خلاصه رمان: دانلود رمان خانوم خلافکار من _ داستان راجب پسریه که سن زیادی داره؛ با خیلی از مردم ارتباط داشته اما تاحالا دلبسته کسی نشده و عشق رو تجربه نکرده. به خاطر گذشته تلخش و زجرهایی که پدرش کشیده به سمت راه پر پیچ و خمِ انتقام قدم برمی‌داره. در کوچه پس کوچه‌های این حس سیاه، بالاخره نوری می‌بینه. اون عشقی خالصانه رو پیدا می‌کنه که رسیدش بهش، شاید فقط در دنیای آرزوها ممکن باشه.   دانلود رمان خانوم خلافکار من   قسمتی از رمان: با عصبانیت به چشمای کریهش که با تمام وقاحت تو صورتم دوخته بود نگاه کردم مردک عوضی سه روز بود که هی زمان معامله رو عقب مینداخت الانم بعد سه روز با پرویی میگه عتیقه‌های شما اصل نیست فقط نصف پول و بهتون ...

  • خانوم خلافکار من
  • مبینا و ریحانه (آصفی)
  • شادی روحبخش
  • تعداد صفحات : 754
  • عاشقانه / پلیسی
  • بازدید: 13966
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان برج زهرمار و دخترشیطون بلا جلد دوم آرام که از پدرش متنفر و مدام ازش درحال فرار بود به طور اتفاقی با آرسام آشنا میشه آرسام هم مردی بود که شخصیتش دقیقا مخالف آرام شیطون بود اما خب برحسب اتفاقاتی آرام به آرسام پیشنهاد یه ازدواج سوری میده تا بتونه از دست پدرش راحت بشه آرسام هم که هدفش ضربه زدن به پدر آرام بود این پیشنهادو قبول میکنه (علت تنفر توی جلد اول هست)با نقشه های آرام و آرسام ضربه بزرگی به پدر آرام زده میشه طوری که با اونهمه ظرری که سر شرکتش میاد سکته میکنه و خونه نشین میشه در این بین هم آرسام و آرام دلشونو بهم میبازن و تصمیم میگیرن ازدواج سوری ...

  • برج زهرمار و دخترشیطون بلا جلد دوم
  • کیانا بهمن زاد
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 250
  • طنز/عاشقانه/کلکلی
  • بازدید: 16443
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان سرآغاز عاشقی _ نفس مهرزادگان دانشجوی رشته‌ی معماری بر اثر تصادفی که با آرمین درخشنده، یکی ازفوتبالیست‌ها و لژیونرهای معروف و محبوب می‌کند، دچارنقص عضو می‌شود. خانواده‌ی نفس از آقای فوتبالیست قصه شکایت می‌کنند که دادگاه حکم ازدواج نفس با آرمین را صادر می‌کند اما نفس دختری نیست که زیربار حرف زور برود و خودش را اسیر مرد ثروتمند و بداخلاقی مثل آرمین کند. به همین خاطر فرار را بر قرار ترجیح می دهد اما از طرفی آرمین هم مردی نیست که اجازه بدهد یک دختر بیست ساله او را به بازی بگیرد. پس به دنبال نفس می‌رود...   دانلود رمان سرآغاز عاشقی     قسمتی از رمان: جلوی آینه ایستادم و مقنعه‌ام را صاف کردم. همزمان با آهنگ آرامی که گذاشته بودم، ...

  • سرآغاز عاشقی
  • کبری اسدی
  • آرزو توکلی
  • تعداد صفحات : 550
  • عاشقانه
  • بازدید: 10594
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان غریبه ی آشنا یه زمانی آدم برای خودش هم غریبه می شه و خودش رو نمی شناسه!زمانی که همه چیزش عوض می شه!فکرش، عقیده اش، رفتارش و حتی قیافه اش، ولی یه چیزی هیچ وقت عوض نمی شه علاقه اش! و این علاقه است که غریبه رو آشنا می کنه! کلید رو توی در چرخوندم و وارد خونه شدم. به محض ورودم به خونه، چشمم به مانتو و کیف زنونه ای افتاد که به چوب لباسی جاکفشی آویزون بود و من با دیدنش تازه یادم افتاد که امروز خدمتکار قرار بوده برای تمیز کردن به خونه بیاد و من بر عکس هر روز، اون روز زود تر به خونه اومده بودم. حسابی خسته بودم و دلم خواست قبل اینکه ...

  • غریبه ی آشنا
  • اسما مومنی
  • BLACK.STAR
  • تعداد صفحات : 550
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 10294
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان تو فقط مال منی داستان در مورد دختریه که سر یه قرارداد مجبوره با رییس شرکت مقابل ازدواج صوری کنن. اونا باهم ازدواج میکنن و مثل دوتا دوست  زندگی میکنن تا اینکه .. با نور آفتاب که مستقیم میخورد توی چشمم بیدار شدم. اووف باز صبح شد. از جام پاشدم و رفتم دستشویی بعد از انجام عملیات اومدم بیرون و موهای خرمایی بلندم رو دم اسبی بستم از نرده سر خوردم که چشمم خورد به مامان که لب پله ایستاده بود. یا خدا. مامان _ای رزای زلیل شده باز که تو مثل اورانگوتان از اون بالا سر خوردی؟  مردم هم مادر دارن منم مادر دارم. آخه مطمئنی منو از تو جوب پیدا نکردی؟مامان _نه. به طرف آشپزخونه حرکت کردم ...

  • تو فقط مال منی
  • مهلا عمرانی
  • braveays
  • تعداد صفحات : 400
  • عاشقانه/کل کلی
  • بازدید: 27000
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان در خنکای اردیبهشت  که داستان از زندگی شروع میشه که یه پسر و دختر به زور ازدواج میکنن و  همیشه زمان حلال مشکلات نیست. قطعاً زخم ها با مرور زمان کهنه می‌شوند؛ اما اگر زخم ناسور شد، دیگر زمان هم به فریاد نمی‌رسد و هجوم خاطرات گذشته و مرور هزار باره آنها بی اراده‌ست و گاهی از کنترل افکارمان خارج. دستی به پلکش کشید و کمی در جایش نیم خیز شد. با کشیدن دستش گوشی را از روی میز برداشت. با دیدن اسم پدرش که این روزها وقت و بی‌وقت روی صفحه ی گوشی همراهش می‌افتاد، رد تماس داد و گوشی را روی میز پرت کرد.  سالام کیوان. ما اومدیم. با صدای پرخنده‌ی کاترین که با هیجان صدایش ...

  • در خنکای اردیبهشت
  • مینا نصیری
  • Lady Green
  • تعداد صفحات : 260
  • عاشقانه،کل کلی
  • بازدید: 13466
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان بالا پایین اعتماد در مورد دختری هست که عاشق پسر عموش هست ولی به خاطر بیماری فوت میکنه و یه پسری وارد زندگیش میشه که به شدت بد اخلاق و نظامی هست و سر قصه ای دختر نمی دونه که نظامی هست و میشه محافظ دختره داستان و کلی هم دیگه را میزنن و داستان جالبی هست توصیه میکنم حتما بخونید به قد و قواره باشه که الان شما باید استاد ما باشی! کثافت حاضرجواب! ظرف رو پرت کردم تو ظرف شویی و از آشپزخونه بیرون امدم که با آرشاویر رو به رو شدم -سلام چته؟-هیچی رفتم رو مبل نشستم و تی وی رو روشن کردم...هه فکر کرده کیه ؟قد منو مسخره میکنه! شهاب اومد کنارم نشست-ظرف ها رو شستی -نه-چرا!؟ -از این ...

  • بالا پایین اعتماد
  • راضیه خیرآبادی
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 670
  • عاشقانه،کل کلی
  • بازدید: 9219
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان لجبازی نکن مورد دختری به اسم رهاست که خیلی مغرور و شوخه. شبی که خونه مادر جونشون دعوته با پسری آشنا میشه که بعدا مجبور به ازدواج باهاش میشه بیخیال بحث کردن بادلارام شدم اون همیشه یه جواب تو آستینش داره که بگه من رهایزادان پناه هستم ۲۰سالمه ورشته پزشکی درس میخونم خیلی به دکترشدن علاقه دارم ولی خانوادم نمیزارن که من کارکنم چون میگن ماکه  پول داریم توکارمیکنی که چی بشه؟درسته پول داریم ولی عقایدخانواده ام خیلی کهنه اند بعضی مواقع ازدستشون خسته میشم من یه دخترباپوست گندمی سفیدوبینی ولب متناسب باصور تم وچشمای سبزکه عاشقشونم البته بگم که من ازقیافه ام راضیم امروزقراربودبادلارام بریم خریدالبته من ازخریدمتنفرم فقط بخاطردلارام اومدم اخه فرداعروسی پسرعموش بود  -ببین رها ازالان میگم بریم اون ...

  • لجبازی نکن
  • رها حیدری
  • فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : 384
  • عاشقانه/هیجانی/ازدواج اجباری
  • بازدید: 57619
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان آسکی داستان عشق دو نفره که با مخالفت ها و سختی های زیادی همراه بوده از لح بازی های هر دو در اول دوست داشتن تا عشقی که باعث شده در سخت ترین شرایط کنار هم باشن و ازدواج باعث نشده این عشق در اخر کمتر شود بلکه باعثاین شده که قدر هم را بیشتر بدونن بر عکس زمان حال ما آقا دایان ،الآن که وقت دعوا و بحث نیست، اتفاقیه که افتاده بجای دعوا کردن باید فکره چاره باشیم که چه جوری این قضیه رو به خان بگیم، می دونید که رضا خان و لیلی خانم نور چشمی این عمارت و چه بسا قیصرخان بودند. خوش شانس بودن که خان برای بررسی زمین های ترکیه رفته بود ...

  • آسکی
  • مهدیه صابریان
  • نگین قاسمی
  • تعداد صفحات : 850
  • طنز، کلکلی، عاشقانه
  • بازدید: 25315
ادامه و دانلود

  خلاصه رمان :  دانلود رمان بازگشت ارباب جوان رمان درباره دختري به اسم ماهرخه که توي روستا با خانواده عموش زندگي ميکنه سالها پيش خانوادشو از دست داده و عموي ماهرخ اربابه روستاهم هست وتو اتاق زير شيرووني نشسته بودمو خاطراتو مرور ميکردم زماني که بابا زنده بودو هيچ غم و غصه اي نداشتم ....تنها نبودم پدرم که بود کل تنهاييامو پر ميکرد..پدرم که بود هيچ کس نميتونست ازارم بده ..ولي حالا کل دنيا انگار بامن دشمنن ...حالا ديگه بايد رير اين کوله بار غم و غصه هام طاقت بيار حالا که عمورو از دست دادم حالا ديگه تنهاي تنها شدم ديگه کسي نميتونه در برابر ازاراي زن عمو منو نجات بده ....همين ديروز بود که عمو سکته کرد ...اون مثل پدرم ...

  • بازگشت ارباب جوان
  • عاطفه
  • حسنا(هکرقلب)
  • تعداد صفحات : 180
  • عاشقانه/اجتماعی
  • بازدید: 26000
ادامه و دانلود