خلاصه رمان : دانلود رمان گرداب تقدیر روشا دختری که چند سال پیش برادرش رو از دست داده و برگشته شهرشون و قصد رفتن به دانشگاه رو داره. تو دانشگاه با رایان روبرو میشه، شروع رابطهی رایان و روشا باعث میشه که اسرار چند ساله فاش بشن. اسراری دربارهی خانواده شون... مردها...گاهی همهی عشقشان در نگاهشان خلاصه میشود! بگذار مطمئن باشد که میفهمی. گاهی زبانش نمیچرخد به گفتنِ" دوستت دارم"اما تا دلت بخواهد شوقِ بودنش فریاد میزند!و عاشقانهای برایِ لحظههایت میشود ناگهان سکوت میکند میانِ هیاهویِ حرفهایتان! دستش را محکم بگیر و بگو: «من هم دوستت دارم» بهادر... آخ... آخ بچهام!از درد داشتم به خودم میپیچیدم! بهادر سراسیمه از خواب پرید که با درد بهش گفتم:بهادر، زود باش... بچهام! بهادر هول شد. پرید سمت کمد و سریع ...
