خلاصه رمان: دانلود رمان بگذار مجنونت باشم داستان در مورد دختری هست که عاشق پسری شده ولی نمی تونه بهش بگه از طرف مقابل هم پسر داستان خیلی دوستش داره ولی سر لج بازی میخوان هم دیگه را اذیت کنن چادرمو سر کردمو دم در رفتم درو باز کردم حدس مامان درست بود خودمو لوس کردمو گفتم سلام بابای گلم بابا-سلام دخترم خسته نباشی ادم همچین دختر قشنگی داشته باشه و خسته بشه از کارو زندگی مرسی باباجون همراه بابا وارد خونه شدیم سریع چای رو اوردم بابا-دستت درد نکنه دخترم به دنبال حرفم توی اتاق خواب مامان رفتمو پشت ویلچر وایسادمو حرکتش دادم ب طرف پذیرایی نزدیک بابا گذاشتمشو خودمم روی مبل مقابل نشستم بعداز احوالپرسی مامان بابا ، باباسره صحبتو ...
