد و تشویق کننده داستان‌هایم است. صدای پرندگان اجازه نداد بیشتر بخوابم، با خمیازه و کش و قوس بدنِ کوفته بیدار شدم. پنجره‌ی نیمه باز به همراه نسیم ملایم و خنک اجازه داد پرده‌ی توری طلایی، آهسته در نوای پرندگان و نسیم برقصد. به سمت پنجره رفتم و با کنار زدن پرده، چشمانم را میهمان فضای همیشه بکر و زیبای روبه‌رو کردم. حیاطی وسیع پر از درختان سر به فلک کشیده که کاشانه‌ی پرندگان، بخصوص کلاغ‌های باهوش و لجوج روستا بود. دستی میان موهای کوتاه، زیتونی و نرم سرم بردم. ...

  • داستان خلوت من و سایه‌ام
  • دخترعلی
  • بهار قربانی
  • تعداد صفحات : 95
  • هر داستان ژانری مستقل دارد
  • بازدید: 1338
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان عشق  و سنگ  جلد دوم داستان از اونجایی شروع میشه که یسنا به همراه دوست صمیمیش آیلین توی دانشگاه شهر دیگه قبول میشن..ولی با مخالفت شدید خانواده ها برای رفتنشون مواجه میشن ولی بلاخره اونا رو راضی میکنن ولی به یک شرط...اینکه برن توی خونه ی پسر عمه ی آیلین زندگی کنن...یسنا و آیلین هم قبول میکنن ولی زندگی توی اونجا سرنوشت همشونو تغییر میده و ..... لازانیا رو گذاشتم توی فر و از آشپزخونه اومدم بیرونو رفتم سمت اتاق خواب. وارد اتاق که شدم چشمم خورد به تخت خواب دونفره ی صدفیمون. لبخند ناخواسته ای زدم... چه شبایی که روی این تخت با هم به صبح نرسوندیم. سری تکون دادمو حولمو برداشتمو رفتم حموم. یه دوش ده ...

  • عشق و سنگ2
  • شبنم ا.ی
  • فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : 870
  • عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 11479
ادامه و دانلود

معرفی نامه‌ی رمان رنج‌نامه‌ فرنگیس: دانلود رمان رنج‌نامه فرنگیس! این رنج‌نامه پر از دردهای نگفته و زخم‌های بدون تسکین است. نمی‌دانم، تلنگر باز شدن مخزن دردها سرنوشت بود یا چیز دیگر... اما گاهی قلب سر می‌زند و تاب نمی‌آورد و از معضلات یک زندگی پر از رنج می‌گوید. رنج‌نامه‌ی فرنگیس، داستانی اجتماعی و درگیری‌های پلیس با قاچاق مواد مخدر را در بر می‌گیرد، زندگی پر از پیچ و خم فرنگیس سوژه‌ی داغ خبرنگار جوان می‌شود. کسی چه می‌داند این بالا پایینی‌های روزگار و معضلات آدم‌ها را به کجا می‌کشاند.   دانلود رمان رنج‌نامه فرنگیس   برشی از رمان اجتماعی رنج‌نامه‌ فرنگیس: مأمور دادسرا من رو تا اتاق اسد راهنمایی کرد، در اتاق رو باز کرد و بهم اشاره کرد برم داخل. از ترس دهنم خشک شده ...

  • رنج‌نامه فرنگیس
  • ژاله صفری
  • ریحانه فنایی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:
  • اجتماعی / عاشقانه
  • بازدید: 5122
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان عاشقانه  عشق و سنگ در مورد دوتا دوست هست که تو یه رشته تو دانشگاه تهران قبول شدن و خانواده هاشون به شرط اینکه برن خونه  یکی از فامیل ها اجازه میدن برن دانشگاه که که فامیلشون یه پسر جونه و اتفاقات طنز و زد خو خورد رخ میده  یه روسری مشکی قرمزم از توی کشوم برداشتمو سرم کردم. یه رژ کمرنگ با یه کرم به صورتم زدمو از اتاق رفتم بیرون. ارسان در حالی که روی مبل کنار آشپزخونه نشسته بودو سرشو به پشتیش تکیه داده بود داشت با خودش یه چیزو زمزمه میکرد.. به به به سلامتی خل بودن باید به صفتای خوبش اضافه کنم.... -من حاضرم. با صدای من سریع سرشو از روی پشتی مبل بلند کرد ...

  • عشق و سنگ
  • شبنم ا.ی
  • فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : 710
  • اجتماعی / طنز / عاشقانه
  • بازدید: 16048
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان جدی گرفتن آن شوخی ویونا بعد از سال ها زندگی با پدرش،میفهمه مادر و خواهر دوقلو داره.بعد اونم اکثر روزاشو در کنار خواهرش می گذرونه و اونجا یک جمله باعث میشه،به برادر شوهر خواهرش علاقه مند بشه و درگیر عشق و سرنوشت سختی بشه. وقتی وارد اتاقم شدم،اولین چیزی که به چشمم خورد عکس قدیمی مامانم بود،که روی دیوار بود. رفتم نزدیک و عکس رو برداشتم و زل زدم به عکس مامانم. بابا بهم گفته بود،مامان موقع به دنیا آوردن من فوت کرده بود.اینم تنها عکسی هستش که از مامانم مونده.ولی بابا انقد باهام خوب بود و هست که هیچوقت نبود مادرم رو حس نکردم. قاب عکس رو گذاشتم سر جاش و بعدش دراز کشیدم رو تخت تا ...

  • جدی گرفتن آن شوخی
  • معصومه ملک محمودی
  • صبا عباسی
  • تعداد صفحات : 350
  • اجتماعی،عاشقانه
  • بازدید: 4553
ادامه و دانلود

خلاصه: داستان در مورد دختری به اسم رویاست؛ که به همراه پدر و مادر خود در یکی از روستاهای استرالیا زندگی می‌کنند. رویا خیلی تنهاست و از زندگی که الان دارد، ناراضی است و هیچ همبازی ندارد. به نظرتان، دست تقدیر چگونه با او همراه خواهد شد؟ روستا خیلی آرام و بی‌سر و صدا بود. صدای آب رودخانه تنها صدایی بود که اول صبح همه‌جا می‌پیچید. این صدا برای رویا منبع آرامش بود. مثل همیشه کنار رودخانه نشسته بود، پاهایش را داخل آب کرده بود و از هوای پاییزی روستا لذت می‌برد. رویای ده ساله عاشق کتاب خواندن و خیالپردازی بود. با این‌که فقط کلاس چهارمش را تمام کرده بود؛ اما به اندازه موهای سرش کتاب خوانده بود. جانش بود و ...

  • داستان کودک دروازه مخفی
  • مریم یونسی
  • صبا عباسی
  • تعداد صفحات : 70
  • تخیلی، فانتزی
  • بازدید: 1958
ادامه و دانلود

معرفی‌نامه رمان نجواهای ما: رمان اجتماعی آری صدا‌هایمان را خود شنیده‌ایم و دردهایمان را در خود دفن کرده‌ایم. ما آمده‌ایم تا نجات دهیم جان عزیزان را، همچون عزیزان خود که از دست داده‌ایم. آری نجواهای ما، شنیدنی و لمس کردنی نیست! ما دردهایمان را فریاد نخواهیم زد و به‌دادرس دیگری خواهیم شتافت، همه در پس آرامشی هستیم ابدی... .     دانلود رمان نجواهای ما   قسمتی از دانلود رمان نجواهای ما: - کی ناصر فراهانی رو هل داده؟ مگه همین الان نگفتی ندا هلش نداد؟ پس کی بود؟ ویدا با مکث جواب داد: - یه ماشینی بود که چند وقتی بود ندا رو تعقیب می‌کرد. فکر کنم راننده‌ی همین ماشین بود که اومده بود سراغ ندا. پرواز بین دو ابرویش را مالید‌. - ربطش به ناصر چیه؟ - خب ناصر باز ...

  • نجواهای ما
  • رزمین رولینگ
  • آیسا حامی
  • تعداد صفحات : 310
  • اجتماعی
  • بازدید: 17301
ادامه و دانلود

خلاصه: کره‌ی زمین با تکنولوژی پیشرفته بشر آراسته شده بود و ‌لذت دستاوردهای جدید لحظه آنان را تنها نمی‌گذاشتند، اما زمین در حال نابودی بود‌. دانشمندی که تعصب زیادی داشت، با ساخت سرعت نور، زمینه‌ای برای مهاجرت انسان‌ها به سیاره دیگری فراهم کرد؛ اما فضانوردان در فضایی نامعلوم، در سیاره‌ای ناشناخته فرود می‌آیند. تنها بازماندگان سفینه فضایی، خود را میان موجوداتی وحشتناک دیدند که رحمی در وجود نداشتند. ای آسمان تاریک و ای ظلمات بی‌انتهای شب ای ستارگانی که به هر سو در افت و خیزید، ای سکوتی که حقارت و پستی دنیا، در جای‌جای تو، در کمین دلتنگی‌های من است؛ دلم سردتر از آن است که بفهمد! برایم از سرنوشت بپرسید، با من چه می‌کند؟! *** یکم آوریل ۲۰۹۹ میلادی_نیویورک شهر بزرگ نیویورک زیر بارش باران ...

  • داستان کوتاه سیاره فاوارت
  • مهدی.ج
  • بهار قربانی
  • تعداد صفحات : 90
  • علمی،تخیلی
  • بازدید: 1514
ادامه و دانلود

خلاصه رمان :  دانلود رمان قمار ارزوها در این داستان می خوانیم، سرگذشت دختری را که وسیله معامله پدرش می شود واورا، آرزوهایش وعشقش را نادیده می گیرند.اون دخترک، دلش می شکند.پدرش. نیستی وتباهی مادر وبرادر آن دخترک بی نوا از دست کارهای بد وتوهین آمیز پدرشان، کافر آبادی بی انتهاست وزجری جگر سوز. برادر دخترک قربانی می شود واو از داشتن برادر وبعد مادر که پر پر می شود از داغ فرزندش محروم می کند. از عشقش، عشق خواستنی اش دور می ماند. بی حرمتی، ضرب وشتم، توهین وتحقیر، تن دادن به هر کاری می شود ارمغان زندگی اجباری اولیه وبعدها پس از مشقات بسیار عشق دیرینش را می بیند. اتفاقهایی، مابین زندگی نحس وشوم اولش وزندگی سراسر عشق دومش ...

  • قمار ارزوها
  • آزاده بختیاری
  • ش.روحبخش
  • تعداد صفحات : 120
  • اجتماعی،عاشقانه
  • بازدید: 4579
ادامه و دانلود