خلاصه رمان : دانلود رمان نفوذ انتقام مرگ که  دوتا پسر که توی دایره‌ی مبارزه با موادمخدر مشغول به کار هستن؛ تا این‌که به عنوان نفوذی وارد یک باندِ خطرناک میشن. باید ببینیم سرنوشت، اون‌ها رو به کجا می‌رسونه. یکی که اسیر گرگ‌زاده و اشباحش میشه و دیگری که به دنبال انتقامه. سرنوشتی که یکی از پسرها رو تا مرز مرگ می‌رسونه و دیگری تا پای جونش برای گرفتن انتقام جلو میره؛ پسری اگر خواهان رمان های جدید هستید انجمن یک رمان  را از دست ندهید، دیگه خود دانید حالا از بس هم به حرف ما گوش می دید که با مرگ دست‌و‌پنجه نرم می‌کنه و خودش تقدیر و سرنوشتش رو رقم می‌زنه‌. محکم، مقاوم و استوار. مردی از جنس صخره‌ها! همه‌جا سیاه ...

  • نفوذ،انتقام،مرگ
  • فهیمه رجبی
  • فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : 280
  • عاشقانه، پلیسی
  • بازدید: 9681
ادامه و دانلود

خلاصه : دانلود رمان بقا مرگ دوباره داستان این رمان تخیلی  می باشد هزاران سال پیش از آفرینش آدم و حوا، مردمانی روی زمین می‌ز یستند. در آتلازِد پایتخت جهان، ملکه میریام حکمرانی می‌کرد؛ روزی او توسط سلینوس عالم دربار با خبر می‌شود که جسم کروی بسیار بزرگ و سنگینِ سرخ رنگی (مریخ) به سمت زمین می‌آید و تا سه سال آینده با زمین برخورد و زمین را نابود خواهد کرد. سلینوس با مطالعه و تحقیق فراوان در می‌یابد که تنها راه نجات زمین و حفظ بقای بشریت چیست! ملکه گروهی را به دنبال آن می‌فرستد... سخن نويسنده: دوستان عزیزم سلام سری رمان‌های بقا که احتمالا چند جلد باشند هر بار با موضوعات مختلفی راجع به تلاش برای بقا نوشته خواهد شد. هر ...

  • بقا مرگ دوباره
  • Fatemeh.M
  • braveays
  • تعداد صفحات : 252
  • تخیلی،علمی
  • بازدید: 10445
ادامه و دانلود

خلاصه : دانلود رمان سقوط یک کوه داستان این هست چشم هایش غم دارد اما می خندد‌ عزیزِ من چی داری می گی!همین طور یک کاره که نمی شه، بعدشم من این جا باید پیش آقاجون باشم خودت می دونی تنها دار و ندارش از دنیا منم بیام اونجا که چی بشه؟! تلفن زنگ می خورد و درست میان حرفی که می خواهم بزنم می آید بلند می شوم از روی کانتر برش می دارم"مادر" است سلام بانو حالِ شما؟ صدایش مثل همیشه رنگ خوبی دارد به روی ماهت مادر؛ کی میای پس؟! به سمت نیان می چرخم میام مامان میام چیزی نمونده؛ من قربونِ این لحظه شماریات بشم  خدا نکنه؛ بابات "سیپان کی میاد" از رو زبونش نمی افته، دیگه یک سال شده که نیومدی مادر ما ...

  • سقوط یک کوه
  • نسیم غلامی (مه گل
  • ش.روح بخش
  • تعداد صفحات : 105
  • عاشقانه ، اجتماعی
  • بازدید: 5004
ادامه و دانلود

خلاصه : دانلود رمان آنالیزگر زندگیم همه چیز از یه کینه قدیمیه...کینه ای که به اشتباه توی قلب یه آدم نزدیک که مثل برادر میشه براش جاخوش کرده داستان ۴تا دختر و  ۵تا پسر.دخترای شیطونی که با ورود اتفاقی  4  تا آدم، حسابی همه چیز عوض میشه جواب بده  چند بار صداش کردم و بیدار شد:سلام،صبح بخیر.لبخند مهربونی زدم:صبح تو هم بخیر. بیدارت کردم به دو دلیل اول اینکه جواب سوالامو بدی دوم اینکه صبحونه بخوریم و بریم دوید سمت دستشویی اتاقم.کلی بهش خندیدم.بعدشم اومد جلوم نشست:حالا بفرمایید برام تمام اتفاقاتی که بیدار نبودم و تعریف کن.محمدسام:اون موقع که داد زدی همون رفتیم بیرون از ترس.چند دقیقه بعدش آروین اومد درو باز کرد بعد یهو صدای افتادن صندلیا اومد و آروین از جلوی ...

  • آنالیزگر زندگیم
  • بیتا امینی
  • فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : 80
  • عاشقانه ، اجتماعی،طنز
  • بازدید: 16441
ادامه و دانلود

اما پر هیاهو نمی‌دانم چند روز یا اصلا چند ماه است که دلم هوس گذشته را کرده...؟! همان زمانی که از مدرسه باز می‌گشتم.و تو، سر کوچه می‌ایستادی و نگاهم می‌کردی؛ آرام اما پرهیاهو...اما من همیشه، اخم کنان از کنارت رد می‌شدم...حال دو سال از آن زمان گذشته است... تو نیستی اما هنوز هم در خیالم گاه سر کوچه می‌ایستی با لبخندی در لب نگاهم می‌کنی موهایم را دست نخورده گذاشته‌ام... چون هیچ وقت از تو نشنیدم که بگویی کوتاه‌شان کن... یادم است همیشه می‌گفتی: -موهای زیبایی داری! دلم تنگ است برای آن دو گوی غرق در قهوه‌ای تیره‌ات... همان چشمانی که جز من به هیچ کس خیره نمی‌شدند... نمی‌دانم چشمانت رنگ گرفت... یا من، جز خودم کس دیگری را در آن‌ها یافتم...؟! نمی‌دانم آدم‌ها انقدر بد ...

  • دلنوشته: آرامم اما پرهیاهو
  • نویسنده:..ice-Queen..
  • طراح:لیدی گرین
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:12
  • موضوع:عاشقانه ، اجتماعی
  • بازدید: 1989
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان برکت‌‌ وجودت درباره ی دختریه که با وجد داشتن خانواده پولدار و محجبه که ظاهرا اهل دین هستن اما در باطن فرق دارن هستروی مبل جلوی تلوزیون ولو بودم صدای نحس فرشته که با اون شرط مسخره اش که اون رو بیشتر شیطان نشون میداد توی سرم به وز وز افتاد همزمان تصویر چهره ی تمام عملیش با اون ارایش غلیظ افتضاح جلوی چشمم امد نگاه همه روم سنگینی میکرد مخصوصا اون بردیای اشغال که پشت فرشته درامده بود همش دم از شجاعت من میزد نمیدونم چطور شد خریت کردم اولین گزینه انتخاب کردم چرا زیرش نزدم مگه یه بازی بیشتر بود هنوزم با فکرش جنون میگیرم حرصی وسایل رو میز روی به زمین ریختم جیغ کشیدم موهام رو ...

  • برکت‌‌ وجودت
  • زهرا گودرزی
  • بهار قربانی
  • تعداد صفحات : 190
  • عاشقانه ، اجتماعی
  • بازدید: 6012
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان ساحل مرگ درباره یک مرزبان جوان و تازه کار به نام گروهبان یکم پویا سرلک خواهد بود.پویا به همراه دایی خود سرگرد محمدطاهر زاده با دستگیری یکی از عناصر گروهک پژاک درگیر ماجراهای بسیار خطرناک و پیچیده می شوند.هوا بسیار سرد و سوزناک بود و برف به شددت می بارید.در پست افسر نگهبانی برای سرکشی از نگهبان از ساختمان فرماندهی گروهان مرزی دره نخی بیرون امدم بعد از کمی قدم زدن تو حیاط پر از برف نگاهی به اطراف انداختم .اوضاع خوب و آرام به نظر میومد.با ایستادن کنار آلاچیق نگهبان رو صدا زدم:آهای نگهبان؟!...بلافاصله سرباز فاضلی از بالا برجک شماره یک پشت بام روبه من کرد و گفت:بله گروهبان من:اوضاع چه طوره چیز خاصی که ندیدی؟...سرباز فاضلی:همه چی مرتبه ...

  • سایه مرگ
  • محمد امین حیدری
  • فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : 420
  • عاشقانه ، اجتماعی،مذهبی
  • بازدید: 5157
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان تحسر فخرالملوک به سختی در حالی که نفس نفس می زد کنارِ حشمت نشست و لیوان چای را به سویش گرفت و با گشاده رویی گفت:بفرمایید آقا، اینم چایی بعداز ظهرتون... بخورین که حسابی لب سوزه.» حشمت خان با تلخی چای را از او گرفت و با اخمی تصنعی غر زد:«ای بابا فخری خانوم! این چه کاریه شوما می کنی؟ مگه نگفتم بشین و از جات تکون نخور؟ یه چایی ریختنو که دیگه خودم بلدم. اون سماور، اونم استکان. شما فقط بشین و حواست به اون بارِ شیشه ت باشه. ملتفت شدی یا نه؟» دقایقی به سکوت گذشت؛ سپس فخرالملوک با نارضایتی در جایش تکان خورد و سرِ درد و دلش را باز کرد: «راستش خان، ما الان سه چهارساله ...

  • تحسر
  • انارام
  • بهار قربانی
  • تعداد صفحات : 145
  • عاشقانه ، اجتماعی،تاریخی
  • بازدید: 5096
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان عشق در ضربات پنالتی داستان، در مورد دختری به اسم دلنیاست که حاصل یه ازدواج اجباری و عشق یک‌طرفه است. دلنیا و برادرش بعد از فوت مادرشون مجبور به گذروندن یه زندگی سخت با پدری که غیر از کتک و دعوا چیزی ازش ندیدن، میشن.بعد از مدتی سپهر که دوست پدرش است، بهش پیشنهاد ازدواج میده و پدرش به خاطر منافع، دلنیا رو مجبور به این ازدواج می‌کنه؛ اما دلنیا زیر بار نمیره و برای خلاصی از دست سپهر، با پدرش معامله‌ای می‌کنه. معامله‌ای که باز هم یه ازدواج اجباری است و به ظاهر باعث میشه هم پدرش به خواسته‌اش برسه و هم دلنیا از دست سپهر خلاصی پیدا کنه. اما آیا این اتفاق می‌افته؟ چمدان، دست تو و ترس به ...

  • عشق در ضربات پنالتی
  • فاطمه اکبری
  • هکر قلب
  • تعداد صفحات : 495
  • عاشقانه ، اجتماعی،درام
  • بازدید: 8876
ادامه و دانلود

 می‌نویسم چون نوشتن بهم آرامش میده؛ مینویسم چون نوشتن تنها راهیه که می‌تونم خودم رو خالی کنم. خدايا تنها می‌دانم که بايد نوشت که نوشتن مرا آرام کند.خدايا ديگر نمی‌دانم چه درست است! نمی‌دانم که آيا اين هم باز امت حانی است از سويت؟!خدايا! خدايا!نمی‌خواهم... ديگر نمی‌توانم... می‌دانم که تنها خود مقصرم... می‌دانم خواهم ايستاد، محکم در برابر ناملايمات اگر خدايا تو را هم نداشتيم، آن وقت چه؟ خدايا! تو اين زمونه همه به فکر خويش‌اند ديگر قلب‌ها را نمی‌توان شناخت... محبت‌ها، عشق‌ها، همه و همه خريدنی شدند... ای کاش! در آن دورانی که عشق‌ها واقعی و محبت‌ها وفادار بودند به دنيا آمده بودم! خدايا! تنها می‌دانم که تو بر همه چيز آگاهی و تنها دل به همين خوش کرده‌ام نااميدم مکن، رهايم نکن، که تنها اميدم تو هستی...! روزهای غریبی من و ...

  • دلنوشته:در انتهای تاریکی
  • نویسنده:Ailin(R
  • طراح:PARISA_R
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:22
  • موضوع:عاشقانه ، اجتماعی
  • بازدید: 2027
ادامه و دانلود