معرفی رمان: رمان اصیل و خونخوار جلد اول _ «هر لحظه ممکن است سرنوشت، داستان زندگی‌ات را عوض کند!» این جمله حکایت دختری‌ست که تنها با سفر کردن به یک روستای متروک، سرنوشت و داستان زندگی‌اش را تغییر داد. افسانه، دختری که بدون اطلاع داشتن از حقایقِ وهم‌آلود آن روستای خونین و جهنمی، پا به آن‌جا می‌گذارد و ناخواسته درگیر ماجراهای فراوانِ خطرناکی می‌شود. پی به حقیقت‌های مخفیِ عجیب و کهنه‌اش می‌برد. زندگی‌اش با موجوداتی عجیب و افسانه‌ای یکی می‌شود. برای بقا و زنده ماندن باید بجنگد و درنهایت، قلبش گرفتار عشقی ممنوعه، خون‌آلود و سراسر خطر می‌شود! عشقی که ممکن است حاصل نبردهای خونین و یک آینده‌ی سیاه باشد!.   رمان اصیل و خونخوار جلد اول   قسمتی از رمان: تندتند شروع به دویدن کردم و دستم رو ...

  • اصیل و خونخوار جلد اول
  • کیمیا وارثی
  • فاخته
  • عاشقانه / فانتزی / ترسناک
  • بازدید: 4989
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان حزین _ ماهی، دختر رها شده‌ای که سال‌هاست دنبال خانواده گم شده‌اش می‌گردد. در میان این جست‌و‌جو، مردی عجیب زندگی او را در طی یک سانحه نجات می‌دهد و این سرآغاز ماجراهای عجیب و غریبی برای ماهی قصه ماست.   رمان حزین   قسمتی از رمان: خانواده‌ام مرا روز آخر شهریور توی شلوغی فرودگاه رها کردند. مدت‌ها با لباس آبی چین‌دار روی صندلی فایبرگلاس نشستم و به درب شیشه‌ای زل زدم تا بیایند و مرا با خود ببرند. مثل آدم کوکی به ازدحام مسافران و خانواده‌هایشان که برای بدرقه یا استقبال آمده بودند، نگاه کردم. ‌اشک‌ها و لبخندهایی که در صورت آدم‌ها شکل می‌بست. ساعت‌ها منتظر ‌آمدن ‌ایلمان ماندم. ولی هیچ‌کس سراغم را نگرفت، وقتی از تشنگی و گرسنگی مثل گلوله خودم را جمع کردم؛ در ...

  • رمان حزین
  • طیبه حیدرزاده
  • آرزو توکلی
  • تعداد صفحات : 600
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 10053
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان ترانه دوری _ کسی چه می‌داند که بزرگ شدن در خانه‌ای به نام پرورشگاه یعنی چه؟ کسی چه می‌داند درک نکردن مفاهیم خانواده و پدر و مادر یعنی چه؟ کسی چه می‌داند احتیاج به مادر و پدر داشتن یعنی چه؟ اما دخترک می‌دانست، پسرک هم می‌دانست اما یک جایی یکی باید روی احساسات و روابط حسنه پا بگذارند تا مفاهیم مجهول طرف مقابل معلوم شوند! دخترک باید پسرک را طرد می‌کرد و الا که روی همه احساسات و علاقه‌اش پا نمی‌گذاشت... .   رمان ترانه دوری   قسمتی از رمان: توی مبل فرو رفتم و با کنترل مشغول جا‌به‌جایی کانال‌های تلویزیون شدم. یکی از یکی حوصله‌سربرتر! خب منطقی بود ساعت چهار صبح هیچ کانالی فیلم و برنامه جذابی پخش نمی‌کنه وقتی مخاطبی وجود نداره! همه ...

  • ترانه دوری
  • t.sh
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 458
  • عاشقانه / تراژدی
  • بازدید: 3708
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان دنا کوه نیست _ قتلی در روستای کوچک از توابع استان اصفهان رخ می‌دهد که در پی آن یک بی‌آبرویی آشکار می‌شود و کل مردم روستا را تحت‌ تاثیر خود قرار می‌دهد. دنا در پی سکته‌ی مغزیِ پدرش، به روستا باز می‌گردد اما در میان انبوهی از حقایق کوچک و دروغ‌های بزرگ احاطه می‌شود.   رمان دنا کوه نیست     قسمتی از رمان: روی صندلی تک‌نفرهِ‌ی سفت نشسته و صدای جیرجیرِ فنرهای خرابش رو تحمل می‌کردم. بوی بد روکش‌های زرشکی و عرق حالم رو بهم می‌زد. نتونسته بودم دربست گیر بیارم؛ مینی‌بوس‌، سریع‌ترین راه واسه رسیدن به روستا بود. نگاهم روی بقیه مسافرها چرخید. اکثرشون رو می‌شناختم اما جوون‌ترها رو نه! حتی راننده هم پسرعمویِ شوهرخاله‌م بود! موقع سوار شدن محل نداد، ...

  • دنا کوه نیست
  • فرزان
  • آرزو توکلی
  • تعداد صفحات : 561
  • عاشقانه / اجتماعی / درام
  • بازدید: 8988
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان کوتاه مشهور _ روایتی از زندگی خصوصی زنی سوپراستار که نقل محافل عمومی می‌شود، لحظاتی که زن رنجور قصه از سر می‌گذراند وحشتی بی‌امان از آینده‌ی سیاهش را برابر نگاهش نقش می‌زند که در انتهایش راهی به جز تباهی نیست.   دانلود رمان کوتاه مشهور   قسمتی از رمان: باس نفرت‌انگیز را با روپوش تیره‌ی خودم تعویض کردم و به جانب سیما بازگشتم. به محض جا گرفتن در فضای امن اتومبیل سیگاری آتش زدم و عمیق پک گرفتم. سیما نگاهی شماتت‌بار حواله‌ام کرد و با دلخوری به سخن آمد: - کِی می‌خوای سر عقل بیای ساقی؟ زندگی تو زیر ذره‌بینه، این رو درک می‌کنی دختر؟ اهمیتی نداشت؟ داشت. زمانی که تمامم را باخته بودم و شغلم نوید زیستن می‌بخشید. سیگار را از پنجره‌ی دودی و نیمه‌باز ...

  • مشهور
  • یهدا رضایی"یگانه"
  • روناهی.ب
  • تعداد صفحات : 111
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 1254
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان من خیالی _ ماجرا از همان جایی آغاز می‌شود که سایا از دست آشوب درونی‌اش به رویاها و خیالاتش پناه می‌برد؛ دنیایی خیالی...اما نه! رویاها فقط تا زمانی خوب هستند که طعم تلخ آن‌ها هنوز فرا نرسیده، کسی برنده هست که پای قسمت‌های تلخ و شیرین آرزو‌هایش بایستد!   رمان من خیالی   قسمتی از رمان: با قدم‌هایی آهسته و شمرده‌شمرده به طرف لبه‌ی پنجره‌ی اتاقش قدم برداشت؛ پرتوهای نازکی از نور خورشید روی فرش گلبهی رنگ که با کاغذ دیواری‌های اتاق هم سِت بود؛ افتاده بود و یک روشنایی آرامش‌بخش و ملایم به فضا بخشیده بود. اما چه فایده که سایا از این یک‌نواختی و روزهایی که اندک تفاوتی در فردا و امروزش مشاهده نمی‌شد بیزار بود! دستش را دراز کرد و پنجره‌ی متوسط ...

  • من خیالی
  • مائده حاجی حسینی
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 766
  • عاشقانه / فانتزی
  • بازدید: 4054
ادامه و دانلود

معرفی: دانلود فن فیکشن انتقام‌ جویان، پدرخوانده _ همسر استیو راجرز به دست لوکی کشته می‌شود. استیو به نزد انتقام‌جویان باز می‌گردد و برای مقابله با خطر لوکی به ثور و نگهبانان پیام می‌فرستند تا به زمین بیایند.   دانلود فن فیکشن انتقام‌ جویان، پدرخوانده   قسمتی از فن فیکشن: به بلیط‌های در دستش را نگاه کرد. بهترین زمان برای رفتن به ماه عسل بود. درست سه ماه از زمانی که همه سنگ‌ها را به زمانشان بازگردانده بود می‌گذشت. او تصمیم گرفته بود که یک بار هم که شده به جای وظیفه‌اش به دنبال قلبش برود. دنیا در امان بود و تهدیدی وجود نداشت. حتی اگر هم وجود داشت، وقتی کاپیتان مارول و ثور بودند، چه کسی به استیو راجرز احتیاج داشت؟ او تصمیم گرفت پس ...

  • فن فیکشن انتقام‌ جویان، پدرخوانده
  • متینا
  • شادی روحبخش
  • تعداد صفحات : 261
  • علمی تخیلی
  • بازدید: 1480
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان دلبر کفرستان _ چه می‌شود اگر روزی چشم باز کنی و خود را در حصار یک قبر محبوس ببینی... شاید برای دلبر که از حبس گریخته و دوباره به حبس رسیده بود، این چهاردیواری را می‌شد را کمی برتافت. مع‌هذا تمام این‌ها برای وقتی بود که امید داشت به اویی که گفته بود بماند تا بیاید. آن‌لحظه که فهمید قراری بر بازگشت نیست تا نبش کند آن گورِ بی میت را، امیدی جسیم که در دلش پا افتاده بود، از پا افتاد. اصلاً نمی‌دانست قرار است نجات پیدا کند یا اگر از آن قبر خیزد، چه پیش خواهد آمد. در هرحال، این نقطه پایان او بود. چه حالا، چه چند قدم آن‌طرف‌تر در زمان، وقتی اوضاع صعب می‌شد. صعب، به ...

  • دلبر کفرستان
  • راحانّا (حنانه.س)
  • غزل زندی
  • تعداد صفحات : 242
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 2190
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان کوتاه انتظار _ انتظار روایتگر اشتباهی دامنگیر است که بر آینده‌ی دختر جوان سایه‌ای وهم‌آور و تاریک می‌گستراند، خطایی که حال و روزش را سیاه می‌سازد. سهوی که مرگ را تبدیل به آرزو می‌کند؛ اما میان این وحشت‌ها و سرنوشت نفرت برانگیز می‌توان راه نجات یافت؟   دانلود رمان کوتاه انتظار   قسمتی از رمان: تا جاگیری ماه در دل آسمان شب خیره‌ی محوطه شدم و لحظات رنج‌آور گذشته را در ذهن مرور کردم اما هیچ راه فراری نبود جز سوختن و ساختن! به ناچار برخاستم. رامین داخل اتاق برابر آینه ایستاده بود و موهای لخت سیاهش را شانه‌ می‌زد، وسواسش بر ظاهر سبب می‌شد بیشتر اوقات روزش را صرف رسیدگی به تیپش کند؛ عادتی که او فاقد آن بود. در عین آراستگی ...

  • انتظار
  • یهدا رضایی"یگانه"
  • زری مصلح
  • تعداد صفحات : 107
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 1474
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان کوتاه سایه احساس _ سایه احساس، قصه‌ی دلدادگی و تاخت و تاز احساسیِ اشتباه در زندگی آدم‌های داستان است. آدم‌هایی که دلداده کسانی‌اند که سهم‌شان از آنها تنها درد است و درد! دردی که بی‌شک مستلزم درمان است، اما چگونه و چه کسانی آن را درمان می‌کنند؟   رمان کوتاه سایه احساس   قسمتی از رمان: کارش همین بود، دوره کردن حرف‌هایی که هرگز فرصت مبدل شدن به واقعیت را نداشتند. حالش اصلاً خوب نبود، حالِ قلبش بیشتر. دلش می‌خواست قلبی را که برای اوی بی احساس می‌کوبد از سینه در بیاورد و زیر پا له کند! - روشنا! حق داری، حق داشتی؛ ولی لطفاً دیگه تمومش کن، منم کم‌ نکشیدم. نمی‌خوام‌ دوباره همه‌ چی رو به یاد بیارم باشه؟ او دنبال این بود که همه‌ی ...

  • سایه احساس
  • فاطمه قاسمی اسکندری (هورزاد)
  • مائده شمس
  • تعداد صفحات : 102
  • عاشقانه / درام
  • بازدید: 1992
ادامه و دانلود

دانلود رمان اختصاصی,دانلود رمان پرطرفدار,رمان عاشقانه,دانلود رمان ,رمان , دانلود رمان جدید